موبدیار سرور تاراپوروالا، در نشست مهرگان اندیشه گفت: عدالت و پیمان داری ایزد مهر، الگویی کهن برای دنیای امروز است، الگویی که می گوید جهان تنها با عدالت بی طرفانه و پایبندی به پیمان ها، می تواند آرام و آباد باقی بماند.
نشست مهرگان اندیشه چهارشنبه ۹ مهر ماه به مناسبت جشن مهرگان و دهمین سالگرد تاسیس موسسه طومار اندیشه خانه ادبیات ایران برگزار شد.
شادی، پرستش خدا است
موبدیار سرورتاراپوروالا، پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی یکی از سخنران های این نشست بود و در ابتدای سخنانش گفت: ایرانیان باور داشتند که شادی باعث نزدیکی انسان به راستی و خرد می شود و اندوه بیش از حد، راه را برای اهریمن باز می کند و شادی نوعی پرستش خدا است. در ادامه ریشه واژه شادی را از پرستیدن عنوان کرد و افزود: وقتی دل آدم شاد است جهان هم هماهنگ تر و مینوی تر است. به همین دلیل ما همیشه تلاش می کنیم که شاد باشیم و دیگران را شاد کنیم و حتما به جشنی بنشینیم.
خاطره شکوه جشن مهرگان
موبدیار تاراپوروالا با اشاره به برگزاری نشدن جشن مهرگان توسط بیشتر ایرانیان در قرن های اخیر گفت: اما خاطره شکوه و بزرگی جشن مهرگان به ادبیات عرب هم وارد شده است. واژه «مهرجان» که صورت معرب واژه مهرگان است. در معنای مطلق جشن است. و در ادبیات عرب برای واژه جشن از مهرجان استفاده می کنند.
زمان درست برگزاری جشن مهرگان
این بانوی موبدیار زرتشتی در ادامه از زمان برگزاری جشن مهرگان گفت: نکته مهم این است که جشن مهرگان در روز مهر از ماه مهر که شانزدهمین روز ماه مهر در تقویم زرتشتی است برگزار می شود، این روز در تقویم رسمی، برابر با دهم مهر است. وی اظهار تاسف کرد که گاهی می بینیم، افراد نا آگاه به تفاوت این تقویم ها دقت نمی کنند و جشن مهرگان را در روز ۱۶ مهر خورشیدی می گیرند. بسیار درست و به جا است که اگرچنین افرادی را دیدیم آگاهشان کنیم که جشن مهرگان در تقویم رسمی ایران، همیشه و همیشه ده مهر خواهد بود.
مهرگان نماد پیروزی نیکی بر بدی و ستم
این پژهشگر زرتشتی و دانشجوی مقطع دکتری، سپس به اسطوره جشن مهرگان اشاره کرد و ادامه داد: نمی شود در مورد مهرگان سخن بگوییم و در مورد کاوه و فریدون و ایران حرف نزنیم. در مهریشت می خوانیم مهر، سرزمین های آریایی را می پاید و نگهدار سرزمین های آریایی است. روز جشن مهرگان فریدون بر ضحاک پیروز می شود و تاج شاهی را بر سر می گذارد و مهرگان می شود نماد پیروزی نیکی بر بدی و ستم. در مهرگان است که دست ستمگر بسته می شود و در مهرگان است که مردم ایران باور می کنند هیچ ستمی، پایدار نمی ماند.
به گفته تاراپوروالا، فردوسی مهرگان را به کاوه گره می زند، مردی که از میان مردم بر می خیزد، با دستی استوار و با دلی سوزان، درفش خود را می افرازد و مردم را به همبستگی فرا می خواند. کاوه و البته فریدون به ما می آموزند که نیروی یک ملت نه در زر و زور بلکه در پیوند دلها، در راستی و در عشق به ایران است.
