«گفتگو با فردین غیبی پیشکسوت تنیس کرمان» عنوان یکی از نوشتارهای شماره ۱۴۶ ماهنامه پارس نامه است.
این نوشتار در پارس نامه امرداد ماه ۱۴۰۰ به چاپ رسید که در ادامه مطلب می توانید آن را بخوانید:
فردین غیبی از تنیسورهای پیشکسوت استان کرمان است که به مدت ۲۲ سال پیاپی به عنوان قهرمانی استان کرمان دست یافته است. وی که نایب قهرمانی کشور در رده نوجوانان و قهرمانی کشور در رده پیشکسوتان را نیز در کارنامه خود دارد، در روز ششم دی ماه ۱۳۹۹ مهمان گفتگوی زنده ورزشی اینستاگرام برساد بود. در ادامه بخشهایی از این گفتگو را میخوانید، گفتنی است این گفتگو توسط امید شهریاری انجام شده است.
کودکی و نوجوانی
در یک خانواده زرتشتی در کرمان به دنیا آمدم و تحصیلاتم را از دبستان تا مقطع کارشناسی در این شهر گذراندم. در کودکی و نوجوانی، ورزشهای زیادی را انجام دادم، از فوتبال که معمولا پسر بچهها بازی میکنند، در تیمهای محلهای بازی کردهام و سابقه شرکت در مسابقات را نیز دارم. در دوره راهنمایی از اعضای تیم والیبال مدرسه بودم. همچنین به ورزشهایی همچون هندبال، کاراته، بسکتبال و پینگپنگ نیز پرداختهام، البته در هیچ کدام حرفهای نبودم.
آشنایی با تنیس
در سیزده یا چهارده سالگی از طریق یکی از دوستان زرتشتی، آقای دکتر بابک باوفا که همکلاس و هم سن بودیم، به زمین تنیس رفتیم و بدین ترتیب به این ورزش علاقهمند شدم. در همان سالی که تنیس را شروع کردم در مسابقات نوجوانان استان کرمان شرکت کردم. با توجه به اینکه در آن زمان این ورزش طرفداران زیادی نداشت، تنها چهار نفر در مسابقات حضور داشتن و من در پایان سوم شدم. همین مقام باعث شد که به تیم نوجوانان کرمان دعوت شوم و انگیزهای شد که به صورت جدی، این رشته را ادامه دهم.
طرفداران تنیس
تنیس همانند برخی از ورزشها، این قابلیت را ندارد که در هر جایی بتوان بازی کرد، زمین تنیس شرایط خاصی را میطلبد و راکت تنیس نیز از تجهیزات ورزشی گرانقیمت است، یکی از دلایل عمومی نبودن این ورزش همین است.
یکی از دلایلی که کرمان در ورزش تنیس از استانهای پیشرو کشور است، به این نکته بر میگردد که در سالهای ابتدای قرن چهاردهم، انگلیسیها در این شهر کنسولگری داشتند و آنها تنیس را با خود آوردند و پس از رفتن از کرمان، این ورزش همچنان در کرمان ماند. در نتیجه زمانی که خیلی از استانهای دیگر با تنیس آشنایی نداشتند، در کرمان، تنیسور داشتیم.
تنیس در مسابقات زرتشتی
همانطور که می دانید، هیچکدام از مجموعههای ورزشی زرتشتیان، زمین تنیس ندارند. از سوی دیگر، معمولا ورزشکارانی که در باشگاههای زرتشتی حاضر میشوند به رشتههای موجود میپردازند و به سراغ رشتههایی همچون بسکتبال و والیبال میروند. در دورانی که مسئولیت باشگاه اردشیر همتی کرمان را به عهده داشتم، تلاش کردم که قراردادهای متقابل با دیگر مجموعههای ورزشی کرمان داشته باشیم تا بدین ترتیب ورزشکاران بتوانند در رشتههای دیگری نیز حضور داشته باشند اما این کار به نتیجه نرسید.
در سالهای دور، در باشگاه اردشیر همتی نیز به آموزش تنیس پرداخته ام و در سالن باشگاه تور تنیس را نصب کرده بودیم و خطوط زمین را کشیده بودیم و گروهی نیز در تمرینها شرکت میکردند. اما با توجه به اینکه در کلاسهای باشگاههای ورزشی زرتشتیان هزینه بسیار اندکی از شرکت کنندگان دریافت میشود، بیشتر افراد به صورت تفریحی شرکت میکنند و تا جایی حضور مییابند که نیازی به هزینهکردن نیست و بعد از آن دیگر شرکت نمیکنند.
