در این نوشته، پیشنهادهایی برای بهبود جامعه زرتشتی به ویژه در زمینه اشتغال جوانان و آسایش سالمندان توسط خانم مروارید باستانی ارائه شده است که می توانید آن را در ادامه مطلب بخوانید:

درمطلب ارائه شده زیر ۳ پیشنهاد را مطرح می کنم ولی قبل از آنها مقدمه ای رامی نویسم.

همه ما در این جامعه زندگی می کنیمT پس هرکدام به یک نحوی درگیر مشکلات آن هستیم و به یک شکلی آن را درک می کنیم, پس خیلی خوب می توانیم به هم کمک کنیم. فقط انجمنها وتعداد اندکی به تنهایی نمی توانند تحولی در جامعه ایجاد کنند, همه باید مثل بازوان پرقدرت انجمنها باشیم وهرکس به فراخور تواناییش کمک کند, مثلا کسی از لحاظ مالی توان دارد, کسی تجربه کارهای اداری وثبتی را دارد, کسی وقت دارد و می تواند اموری را پیگیری کند و… همه می دانند برای رسیدن به هدفی نیاز به هزینه, زمان و…است ولی اگر نیاکان بزرگوار ما لحظه ای فکر می کردند ما در حال حاضر اماکنی مانند دبیرستان فیروزبهرام, مجموعه های مارکار و….را نداشتیم به قول معروف دیگران کشتند و ما خوردیم ما بکاریم تا دیگران بخورند.

بدلیل اینکه پیشنهادات طولانی وخسته کننده نشوند بصورت اختصار بیان می شوند:

 

پیشنهاد اول:

درشهرهای زرتشتی نشین، به غیر از زیارتگاههای بزرگ وکوچک چند گهنبارخانه, خوابگاه, درمهر, سالن, مجموعه های فرهنگی ورزشی و… وجود دارد؟ آیا از همه اینها استفاده می شود؟ یا شاید در بعضی از این اماکن روزها که هیچ, ماهها و شاید سالها هم باز نشود و بصورت متروکه و بلااستفاده در آمده باشند! آیا وقت آن نرسیده است که با اجازه واقفان آنها، بعضی از این مراکز را تغییر کاربری داد و به صورت کارگاههایی در آورد که تعدادی از همکیشان در آنجا مشغول بکار شوند؟ حیف این همه امکانات نیست که ساماندهی نشوند.

 

پیشنهاد دوم:

تعدادی از جوانان ما مهارت کافی در حرفه ای را دارند ولی بدلیل نداشتن امکان مالی یا مکانی برای ارائه آن در حقیقت بیکار مانده اند، یا با بی میلی مشغول شغلهای موقت هستند, به نظر شما نمی شود مکانی را با شرایط خاص و با کمترین امکانات (مثلا آرایشگری) به متقاضیان آن واگذار کرد؟ داشتن محل کار و شغل مشخص مطمئنأ باعث تشویق ازدواج جوانان و جلوگیری از بسیاری مشکلات روحی و جسمی می شود.

 

پیشنهادسوم:

سالمندان برای همه عزیز و قابل احترام هستند, یکی از نیازهای آنها، صحبت با هم سن وسالان خودشان هست، چون از لحاظ روحی و جسمی بهتر یکدیگر را درک می کنند, آیا نمی شود یک یا دو روز در هفته مکانی را مثلا در مارکار تهرانپارس در اختیار آنها گذاشته شود تا بتوانند 3_4 ساعت در کنار هم صبحانه ای که خودشان به همراه می آورند، میل کنند و از کسانی که به طور افتخاری مراقبت از آنها را به عهده می  گیرند دعوت کرد؟ در حقیقت باکم ترین بار مالی

 

امیدوارم بطور جدی ابتدا توسط مسئولین و انجمنهای محترم پیشنهادات ذکر شده بررسی و سپس فراخوان داده شود تا هر کس به همت خودش سهمی در پیشرفت و تحول جامعه زرتشتی داشته باشد.

با تشکر: مروارید باستانی