بهرام برومند مدیر فیروز بهرام شد./

هیات امنایی شدن انوشیروان می تواند راه نجات باشد./

شاید باید زمین بفروشیم./

 گاهی پشت گود می نشینی و می خواهی تا بقیه لنگش کنند، گاهی فکر می کنی حل خیلی از چیزها به راحتی آب خوردن است اما بقیه عرضه ندارند، گاهی می خواهی همه چیز مثل رویاهای تو شکل بگیرند و تو بی زحمت از دیدن همان رویاهایی که به واقعیت پیوستند، لذت ببری، اما حقیقت این است که خیلی وقت ها ماجرا پیچیده تر، ناموزون تر و ناخوشایندتر از آن است که می پنداری و دراین ناخوشایندگی و پیچیدگی حتی شاید نباید دنبال مقصر گشت، شاید نباید دنبال این بود که چه کسی کوتاهی داشت، حتی شاید نباید کسی را سرزنش کرد.

 اما قاعدتا باید به دنبال راه حل بود. راه حلی که یافتنش به این سادگی ها نیست، یک خرد جمعی می خواهد تا اندکی اوضاع را بسامان کند و این لازمه اش این است که این بار خود هم به میان گود بیایی و دست ازبی عملی برداری. چون یقینا هم تو و هم آن که پیش از تو درمیانه میدان بوده یک هدف مشترک دارید، سربلندی و یا لااقل بهبود شرایط جامعه ای که بی تعارف اوضاع خوبی ندارد. در خیلی از چیزها مثلا در بحث مدارس. به خدا راست می گویم! کمرم شکست وقتی فهمیدم، امسال برای دبیرستان انوشیروان تنها چهار نفر زرتشتی نام نویسی کرده اند، جانم برای جامعه ای که البته تا این حد جنون آمیز، سرمایه هایش را از دست می دهد آتش گرفت و چه بگویم از خیلی چیزهای دیگر. گفتگویم با فرشاد فرهی فر رئیس کمیسون فرهنگی و آموزش انجمن زرتشتیان تهران، لاجرم خیلی طولانی شد و برای همین قرار است در چند بخش به آن بپردازم. نخستین قسمت این گفتگو موضوع مدارس و اتفاقات اخیر آن است. نا گفته نماند دراین پرسش و پاسخ با فرهی فر، پروانه خرمشاهی عضو دیگر کمیسیون فرهنگی هم اگرچه با پای شکسته اما مسئولانه حضور داشت. همین طور فرامرز پور رستمی رئیس کمیسیون روابط عمومی انجمن و کامبیز رستمی دیگر عضو کمیسیون فرهنگی نیز، در این گفتگو باشنده بودند.  بخش نخست این مصاحبه را می خوانید:

 

 

*می پذیرید که انجمن زرتشتیان به عنوان نهادی که متولی امور است باید هر چه بیشتر به فکر جذب دانش آموزان زرتشتی به مدارس زرتشتی باشد؟

ما تلاش خود را می کنیم.

*ولی اصراری ندارید ؟

نه اینکه اصراری نداشته باشیم، خیلی هم خوشحال می شویم که این اتفاق بیافتد، چون به هر حال یک امکانی در جامعه ما وجود دارد که برای آن هزینه می کنیم و می خواهیم از آن بهترین بهره را ببریم برای همین هم تمایل داریم تا دانش آموزان ما به مدارس زرتشتی بیایند. اما اجباری نمی توانیم داشته باشیم و از سویی توانایی ما نیز محدود است. مثال می زنم ما سال گذشته بدون هزینه ساختمانی، دو میلیارد و صد میلیون تومان برای آموزش هزینه کردیم.

*جدای از آن هزینه یک میلیارد و نیمی که برای سرویس مدارس کردید؟

نه با هزینه سرویس مدارس

*که این هزینه را نیز از همان بودجه ای که سرفصل ندارد، دادید؟

نمی خواهم آن را بسط دهم به هر حال در انجمن هنوز آن سیستم بودجه بندی وجود ندارد، چون فایده ای ندارد.