نایب قهرمان ایران
در دوران دفاع مقدس، مسابقات زیر ۲۰ سال قهرمانی کشور در اهواز برگزار شد، در این مسابقات من به نایب قهرمانی ایران دست یافتم. البته با توجه به اینکه در دوران جنگ، در بیشتر رشتههای ورزشی اعزامی به مسابقات بین المللی وجود نداشت، تیمهای ملی نیزشکل نمیگرفتند و تنیس نیز از این قاعده مستثنی نبود.
دو دهه قهرمانی
من تقریبا همه ورزشهایی که در کرمان میشد انجام داد را تجربه کرده بودم و به دلیل انجام ورزشهای مختلف، آمادگیبدنی بالایی داشتم که باعث شد در تنیس، زود پیشرفت کنم. یک سال پس از شروع تنیس، در رده نوجوانان کرمان قهرمان شدم، سال بعد در رده جوانان استان کرمان به قهرمانی رسیدم و سال ۱۳۵۹ آغاز قهرمانیام در رده بزرگسالان استان بود که تا سال ۱۳۸۱ ادامه داشت.
تمرین
انگیزههای من در تنیس به اندازهای بود که از دوران مدرسه، جزء محدود کسانی بودم که همیشه در حال تمرین بودم. معمولا از ساعت پنج صبح بیدار میشدم و تا هفت صبح به تمرین میپرداختم و باز بعدازظهر اگر فرصت میشد، دوباره به تمرین میپرداختم و خیلی از مواقع هم تنها تمرین میکردم. همانطور که میدانید هر چه بیشتر تمرین کنید، موفقتر خواهید بود. میتوانم بگویم شاید ده برابر دیگران تمرین میکردم و برای همین کسی نمیتوانست حریف من بشود و افراد زیادی میآمدند و میرفتند.
دیگر مقامها
به صورت انفرادی، در برخی از جامهایی که استانهای دیگر برگزار میکردند نیز شرکت میکردم که یکی از آنها جام تبریز بود که هر سال دعوت می شدم و مقامهای قهرمانی زیادی در این جام دارم.
در مسابقات دیگر به صورت تیمی حضور مییافتیم و مسابقات تیمی به این صورت است که نتیجه مجموع مهم است. با توجه به اینکه بیشترین امکانات تنیس در تهران قرار دارد، همیشه تهرانی ها با اختلاف مقام نخست را به دست می اوردند پس از آن خوزستان و اصفهان برای مقام دوم رقابت میکردند و کرمان نیز معمولا در جایگاه چهارم قرار میگرفت.
در مسابقات پیشکسوتان نیز که در چند سال اخیر شرکت کردهام، معمولا یا به فینال راه یافتهام و یا تا نیمه نهایی صعود کردهام. در برخی مسابقات نیز قهرمان شدهام.
آغاز مربی گری
مربی گری را از ۲۱ سالگی شروع کردم. در آن زمان، در کرمان مربی حرفه ای نبود، یعنی کسی که حرفهاش مربی تنیس باشد، نداشتیم. تعدادی مربی بودند اما تفریحی به مربیگری میپرداختند. با توجه به اینکه از همان سالهای ابتدایی که تنیس را شروع کردم، همیشه در هیات تنیس حضور داشتم و در آن زمان نیز نماینده جوانان بودم، رئیس هیات به من پیشنهاد داد که مربیگری را شروع کنم و خودش یکی دو نفر را به من معرفی کرد که آموزش بدهم. با وجود اینکه در آن زمان، هدفم این بود که بازی کنم و قهرمان شوم، اما اجبارا مربیگری را شروع کردم و سال بعد نیز در اولین دوره کلاس مربیگری بعد از انقلاب شرکت کردم و مدرک درجه سه را اوایل دهه شصت گرفتم. در سال ۱۳۸۳ نیز کلاس مربیگری بینالمللی سطح دو در تهران برگزار شد که شرکت کردم و هماکنون مدرک مربیگری درجه یک فدراسیون و درجه دو بینالمللی را دارم و در یک دهه اخیر از طرف فدراسیون به کلاسهای مربیگری جنوب شرق کشور فرستاده میشوم.
آرزو
در بین دختران و پسرانی که پرورش دادهام، افرادی بودهاند که به تیم ملی راه یافتهاند و یا در مسابقات انتخابی تیم ملی انتخاب شده اند که فرزندم، ونداد غیبی نیز یکی از این بازیکنان است. آرزوی من در تنیس این است که بتوانم بازیکنی در سطح بین المللی بسازم و اولویت اول هم پسر خودم هست. همواره دنبال بازیکنانی هستم که توانایی درخشش در سطح بینالمللی را داشته باشند.
