مشخصات کتاب:
نوروز (مجموعه مقالات). به کوشش علی دهباشی. تهران: نشر افکار، ۱۳۸۷ (چاپ سوم: ۱۳۹۱).
معرفی کتاب:
برآمد باد صبح و بوی نوروز / به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال / همایون بادت این روز و همه روز
(سعدی)
نوروز، بزرگترین جشن ما ایرانیان، از نوادر آیینهایی است که در طی هزاران سال در گذر از حوادث روزگار، همچنان باشکوه باقی مانده است. در هر دورهٔ تاریخی در اجزای این جشن ملی تغییراتی صورت گرفت و درخت تناور و کهنسالی را به وجود آورد که یادگارهای دوران مختلف را بر خود دارد. از دیرباز تاکنون، گستردگی اجزا و اهمیت این درخت کهنسال موضوع پژوهشهای بسیاری در ایران و جهان بوده است.
مجموعه مقالات نوروز اثری از علی دهباشی، روزنامهنگار و ادبپژوه ایرانی است که اولینبار در سال ۱۳۸۷ منتشر شد. دهباشی در این فرهنگنامهٔ پژوهشی نوشتههایی از نویسندگان و بزرگان ایرانزمین را جمعآوری کرده است که از آن جمله میتوان به شخصیتهایی چون «مجتبی مینوی»، «محمد معین»، «غلامحسین یوسفی»، «مهرداد بهار»، «ژاله آموزگار»، «عبدالحسین زرینکوب»، «محیط طباطبایی»، «کیکاووس جهانداری»، «ثمین باغچهبان»، «فریدون مشیری»، «سیاوش کسرایی» و… اشاره کرد.
این کتاب ستروگ که در سیزده فصل تنظیم شده است دارای مباحثی دربارهٔ «فلسفهٔ نوروز»، «آیین و رسوم نوروز»، «نوروز در باستان»، «نوروز و گاهشماری ایرانی»، «نوروز در مناطق مختلف ایران»، «نوروز در کشورهای دیگر»، «اشعار نوروزی» و… است. علی دهباشی در پیشگفتار کتاب نوشته است: «مدعی نیستم که بهترین انتخاب انجام شده است، اما تلاش کردیم در هر موضوع شاخصترین مقاله را از نویسندگان نامدار برگزینیم.»
یک بخش از کتاب:
در ادامه بخشی از این کتاب را با هم میخوانیم:
«سخن تازه از نوروز گفتن دشوار است. نوروز یک جشن ملی است، جشن ملی را همه میشناسند که چیست، نوروز هر ساله برپا میشود و هر ساله از آن سخن میرود. بسیار گفتهاند و بسیار شنیدهاید پس نیاز به تکرار نیست؟ چرا هست. مگر نوروز را خود مکرر نمیکنید؟ پس سخن از نوروز را نیز مکرر بشنوید. در علم و ادب تکرار ملالآور است و بیهوده؛ عقل تکرار را نمیپسندد، اما احساس تکرار را دوست دارد، طبیعت تکرار را دوست دارد، جامعه به تکرار نیازمند است و طبیعت را از تکرار ساختهاند. جامعه با تکرار نیرومند میشود. احساس با تکرار جان میگیرد و نوروز داستان زیبایی است که در آن طبیعت، احساس و جامعه هر سه دستاندرکارند.»