 

*برای مدارس؟

برای هیچ چیزی. منظورم بودجه ریزی مدون است. من همیشه این مثال را می زنم اگر یک قمقه ای که پرآب است را در کویر همراه دارید، می گویید من خوردن آن را در طول روز تقسیم بندی می کنم. اما اگر قمقه ای باشد که یک چهارمش هم آب نداشته باشد چه می خواهید بکنید؟ چیزی برای نوشیدن نیست که تقسیم بندی اش کنید. آن موقع به امید باران باید باشید. در حال حاضر وضع درآمدها و هزینه های انجمن همین شکلی است. نمی توانیم بگوییم که به آن  صورت درآمد ثابت پایدار داریم که کمکی بدهیم.

*در مدارس زرتشتی چند نفر هستند، که انجمن حقوق آن ها را پرداخت می کند؟

در حال حاضر چهار نفر شاغل هستند که انجمن حقوق کامل آن ها را می دهد.

 

*حقوق کامل یعنی وزارت کار؟

بله وزارت کار. البته یک نفر بازنشسته شده اما همچنان تمام وقت با ما کار می کند. به معلمهای دینی هم ساعتی مبلغ پرداخت می کنیم.

*آن دو میلیارد و صدی هم که گفتید شامل این حقوق می شود؟

بله. از آن دومیلیاردو صد، یک میلیارد و چهارصد هزینه سرویس مدارس بوده، نزدیک ۴۰۰ میلیون تومان هزینه حقوق کادر آموزشی چهار نفره و یکسری مصوبه کمک آموزشی به مدارس داشتیم که آنها نیز ۲۸۰ میلیون تومان بوده است .

*امسال، مدیریت مدارس ما چرا این قدر دیر و در حالی که از سال تحصیلی گذشته بود تغییر کرد؟ آیا فکر نمی کنید که این تغییر مدیریت دیرهنگام به تحصیل دانش آموزان ضربه می زند؟

این اتفاق برای مدارس انوشیروان و فیروزبهرام افتاد.

 

*شنیده ام آقای بهرام برومند مدیر فیروز بهرام شده است؟

بله!

 

*چرا ناگهانی و در میانه سال؟

توضیح می دهم. چند سال پیش مدیر مدرسه فیروزبهرام، آقای پرخیده بودند و مدیر مدرسه رستم آبادیان آقای بهمردی. به دلایل اداری، اتفاقاتی افتاد که آقای بهمردی سال تحصیلی گذشته هم مدیر فیروز بهرام بودند و هم مدیر رستم آبادیان.

 

*چرا آن سیستم دو مدیریتی ادامه پیدا نکرد؟

ما سال گذشته از اسفند جلسات مرتب گذاشتیم و از افرادی که علاقه مند به حضور در تصمیم گیری برای سیستم مدیریتی فیروزبهرام بودند دعوت کردیم، همچنین جلساتی با حضور آقای بهمردی، پرخیده، خانم پشوتن، آقای میزانیان داشتیم، از آقای راسخی هم دعوت کردیم که  نتوانستند حضور داشته باشند. این جلسات را تشکیل دادیم تا برای سال تحصیلی جدید این اتفاق که می گویید مدیر، با تاخیر و دیر انتخاب شد، نیافتد. اما به دلایل مختلفی که اجازه بدهید اعلام نکنم مدیریت دو مدرسه ای اتفاق نیافتاد.

*برای چه اعلام نمی کنید؟ این دلایل داخلی بوده یا خارجی؟

داخلی

*اختلافات در چه بود؟

اختلافات نبود، دلایلش را اجازه بدهید نگویم. در هر صورت این موضوع کنار گذاشته شد. درنهایت تصمیم این شد که آقای بهمردی به مدیریت رستم آبادیان بر گردد و ما برای فیروزبهرام مدیر پیدا کنیم. باتوجه به اینکه مدرسه خاص است و ما می توانیم مدیر زرتشتی داشته باشیم، گزینه های زرتشتی مدیریت را نیز مطرح کردیم. جلساتی تشکیل شد. تقریبا در ماه تیر یا اوایل امرداد بود که چند گزینه غیرزرتشتی و چند گزینه زرتشتی را در نظر گرفتیم که در آن آقای بهرام برومند، سهراب ویرابی از زرتشتیان و دوتن از مدیران هموطن مسلمان حضور داشتند، درنهایت هیات مدیره در آن زمان، آقای سهراب ویرابی   رابه عنوان مدیر انتخاب کرد.

 

*چه زمانی ؟

فکر می کنم تیرماه بود. داستان این است که بعد از انتخاب ایشان نامه نگاری هایی که با آموزش پرورش کردیم زمان بربود . آقای ویرابی مستقر هم شدند اما حکمشان نمی آمد. اواخر شهریور یا مهر بود که حکم سرپرستی او آمد و ماهم خیلی خوشحال بودیم. آقای سهراب ویرابی هم کادر خود را چید، نفراتی که می خواست را آورد وبا آنها  صحبت هم کرد، یک ماه نیز ازسال تحصیلی گذشت اما ناگهان یک اتفاقی برای ایشان افتاد ودچار یک عارضه جسمانی شدند.

*یعنی الان به خاطر بیماری آقای ویرابی، ایشان در مدرسه هم حضور ندارند؟

چرا حضور دارند. اما پزشکان به او توصیه کردند که نباید مسئولیت سنگین و پراسترس داشته باشد.

 

*یعنی خود او در نهایت نخواست که مدیر بماند.

در نهایت با توصیه پزشکان اعلام استعفا کرد .

 

*چه وقتی استعفا دادند؟ 

اواخر مهر بود. در زمانی که ما فکرمی کردیم همه چیز تمام شده است و او مستقر در فیروزبهرام خواهد بود، این اتفاق افتاد. می دانم که مدیران باید در آخر سال تحصیلی قبل، مشخص باشند و تابستان زمان طلایی است که یک مدیر مدرسه، کادر خود را بچیند، ایشان نصف این زمان طلایی را فرصت داشتند و به ساحل امنی رسیدیم ولی درنهایت این اتفاق برایشان افتاد و استعفا دادند و ما بلافاصله با آقای برومند دراین ارتباط صحبت کردیم و آقای برومند لطف و بزرگواری کرد که درچنین شرایطی مدیریت فیروزبهرام را پذیرفت و حکم سرپرستی شان خورده است.

 

*بنابراین ایشان به طور رسمی مدیر فیروز بهرام است و حکم گرفته ؟

بله. از اواسط آبان. حکم سرپرستی ایشان را از آموزش پرورش هم گرفتیم.

*از تغییر دیرهنگام مدیر انوشیروان هم بگویید.

در سال گذشته که دوره فترت بود، آموزش و پرورش، مدیر دوسال قبل انوشیروان را کنار گذاشت و یک مدیردیگر را به جایش آورد. یکسال هم این مدیر، مدیریت کرد. این موضوع را هم بگویم ما سال گذشته ۶ دانش آموز زرتشتی در انوشیروان داشتیم، امسال ۴ دانش آموز زرتشتی. اما اتفاقی که افتاد این است که هم رئیس انجمن اولیا و مربیان سال گذشته و هم رئیس انجمن اولیا و مربیان امسال ما زرتشتی هستند.

آنچه در سال های گذشته رخ داده، این است  که مدرسه انوشیروان و فیروزبهرام، به واسطه قدمت و سابقه شان مدرسه ماندگار شدند، آموزش و پرورش استان تهران، این مدارس، را ماندگار اعلام کرد. مدرسه ماندگار یکسری شرایط برای مدیریتش دارد. یکی از این شرایط این است که باید هیات امنا داشته باشد.

*در حال حاضر انوشیروان هیات امنا دارد؟

بله. ما سال گذشته به موازات بحث های مدیریتی فیروزبهرام، شروع به این کردیم تا هیات امنای دبیرستان انوشیروان را هم تشکیل دهیم. ما چون به عنوان انجمن زرتشتیان و متولی مدارس، خیرمدرسه ساز محسوب  می شدیم، شامل حال تبصره خیرسازان هستیم. یک تبصره برای هیات امنای خیر ساز این است که  هیات امناهای آن یازده نفره است. از آن یازده نفرهیات امنای انوشیروان، پنج نفر را “خیر” که انجمن زرتشتیان است معرفی کرد.

*این یازده نفر دقیقا چه کسانی هستند؟

طبق مصوبه ۷۸۸ شورای عالی آموزش و پرورش مورخ  اول اردیبهشت ۸۸، مدیر مدرسه، یکی از معاونین آموزشی مدرسه به انتخاب مدیر مدرسه ، یکی از کارکنان آموزشی به انتخاب شورای معلمان، یکی از کارکنان پرورشی به انتخاب شورای معلمان، رئیس انجمن اولیا و مربیان، یک نفر از اولیای دانش آموزان به انتخاب انجمن اولیا و مربیان مدرسه، یک نفر از صاحبنظران و کارشناسان آموزشی یا فرهنگی ترجیحا از استادان حوزه و دانشگاه(که این موضوع در انوشیروان به انتخاب انجمن زرتشتیان است) یک نفر از صاحب نظران آموزشی و فرهنگی با معرفی مدیر و تایید سایر اعضای هیئت مدیره، یک نفر از خیرین یا معتمدان محل در مدارس خیر ساز خیر یا نماینده خیر(که این موضوع در انوشیروان به انتخاب انجمن زرتشتیان است)، یک نفر از اعضای شورایاری محله موسسات و مرکز فرهنگی ورزشی (که این موضوع در انوشیروان به انتخاب انجمن زرتشتیان است) یک نفر از مدیران یا اعضای هیات مدیره مراکز و موسسات تولیدی و خدماتی (که این موضوع در انوشیروان به انتخاب انجمن زرتشتیان است)، به این ترتیب به طور رسمی چهارنفر از اعضای هیات امنا را انجمن، انتخاب می کند که با رایزنی که انجام شد یک نفر هم اضافه کردیم، البته مدیر مدرسه در هیات امنا حق رای ندارد و دبیر هیات است.

ما سال گذشته به این نتیجه رسیدیم  که الان  بهترین فرصت برای تشکیل هیات امنارسیده و هیات امنای انوشیروان را تشکیل دادیم، در زمستان و اسفند ماه اسامی ۵ نفری که می خواستیم را آماده کردیم، چون به عید برخورد کرد اسامی را پس از سال نو، برای اداره آموزش و پرورش منطقه فرستادیم. اما مراحل اداری برای اینکه این ۵ نفر تایید شوند تا اول سال تحصیلی طول کشید که این فرایند هم طبیعتا از دسترس ما خارج بود.

*این ۵ نفر که انجمن انتخاب کرد را نام می برید؟

دکتر کامبیز میزانیان که در حال حاضر رئیس هیات امناست، سهراب سلامتی، دکتر فرزانه گشتاسب، روشنک شهریاری که دبیر آموزش و پروش هستند و رکسانا پرتوی نیا.

*حکمشان آمده است؟

هنوز نیامده.

*انوشیروان از چه زمانی هیات امنایی شد؟

ما نامه نگاری ها را از اردیبهشت شروع کردیم ولی فکر کنم در امرداد و شهریور این هیات امنا تشکیل شد و در حال حاضر کارهای خوبی هم توسط آن در حال انجام است.

 

*ترکیب و وظایف هیات امنا متفاوت است؟

خود هیات امنا تقسیم وظیفه کردند. فقط در مورد مدیر گفته شده که، دبیرهیات امناست . هیات امنا وظیفه دارد مدرسه را اداره کند و مدیر معرفی کند.

*این هیات امنا بود که مدیر جدید انوشیروان را انتخاب کرد؟

اولین تلاشی که داشت همین بود، هیات امنا با مدیران انتخابی مصاحبه کردند و این موضوع در تابستان اتفاق افتاد، اما آموزش و پرورش مدیرانی که هیات امنا به این نتیجه رسیده بود، برای مدرسه مناسب هستند را به هر دلیلی نپذیرفت.

*دلیل تاخیر معرفی مدیر جدید انوشیروان هم همین بوده است؟

بله! حتی در سال تحصیلی جدید هم خانم نوابی مدیر پیشین مدرسه، به عنوان مدیر در آن جا بودند. در نهایت با پیگیری هایی که انجام شد خانم فرزامی به عنوان یکی از اعضای کادر خود منطقه، معرفی شدند.

*وسواس در تغییر مدیربرای چه بود؟ از سمت شما بود؟

بله! خواست ما و یکی از دلایلش هم نظر دانش آموزان بود.

*در میان صحبتتان به عددی فاجعه بار اشاره کردید، عدد ۴نفر دانش آموز زرتشتی که در مدرسه انوشیروان ثبت نام کردند، قطعا این مسئله جای نگرانی دارد و بیانگر این است که هیچ دانش آموز زرتشتی دختری تمایلی نداشته دراین مدرسه نام نویسی کند دلیل این مسئله چیست؟ فکری به حال آن کردید؟ چه چیزی در انوشیروان است که دانش اموزان زرتشتی را از نامنویسی در آن تا این حد گریزان کرده است؟ 

شاید فکرمی کنم اگر ما هیات امنا را زود تر شکل می دادیم به اینجا نمی رسیدیم. من خیلی امیدوارم هیات امنا بتواند کیفیت را طوری در انوشیروان بالا ببرد که این مشکل حل شود. هدف این است که به روال خوبی که قبلا وجود داشته برگردیم.

*از طریق همین هیات امنایی شدن؟

به هر حال اولین قدم ماست.

 

*یعنی می خواهید باقی مدارس را هم به این سمت ببرید؟ واقعا هیات امنایی شدن مدارس زرتشتی را راه نجات می دانید؟

به نظر من راه  نجات می تواند باشد. یک ابزار مهم است. مدارس ما به صورت دولتی اداره می شوند. البته در مدارس پسرانه وضع ما خیلی بهتر است، چون حداقل نظارت انجمن درآن بیشتر بوده است، دلسوزیها هم همینطور. در انوشیروان اتفاقات زیادی رخ داد. واقعیت این است که در مقطع متوسطه دوم اکثر مادر، پدرها سعی می کنند بچه های خودشان را جایی ببرند که از نظر آن ها می تواند ورودی دانشگاه بهتری داشته باشند. انوشیروان در سال های گذشته این ویژگی را نداشته است. ما وارث گذشته ایم. هیات امنای انوشیروان با این هدف وارد شده که سطح آموزشی آن جا را بالا ببرد، کما اینکه این اقدامات را نیز شروع کرده است، امکانات کمک آموزشی، تجهیز آزمایشگاه، آسفالتی که در حیاطش انجام شده است، توسط هیات امنا شکل گرفته، در مورد اینکه کدام معلمان خوب را از کجا بیاورند صحبت شده است. اما دراین باره تعارف نداریم، برای اینکه کیفیت آموزشی مان را بالا ببریم باید هزینه شود، هزینه کردن هم منبع درآمدی می خواهد، مدرسه تا زمانی که دولتی باشد، یعنی بودجه اش را باید آموزش پرورش بدهد که از کادر خودش استفاده می کند و آموزش پرورش ترجیح می دهد که همه معلمان خوب را به یک مدرسه نفرستد، مخصوصا اگر مدرسه انوشیروان باشد، اما هیات امنا دستش بازتر است چون طبق قانون می تواند شهریه بگیرد و آن هزینه ها را خرج کیفیت آموزشی کند آن هم با آوردن کمک آموزشی ها و معلم خوب.

 

*پس قرار است مدارس بعدی هم هیات امنایی شوند؟

هنوز نه. داریم به آن فکر می کنیم. قاعدتا با توجه به قانون مدارس ماندگارمان، در مورد فیروز بهرام این کار را می توان انجام داد.

 

*بنابراین در برنامه تان هیات امنایی شدن فیروزبهرام قراردارد و تصورتان این است با این نگاه، مدارس زرتشتی نتیجه بگیرند؟

فعلا منتظریم ببینیم که نتایج هیئت امنایی شدن انوشیروان چه می شود. فعلا جامعه ما در قبال هیات امنایی شدن مدارس موضع منفی دارد.

 

*خودتان چرا فکر می کنید این موضع  منفی در جامعه هست؟

معتقدند هیات امنایی کردن، از دست دادن مدارس است.

 

*هست یانه؟ به نوعی اختیارات را با هیات امنایی شدن از دست می دهیم.

این نگرانی وجود دارد. ما در حال حاضر اکثریت را در مدرسه انوشیروان به عنوان هیات امنا داریم، اما هیچ تضمینی نیست که بگوییم ده سال دیگر هم این اکثریت وجود دارد.

 

*پس این دیدگاه منفی نسبت به هیات امنا می تواند درست هم باشد؟

من می گویم همین الان هم مدرسه انوشیروان را نداشتیم. مدرسه ای که نه مدیر آن برای ما بود، معاون زرتشتی اش بازنشسته شد؛ نه دانش آموز زرتشتی در آن ثبت نام کرد، اما امروز امیدواریم با هیات امنایی شدن یک شوک به این روند وارد کنیم و وضعیت به نفع ما تغییر کند.

 

*در نهایت زمین و ملک انوشیروان برای ماست. مگر می شود مال ما نباشد.

ما را فقط به چشم خیر مدرسه ساز نگاه می کنند.

 

*بنابراین با توجه به شرایط متفاوت فیروز بهرام، تایید می کنید که نباید در هیات امنایی شدن آن تعجیل کرد؟

بله.

 

*خب! پس چه کنیم سطح آموزشی بهبود یابد. چون راه حل هیات امنایی شدن روی سایر مدارس جواب نمی دهد.

ما راه حلی که به ذهنمان رسید تشکیل هیات امنایی شدن بود و امیدواریم جواب بدهد و هیات امنای انوشیروان دارد همه تلاشش را می کند تا نتیجه مطلوب بگیرد. به نظر من انتخاب اعضا هم انتخاب خوبی بود و کسانی که برای هیئت امنای انوشیروان انتخاب شدند بهترین افرادی هستند که می شد برگزیده شوند.

 

*برای انوشیروان می گوییم راه حل دیگری جز هیات امنا نبود، ولی برای باقی مدارس چه؟

اگر این کار جواب بدهد می توانیم دلگرم شده و جلوتر برویم، اگر جواب ندهد تجربه ای می شود. ولی من در کل این اتفاق را روشن می بینم و به آن خوش بینم .

*بالاخره سراغ هیئت امنایی شدن دیگر مدارس هم می روید یا نه؟

ما برای چهار مدرسه دیگر نیازی به این کار نداریم وضعیت خوب است.

 

*بنابراین چه برنامه هایی برای بهبود سطح آموزشی سایر مدارس داریم؟

یکی از دغدغه هایی که امروز می بینید خانم خرمشاهی نیز با پای شکسته به اینجا آمدند، دغدغه های آموزشی است. کمیسیون فرهنگی، در واقع  چهار کمیسیون است، فرهنگی آموزشی، دینی، ورزشی، به همه این کمیسیون ها باید سر وسامان بدهیم.

*فکر می کنید کدام یکی از این ها اولویت دارد؟

در این یکسال گذشته ، در کمیسیون ما ، آموزش سهم بیشتر از ۲۵ درصد را داشته است البته اگر بخواهید سهم هر کدام از زمینه های کمیسیون  را ۲۵ درصد بدانید.

 

*من اگر بگویم باید بالای ۵۰ درصد آن را به آموزش اختصاص دهید چه طور؟

مردم تقریبا با اقداماتشان نظراتشان را به ما می گویند، ما از سال گذشته شروع کردیم که از اولیایمان نظرسنجی کنیم، سال گذشته به تک تک اولیا لینک فرستادیم و از آن ها خواستیم تا در نظر سنجی ما شرکت کنند. برای شروع کار ما ۳۰ درصد مشارکت داشتیم. نظرات آن ها برای ما مهم است و به برخی از آن ها اقدام کردیم.

*از برنامه هایی که برای بهبود داشتید می گفتید

قبل از هرچیز صریح بگویم، بیشتردغدغه ومشکلات در مدارس به بحث مالی برمی گردد. هر کاری بخواهیم بکنیم به اینجا ختم می شود که  باید برایش هزینه بشود و باید منابع در آمدی وجود داشته باشد تا انجمن بتواند برای کیفیت آموزشی از آن استفاده کند.

به مدیران این اختیارعمل را داده ایم که تا آن جا که می توانند درآمدزایی از مدارس داشته باشند. خودمان در هیات مدیره تا آنجا که بتوانیم از این منابعی که وجود دارد می گیریم و به مدارس تزریق می کنیم. خانم خرمشاهی زحمت می کشند و یک تیم آموزشی را با حضور کارشناسان آموزشی راه انداختند، در سال گذشته برای معلمان زرتشتی کارگاه های کیفیت ارتباط تشکیل دادیم، یکی از برنامه هایی که داریم این است تا برای کارکنان کادر آموزشی یکسری پرونده های آموزشی تشکیل دهیم تا معلمان ما، خودشان، خودشان را ارتقا بدهند و به دنبال راه های تکمیل و بهبود این طرح هستیم، مثلا ما شرکت در دوره ها، گواهی ها و مدارک  را در آن پرونده  ثبت می کنیم. اما بسیاری از طرح های دیگر وابسته به بودجه است، اکثر این بودجه ای که انجمن می تواند فراهم کند را هزینه سرویس دانش آموزی، تمام می کند. این موضوع را اگر خانواده ها متوجه بشوند که ما هر چه قدر بتوانیم در هزینه سرویس صرفه جویی کنیم و انجمن منابع خودش را صرف کیفیت آموزشی کند بسیار مهم است.

یعنی راهکار این است که باز هم خانواده ها هزینه بیشتری را صرف سرویس کنند؟

بله . تا ما پول بیشتری را صرف ارتقا و کیفیت آموزش کنیم .

 

اگر بخواهید بر فرض همه هزینه سرویس را اولیا بدهند چه قدر می شود؟

به طور متوسط هزینه سرویس مدارس امسال برای هر نفر ۲۱ میلیون تومان شد که ۱۲ میلیون آن را خودشان پرداخت کردند، بخشی از نارضایتی جامعه در ابتدای سال این بود که دانش آموزانی که خانه شان نزدیک مدرسه است، اگر هزینه ها را خودشان پرداخت می کردند، عملا باید ۱۳ میلیون یا حتی همان ۱۲ میلیون تومان را پرداخت می کرد و این بدان معناست که از انجمن سوبسیدی نگرفته بودند . اما کسی که دور از مدرسه بود، اگر این هزینه را خودش می داد، عملا ۴۰ میلیون بابت آن باید هزینه می کرد. بنابراین متوسط این هزینه ۲۱ میلیون می شود. این سو تفاهم پیش آمد و باعث دلخوری برخی شد که مثلا انجمن به  آن کسی که نزدیک مدرسه است و سرویس گرفته ، گفته هزینه تو ۲۱ میلیون بوده و الان ما منت برسرش می گذاریم و گفتیم ۱۲ میلیون آن را خودش بپردازد. اتفاقا منظور این نبود من می خواهم بگویم آن کسی که نزدیک مدرسه است، در واقع به همکلاسی پسر یا دختر خودش کمک می کند تا او هم بتواند به مدرسه بیاید و با هم درس بخوانند و گرنه در غیر این صورت کسی که دور از مدرسه است واقعا برایش صرف نمی کند که به مدرسه زرتشتیان بیاید. این سوتفاهم خوشبختانه برطرف شد. ما هیچوقت به کسی که خانه اش نزدیک مدارس بود، نگفتیم که شما در واقعیت باید ۲۱ میلیون تومان هزینه می کردی و الان ۱۲ میلیون تومان پرداخت می کنی و ما ۹ میلیون تومان به شما سوبسید می دهیم. اتفاقا ما برای این جمع این طورمی بینیم که آن شخصی که نزدیک مدرسه است حتی اگر از سرویس هم استفاده نکند، ماهم خوشحال هستیم. به جایش این پول برای ما ذخیره می شود و در بحث شهریه به آن ها کمک خواهیم کرد. هرچه قدر از هزینه سرویس برای انجمن کم شود ما آن را به سمت کیفیت آموزشی روانه می کنیم.

*در مجموع می گویید بخشی از آن هزینه ای که مورد نیاز انجمن برای ارتقای آموزش است را به ناچار باید از خود اولیا بگیریم؟

واقعیت این است. مگر اینکه زمین بفروشیم. این هم البته ایده ای است و من هم طرفدار آن هستم. این زمین هایی که ما داریم و نمی دانیم چه اتفاقی برای آن ها می افتد، به واسطه خیراندیشانی است که به ما کمک کردند و این زمین ها را برای کمک به ما دادند و گاهی با خودم فکر می کنم، واقعا یکی از راه ها این است که این زمین ها را بفروشیم و پول آن را برای آموزش و جوانانمان خرج کنیم. آموزش از زمان تولد تا زمان مرگ هست. ما مهدکودک داریم، مدرسه داریم. قشر جوان داریم یکی از دغدغه ها، طرح های اشتغالی برای جوانان است اگر واقعا راه دیگری نمانده و با پول زمین این دغدغه ها حل می شود و یا اشتغال زایی صورت می گیرد شاید چاره ای به جز این کار نباشد.