از سال ۱۳۸۶، باشگاه تنیسی را در کرمان راهاندازی کردم و در آنجا به علاقهمندان آموزش میدهم.
ونداد غیبی
قبل از اینکه تنیس را شروع کند، فوتبال بازی میکرد. خیلی هم علاقهمند بود. به نسبت هم خوب پیشرفت کرده بود، چون فوتبال را دوست داشت. مخالفتی نمیکردم. تنیس هم میآمد اما به خاطر من میآمد. در دوازده سالگی در مسابقات انتخابی کرمان شرکت کرد و دوم شد و به عضویت تیم زیر ۱۲ سال کرمان درآمد. در ادامه به مسابقات زیر ۱۲ و ۱۴ سال تبریز اعزام شد و از بین چهار بازیکن تیم استان کرمان، تنها بازیکنی بود که تا یک چهارم نهایی بالا آمد و باعث شد انگیزه زیادی پیدا کند. درحالی که قبل از اعزام به مسابقات، همتیمیهایش تحویلش نمیگرفتند اما وقتی برگشتیم، تمرینها را به صورت جدی شروع کرد و من هم کاملا از او پیشتیبانی کردم. از تهیه تجهیزات تا برنامه تمرینی و بدنسازی و… برایش در نظر گرفتم. در همان زمان در چند دوره مسابقات نیز شرکت کرد اما نه خودش انتظار مقام داشت و نه من انتظار داشتم، چون رقبایش چند سال بود که حرفه ای تمرین میکردند و به این ترتیب ظرف یک سال و نیم با تمرین مداوم روزی ۴ تا ۵ ساعت، کم کم جلو آمد.
تا اینکه سیزده ساله شد و در مسابقات زیر۱۴ سال شرکت کرد، از اولین مسابقاتی که در سمنان شرکت کرد، کسی دیگر حریفش نبود و به مقام قهرمانی دست یافت. سپس در مسابقات آسیایی ATF شرکت کرد که چند دوره در ایران برگزار شد و در شیراز، ساری و مشهد قهرمان شد و در چند مسابقه نیز نایبقهرمان شد. در حال حاضر نیز همچنان به تمرینات ادامه میدهد و از ۱۶ سالگی در مسابقات بزرگسالان شرکت کرده است و این توانایی را دارد که ظرف یکی دو سال به تیم ملی دعوت شود.
هیات تنیس
همانطور که گفتم در طول این سالها همواره در هیات تنیس کرمان حضور داشتهام، چون نخستین مربی رسمی فدراسیون در کرمان بودهام. مدتها مسئولیت کمیته مربیان را برعهده داشتهام در چند دوره نیز مسئول مسابقات بودهام، یک دوره نیز دبیر هیات تنیس بودم. با توجه به اینکه از ابتدا ارتباط زیادی با فدراسیون تنیس داشتهام، در بسیاری از بخشها به هیات تنیس کمک میکنم.
برد خاطره انگیز
در یک دوره از مسابقات که در اهواز برگزار میشد، با نفر اول تیم ملی جوانان مسابقه داشتم، حدود ۱۰ یا ۱۵ سال از او بزرگتر بودم، این بازیکن همراه دوستش آمده بود و هنگام گرم کردن دوستش گفت، میروم رستوران صبحانه را سفارش میدهم زود بزن و بیا. او هم با اطمینان گفت باشد. در هنگام بازی نیز با لباس گرم کردن وارد زمین شد. مسابقه ما از ساعت هشت و نیم شروع شد و تا یک بعدازظهر به طول کشید و این بازیکن نه تنها به صبحانه نرسید که بازی را نیز واگذار کرد.
توصیه
به ورزش حرفهای نگاه کنید. به این معنی که در ان هزینه کنید تا به درآمد برسید. نمیشود مجانی ورزش کنید و بعد حرفهای بشوید. اگر فردی در ده سالگی به صورت تفریحی چند ورزش را انجام میدهد، در ۱۸ سالگی نیز همچنان به همان صورت است و این روند در ۲۵ سالگی نیز تغییر کرده است با آمدن یک تفریح جدیدتر، ورزش را کنار میگذارد. زمانی که من مربی تنیس باشگاه اردشیر همتی بودم، چون کلاسها رایگان بود، زمانی که شاگردانم تفریح جذابتری مثل رفتن به کافیشاپ داشتند، به تمرین نمیآمدند. در نتیجه نمیتوان هزینه نکرد و حرفهای شد. من با وجود اینکه خودم مربی ونداد هستم، اما ماهانه حدود ۳ تا ۴ میلیون تومان، برای تنیس هزینه میکنم.


