دومین شب هیرومباگویی در شریف آباد، دوشنبه ۲۸ فروردین ماه ۱۴۰۲ برابر با زامیاد ایزد برگزار شد.

همانند شب اول مردان و جوانان شریف آبادی پس از حضور زیر ساباط زیارتگاه شاه مهرایزد به دو گروه تقسیم شده ، یک گروه به محله پایین و گروهی دیگر به محله بالای شریف آباد رهسپار می شوند. در هر گروه فردی به عنوان مسئول خدابیامرزی دادن حضور دارد که اسامی درگذشتگان هر خانه را یادآور می شود. داریوش کاموسی مسئولیت خدابیامرزی دادن در محله پایین را عهده دار است. پیش از این روانشاد موبدیار گشتاسپ بلیوانی (رییس انجمن زرتشتیان شریف آباد طی سالهای ۷۷ تا ۸۷) این مسئولیت را برعهده داشت. مسئولیت خدابیامرزی دادن در محله بالا را نیز آرش ترکی شریف آباد و مهربان وفاداری برعهده دارند. و اما نحوه برگزاری مراسم: هر کدام از دسته ها به ترتیب به در تک تک خانه ها رفته، مسئول هیرومباگویی در جلو و بقیه در پشت سر او می آیند. پس از گردهم آیی بر در هر خانه مسئول خدابیامرزی دادن اینگونه می گوید:

نوم بزرگو نوموخذا ، به معنی به نام خداوند بزرگ

در ادامه تمامی همکیشان که دورتادور مسئول هیرومباگویی ایستاده اند با صدای بلند پاسخ می دهند:

مس وهبو (دین زرتشت)

سپس مسئول هیرومباگویی اسامی تک تک بهدینان هر خانه که تا سی سال پیش خدابیامرز شده اند را یادآور شده و همکیشان در جواب فریاد هیرومبا سر می دهند. با پایان پذیرفتن خدابیامرزی دادن، مسئول هیرومبا گویی جملات زیر را بر زبان می آورد:

مسیر مسیر واز بوت، اسب تازی کمرزرین باد:

به معنی : مسیر پیشرفت و جهش چنان برایتان باز و فراخ باشد که بتوانید با اسب تازی آراسته به زین یراق تازی در آن بتازید.

گنم امبار شادین و مادین، گنم و گمه، روزن و جو:

به معنی: گندم به انبار شما و ما باشد، به همراه آن پنبه و رناس و جو، مراد این است که همگی در آسایش باشند و بی نیاز

در پایان مسئول خدابیامرزی دادن می گوید:

راسشم کشا، به معنی اینکه: به روبرو کشیدم، جلودار(مسئول خدابیامرزی دادن) به گروه می فهماند که به سوی خانه روبرویی یا بعدی رفتم، یعنی کار خدابیامرزی این خانه پایان یافته و گروه به در خانه کناری یا روبرویی بروند.

باشندگان در پاسخ فریاد “های شاباش” سر می دهند.

پس از پایان پذیرفتن خدابیامرزی دادن، کدبانوی خانه در را گشوده و بشقابی پر از آجیل را در داخل چادر شبی که انباردار به کمر بسته است خالی می کند. بدین ترتیب هر دو دسته هیرومبا همین روند را ادامه داده و به در تک تک خانه ها می روند و هیرومبا می گویند و در انتها هر دو دسته در کوچه نو جمع شده و آجیل ها را یکی می کنند و خدایار آذرمنش آن را در بین همکیشان توزیع نموده و پس از لحظه ای گفتگو و در کنارهم بودن و خش و خیر کردن راهی خانه هایشان می شوند.