مشخصات کتاب:
چهل نامهی کوتاه به همسرم، نویسنده: نادر ابراهیمی، نشر روزبهان، ۱۳۶۸ (چاپ سی و یکم: ۱۳۹۵)
معرفی کتاب:
چهل نامهی کوتاه به همسرم یکی دیگر از عاشقانههای نادر ابراهیمی است. این کتاب دربرگیرنده نامه هایی است که ابراهیمی حدود سالهای ۶۳ تا ۶۵، در زمان تمرین خطاطی به خط خوش برای همسرش می نوشته است. نویسنده در این نامه ها گاهی از مسائل جزئی و روزمرگیهای زندگی میگوید، گاهی نصیحت میکند، گاهی فلسفه میبافد و گاهی از سادگی عشق حرف میزند. اما وجه مشترک همه نامهها خط نازکی از احساس و عشق است که این چهل نامهی کوتاه و بلند را به هم مرتبط کرده است.
این کتاب می تواند حرف دل هر فرد به همسرش باشد، همانطور که ابراهیمی در مقدمه کتابش می گوید: «تدریجاً تعداد این نامه ها که نگاهی هم داشتند به جریان های عادی زندگی، رو به فزونی نهاد، تا آنجا که فکر کردم این مجموعه، شاید، فقط نامه های من به همسرم نباشد، بل سخنان بسیاری از همسران به همسرانشان باشد، و به همان دلیل به فکر بازنویسی و چاپ و انتشار آنها افتادم.»
قسمت هایی از این کتاب:
عزیز من!
قایق کوچک دل به دست دریای پهناور اندوه مسپار! لااقل بادبانی بر افراز! پارویی بزن، و بر خلاف جهت باد، تقلایی کن!
سخت ترین توفان، مهمان دریاست نه صاحبخانه ی آن.
توفان را بگذران
و بدان که تن سپاری تو به افسردگی ، به زیان بچه های ماست
و به زیان همه ی بچه های دنیا.
آخر آنها شادی صادقانه را باید ببینند تا بشناسند…
عزیز من!
خوشبختی نامه ای نیست که یک روز، نامه رسانی، زنگ در خانه ات را بزند و آن را به دست های منتظر تو بسپارد. خوشبختی، ساختن عروسک کوچکی ست از یک تکه خمیر نرم شکل پذیر… به همین سادگی، به خدا به همین سادگی؛ اما یادت باشد که جنس آن خمیر باید از عشق و ایمان باشد نه هیچ چیز دیگر…
خوشبختی را در چنان هاله ای از رمز و راز، لوازم و شرایط، اصول و قوانین پیچیده ی ادراک ناپذیر فرو نبریم که خود نیز درمانده از شناختنش شویم…
خوشبختی، همین عطر محو و مختصر تفاهم است که در سرای تو پیچیده است…
همسفر!
در این راه طولانی ـ که ما بی خبریم و چون باد می گذرد ـ بگذار خرده اختلاف هایمان با هم، باقی بماند. خواهش می کنم!
مخواه که یکی شویم؛ مطلقاً یکی.
مخواه که هر چه تو دوست داری ، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم و هر چه من دوست دارم، به همان گونه، مورد دوست داشتن تو نیز باشد.
مخواه که هر دو یک آواز را بپسندیم، یک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ را، و یک شیوه نگاه کردن را.
مخواه که انتخاب مان یکی باشد، سلیقه مان یکی، و رؤیامان یکی.
همسفر بودن و هم هدف بودن، ابداً به معنای شبیه بودن و شبیه شدن نیست. و شبیه شدن، دال بر کمال نیست، بل دلیل توقف است.
عزیزمن!
زندگی را تفاوت نظرهای ما می سازد و پیش می برد نه شباهت هایمان، نه از میان رفتن و محو شدن یکی در دیگری ؛ نه تسلیم بودن، مطیع بودن، امر بر شدن و دربست پذیرفتن.
عزیز من!
اگر زاویه ی دیدمان، نسبت به چیزی، یکی نیست، بگذار یکی نباشد. بگذار فرق داشته باشیم. بگذار، در عین وحدت، مستقل باشیم. بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم. بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید.
چهل نامهی کوتاه به همسرم هرچند کتاب کم حجمی است، ولی مطالبی بس عظیم و تاثیرگذار را بیان می کند، مطالبی آموزنده و عاشقانه که به ما یاد می دهد با عشق، گذشت و بخشش می توان زندگی مشترک شادیبخش و دوست داشتنی تجربه کرد.
برساد – نگین شهریاری فرد