مهرگان، پیمانی برای ساختن ایران
موبدیار سرور تاراپوروالا، سپس از پیمانی گفت که ایرانیان همراه با مهرگان بستند، پیمانی برای ساختن ایرانی آزاد و آباد. ایرانی که در آن داد جای بیداد را بگیرد و مهر جای دروغ را و افزود: مهرگان برای ما قرن ها است که یادآور پاسداشت ایران و نگهداری از مهربانی است. یادآور این حقیقت که ذره ذره این خاک برای ما ارزشمند است. خاکی که تنها با همبستگی مردمش پایدار و درخشان باقی می ماند.
مهرگان نگهبان پیمان
وی سپس از اهمیت تعادل و اندازه نگهداشتن و پیمان در مهرگان سخن گفت و به بررسی رشته شناسی واژه پیمان پرداخت و گفت: مهر از ریشه می یا ما است به معنی سنجیدن و اندازه گرفتن است. هنگامی که پیشوند پتی قبل از می یا ما بیاید، پتی + ما می شود پیمان، که به معنی اندازه، به اندازه، متعادل، میانه رو است یا پیمانگ که بعدا در فارسی شده پیمانه همه به معنی تعادل است. مهر نگهبان همه پیمان ها است و پیمان یعنی اندازه نگه داشتن. در معنی عهد و قرارداد هم راهی است برای ایجاد تعادل.
به گفته موبدیار سرور تاراپوروالا در باور زرتشتیان نگه نداشتن پیمان چه به صورت افراط و یا تفریط هر دو گناه به حساب می آید. در مورد مهر و تعادلش و نقشی که در ادبیات دارد ساعتها می شود سخن گفت. اما آنچه که بسیار مهم است این است که مهر نگهبان پیمان است و شایسته است که به پیمان در معنای عهد و قرارداد بیشتر بپردازیم چون مهر بر همه قراردادها نظارت می کند
وی همچنین از قدیمی ترین سندی گفت که در آن از مهر نام برده شده و مربوط به ۱۴ سده پیش از میلاد است و پیمانی است میان میتانی ها و هیتی ها، پیمان صلحی که این دو قوم با هم بستند و در آن پیمان، مهر را ناظر بر پیمان صلح خود قرار دادند.
پیمان شکنی، آشوبی جهانی
این پژوهشگر زرتشتی تاکید کرد که در فرهنگ ایرانی، مهر فقط یک قرارداد اجتماعی نیست، بلکه حقیقتی مینوی است که اگر شکسته شود، تاروپود هستی به لرزه در می آید. در این فرهنگ هر پیمانی که بسته می شود، رشته ای ناپیدا در جهان می تند و انسان را با اشا، یعنی نظم جهانی پیوند می دهد. پاره شدن این رشته مانند گسستن نخ در تاروپود قالی است. نه تنها نقش و نگارها را از بین می برد بلکه کل بافت را سست می کند.
پس پیمان شکنی فقط لغزش فردی نیست. بلکه آشوبی است که در جهان بازتاب می یابد. از همین رو است که پیمان در ایران به پاسداری مینوی نیاز دارد. ایزد مهر، همان دیده بان بزرگ بر همه این پیمان ها نظارت می کند.
به باور ما همه ایرانیان، پیمان شکنی بر هم زننده اشا یا نظم جهانی است چون پیمان ها هستند که نظم جهان را نگه می دارند و شکستن پیمان، آشفتگی جامعه را در پی دارد. مهر بر هر پیمانی نظارت میکند. پیمان می تواند بین دو کشور باشد، بین دو همکار، بین دو همسایه، بین آموزگار و شاگرد، یا بین همسران.
هیچ دلیلی برای پیمان شکستن وجود ندارد
موبدیار سرور تاراپوروالا در ادامه همه پیمان ها را مهم دانست و افزود: پیمان، بزرگ و کوچک ندارد، مهر دشمن آشتی ناپذیر پیمان شکنان است. مبارزه مهر بر پیمان شکنان بی امان است و طبقه اجتماعی هیچ تاثیری ندارد. اگر کسی پیمان را بشکند. خواه فردی عادی باشد، یا رئیس قبیله باشد، یا رئیس ده باشد، یا حتی فرمانروای یک کشور، مهر او را در هم می شکند و از بین می برد. مهر سرزمین پیمان شکنان را از راستی محروم می کند، پیروزی را از آنها دور می کند و آنها را بی دفاع می کند.
به گفته این پژوهشگرزرتشتی، بسیار معروف است که هیچ دلیلی برای شکستن پیمان وجود ندارد. مثلا نمی توانیم بگوییم چون طرف دیگر پیمان، انسان خوبی نیست، یا دروغگو است، می شود پیمان را شکست. هیچ دلیلی برای پیمان شکستن وجود ندارد. اگر پیمان بسته شد. پیمان باید برقرار بماند.
خوب یا بد بودن طرفین پیمان مهم نیست
موبدیار سرور تاراپوروالا سپس به بند دوم مهریشت، اشاره کرد که درآن آمده: مبادا پیمان را بشکنی ای سپیتمان، سپیتمان نام خانوادگی اشوزرتشت است. نه پیمانی که با دروند بستی و نه پیمانی که با دیندار می بندی.
وی تاکید کرد: هیچ پیمانی نباید بشکند و این نکته ظریف و اساسی است. مهر فقط نگهبان پیمان برای دینداران، برای نیکان نیست. پاسبان خود پیمان است. خود پیمان است که مهم است. نه طرفین پیمان. مهر نگاه نمی کند که پیمان از سوی دیندار است یا از سوی بدکار، از سوی شاه است یا از سوی مردی گمنام. تنها پایداری به پیمان است که مهم است و سنجیده می شود. اگر کسی دیندار باشد و پیمان را بشکند، مهر ایزد حتما او را کیفر می کند. اگر کسی در جرگه بدکاران باشد ولی بر پیمان بایستد، مهر حتما پاسداری اش می کند.
تاراپوروالا، این عدالت، را حاوی پیامی بزرگ دانست و گفت: پیمان فراتر از تعلقات فردی و اجتماعی است و شکستن آن خیانت به حقیقت کیهانی است. چون پیمان شکنی بر هم زننده نظم جهان است. برهم زننده اشا است و مهر بر پیمان ها نظارت می کند. تا اشا، یا همان نظم جامعه، از بین نرود.
پیمان داری، ستون جامعه
این پژوهشگر زرتشتی، در ادامه نمونه هایی از اوستا را یادآوری کرد که پیمان شکنی را نادرست می داند و از مهریشت گفت که می گوید: پیمان شکن سراسر کشور را از بین می برد. و یا یسنای ۶۱ بند ۳ که می گوید: ما مزداپرستان، کسانی هستیم که مخالف پیمان شکنان و پیمان نشناسان هستیم. موبدیار تاراپوروالا سپس تاکید کرد پیمان داری در باور ایرانیان فقط یک فضیلت فردی نیست. بلکه ستون جامعه است. پیمان داری اعتماد بین آدمها را شکل می دهد و اعتماد سرمایه ای است که بدون آن هیچ زندگی اجتماعی دوام نمی آورد.
جامعه ای که در آن پیمان بسته شود و پیمان محترم داشته شود. حتما استوار و آرام می ماند. حس همبستگی و همدلی در جامعه بالا می رود و اگر مردمی مطمئن باشند که فرمانروای شان هم پیمان را نمی شکند و بر سر پیمان هست. آن وقت است که حکومت مشروعیت پیدا می کند و البته که به دنبالش تجارت رونق پیدا می کند و اقتصاد شکوفا می شود.
الگویی کهن برای دنیای امروز
به گفته موبدیار سرور تاراپوروالا، هیچ جامعه ای، چه کوچک و چه بزرگ بدون پیمان داری پایدار نمی ماند و این اصل اگر به روابط بین کشورها هم کشیده بشود. می تواند ستون فرهنگ صلح و همبستگی جهانی باشد. عدالت و پیمان داری مهر، الگویی کهن است، الگویی کهن که برای دنیایی امروزی است والگویی که می گوید جهان تنها با عدالت بی طرفانه و پایبندی به پیمان ها، می تواند آرام و آباد باقی بماند.
در این زمینه بخوانید:


