شهرام خسرویانی، فوتبالیست، مربی، سرپرست و مدیر ورزشی جامعه زرتشتی است، گفتگو با این ورزشکار زرتشتی طولانی و خواندنی است. از داوران فوتبال جام که بازیکنان زرتشتی را به اسم می شناسند تا داوران والیبالی که خود بازیکن یا مربی تیم حریف هستند، از ورزشی که به خواب زمستانی می رود تا کارگروهی که به دلیل مدیریت بد وظایف خود را انجام نمی دهد. گفتگو با شهرام خسرویانی را در ادامه مطلب بخوانید:
گفتنی است این گفتگو از راه دور انجام شده است و پرسشها برای این ورزشکار فرستاده شده است و متن گفتگو از روی پاسخ های صوتی وی پیاده شده است.
لطفا خودتان را معرفی کنید و از سوابق ورزشی تان به عنوان بازیکن، مربی، داور و مدیر بگویید
شهرام خسرویانی هستم، متولد سال ۱۳۶۸، دارای مدرک لیسانس تربیت بدنی و علوم ورزشی(گرایش فیزیولوژی)، فوق لیسانس تربیت بدنی و علوم ورزشی(گرایش رفتار حرکتی) هستم، همچنین مدرک مربیگری فوتبال(B آسیا)، مدرک امادگی جسمانی و مدرک بازی و ورزش کودکان را دارم.
به عنوان ورزشکار سابقه بازی سابقه در رده های سنی نونهالان، نوجوانان و بزرگسالان را در تیم های آترین، اندیشه رحمت اباد و تفت و توابع را دارم یک دوره کوتاه نیز در تیم زرگان گشت حضور داشتم.
به عنوان مربی در داخل جامعه زرتشتی با تیم های آترین و چندین سال با تیم تفت و توابع کار کردم. در بیرون از جامعه زرتشتی نیز مربی تیم بزرگسالان نزاجا، مربی آکادمی محمود کلهر، مربی آکادمی ابراهیم اشتیانی، مربی آکادمی تخت جمشید و سرمربی تیم اترین در مسابقات نوجوانان شمال شرق تهران بودم.
از سال ۱۳۹۶ نیز با باشگاه ورزشی فروهر به مدیریت دکتر پرویز اهورایی همکاری داشتم.
مسابقات فوتبال جام جان باختگان در ۴ رده و کلا با حضور ۱۸ تیم برگزار شد که در این میان تیم هایی بودند که ۴ تیم یا بیشتر در این مسابقات داشتند، فوتبال از آن رشته هایی است که به امکانات کمی نیاز دارد و حتی می توان در کوچه ها و پارک ها نیز به فوتبال پرداخت، با این وجود، استقبال از مسابقات فوتبال رو به کاهش است، چرا؟ ورزشکاران و ورزش دوستان زرتشتی دیگر حتی دل و دماغ تشکیل یک تیم فوتبال هم ندارند، چی شد که به اینجا رسیدیم؟
به طور کلی تیم های رشته های توپی مثل فوتبال، بسکتبال و والیبال در حال کاهش است، در مورد فوتبال، از یزد ما تیم های زیادی داشتیم اما به دلیل شرایطی از جمله نامناسب بودن خوابگاه ها، هزینه بالا، مشکلات داوری، گرمای هوا، ترجیح می دهند که در این مسابقات شرکت نکنند تا با این موارد دست و پنجه نرم کنند و بدون نتیجه بازگردند.
درست است که فوتبال بازی کردن راحت است، اما تیم تشکیل دادن به این سادگی نیست، تمرین می خواهد برنامه ریزی می خواهد، در مورد تیم های پایه، باید گفت که بچه ها در هر سال، سلیقه متفاوتی دارند، یک سال تعداد زیادی تیم نونهال داریم، سال بعد نصف می شوند، چرا؟ چون رفته اند سمت رشته های دیگر، یا اصلا ترجیح می دهند که دیگر بازی نکنند.
از طرف دیگر رده نونهالان از ۴ سال شروع می شود تا کلاس ششم دبستان، وقتی خانواده ها می بینند که فرزند پیش دبستانی آنها باید با دانش آموز کلاس ششم مسابقه بدهد و چندین گل بخورد، می گویند این چه کاری است؟ می رویم انفرادی شرکت می کنیم تا انگیزه فرزندمان از بین نرود. بارها و بارها این موضوع را با کانون مطرح کردیم که این رده بندی سنی باید اصلاح شود، که متاسفانه ترتیب اثر نمی دهند.
در رده بزرگسالان، برخی مصدوم هستند به دلیل شرایط نامناسب چمنی که بوده و الان هم چمنی که نو شده است اصلا شرایط مناسبی ندارد، چون زیرسازی مناسبی ندارد، همچنان چمن چاله هایی دارد، بازیکنان به جای اینکه دقت کنند، توپ کجا است، باید حواسشان به این باشد که پایشان را کجا می گذارند، تا مچ پا یا زانویشان دچار مصدومیت نشود.
دیگر در بزرگسالان آن انگیزه قبلی نیست، به نوعی شده است که باید دو تیم بدهیم و با خودمان بازی کنیم، سن بازیکنان بالا رفته و تمایلی به بازی ندارد. از طرف دیگر بازیکنانی هستند که کاملا ورزشی هستند و در رشته های مختلف تیمی حضور دارند اما چون فقط یک بازیکن از هر تیم می تواند شناور باشد، ترجیح می دهد که به جای فوتبال که مصدومیت بیشتری دارد در رشته دیگری بازی کند.
نکته اصلی این است که شهرستانی ها و به ویژه یزدی ها دیگر استقبالی نمی کنند. که دلایل آن را گفتم، حتی تیم های تهرانی هم لحظه آخر دور هم جمع می شوند و با یک یا دو جلسه تمرین وارد مسابقات می شوند.
کیفیت مسابقات چطور بود؟ کدام تیم ها را خوب دیدید؟
کیفیت مسابقات مثل هر سال بود، کیفیت خاصی نداشت و بازی ویژه و چشم نوازی را هم از تیم ها ندیدیم، تفاوتی هم نمی کند که چه تیم هایی بازی می کند، چون تیم ها همدیگر را می شناسند و بازیکنان را می شناسند. وقتی یک تیم می بیند زورش نمی رسد، کاملا دفاع می کند و می زند زیر توپ، تیم حریف هم راهی به جز حمله ندارد. به صورت کلی کیفیت مسابقات در حدی نبود که بتوان گفت فوتبال یا فوتسال جامعه زرتشتی در حال پیشرفت است و بازی نبود که بتوان گفت مسابقه قشنگی است.
تیم ها در یک سطح هستند، شاید اختلاف کوچکی در یک بازیکن یا یک توپ داشته باشند، نمی توان گفت که یک تیم خیلی از بقیه بهتر بود.
داوری ها چطور بود؟ چرا تیم های شهرستانی داوران جام را به حمایت از تیم های تهرانی متهم می کنند؟ آیا شما داوران بازی های امسال جام را از قبل می شناختید؟
بحث جذابی که همیشه وجود دارد هم در جامعه ما، هم در سطح ملی و هم بین المللی، مسئله داوری است. به ویژه در رشته های توپی مثل فوتبال، بسکبتال و والیبال، همیشه این مشکلات بوده است. نمی توانیم بگوییم فقط تیم های شهرستانی با داور مشکل داشتند و تیم های تهرانی با داور مشکلی نداشتند. در هر رشته متفاوت است و مشکلات خاص خودش را داشته است، اگر بخواهیم ببینیم مشکلات از چه چیزی ریشه می گیرد و یا چه کسانی را باید بیرون کنند و یا هزینه بیشتری کنند، نه این موارد نیست. در بسکتبال، همیشه داوران زرتشتی بودند، برخی تیم ها واقعا شاکی بودند، امسال داور غیر زرتشتی آوردند، روند را تغییر دادند، اما باز هم انتقادات وجود دارد.
یکی دو سال است که وارد سرپرستی والیبال شده ام، می بینم که مربی تیم، در بازی بعد داور ایستاده است، بازیکن تیم حریف که روبروی آن قرار گرفتیم در بازی بعد می آید برای ما داوری می کند.
در فوتبال، سالها است که دارند هزینه خیلی زیادی می کنند و داور لیگ برتر می آورند، بین المللی می آورند. شنیده ها حاکی از رقم های زیادی است که این داوران دریافت می کنند. ولی باز هم آن کیفیت را ندارد، باز آن دلسوزی وجود ندارد، دیگر داوران فوتبال کل بازیکنان را شناختند، به اسم صدا می کنند، با آنها ارتباط گرفتند. اگر بازیکن خشن بوده، همچنان دید خشنی نسبت به وی دارند، اگر بازیکن قبلا اخراج می شده، همان دید را نسبت بهش دارند.
داوری های ما به خرج کردن یا عدم خرج کردن نیست. در والیبال هزینه نمی شود، از داوران زرتشتی استفاده می شود، که باز مشکلات خاص خودش وجود دارد، مربی تیم حریف داور می شود و داور بی طرف نداریم. در فوتبال هزینه می شود باز مشکلات وجود دارد و حاشیه ها وجود دارد.
ما می توانیم داورانی را داشته باشیم که اگر زرتشتی هستند، نه مربی باشد، نه بازیکن باشد و نه سرپرست باشد، فقط داور باشد. داوران فوتبال هم می توانند درجه سه و دو باشند و هر سال تغییر کنند تا شناختی از تیم ها نداشته باشند و با یک دید دیگر به این مسابقات بیایند، نه اینکه چون جو را می شناسند، آنها فقط می آیند این پول را بگیرند و بگویند ما آمدیم با اسممان برای شما داوری کرده ایم.
چندین سال است که مخالف این هزینه ها هستم که برای داوری انجام می شود.
نکته دیگر در مورد داوران خط والیبال یا داوران نونهالان و نوجوانان فوتبال، این دوستان باید در کلاس های بیشتری شرکت کنند. در فوتبال برخوردهایی هست که کسی آن را خطا می گیرد که خودش فوتبال بازی کرده باشد و فوتبال را درک کرده باشد، متاسفانه چون دوستان فقط در کمیته فوتبال هستند و هیچ شناختی از فوتبال ندارند و درکی از فوتبال بازی کردن و برخوردهای فوتبال ندارند، می توانند نتایج را تغییر دهند. حتی در برخورد با مربیان، یک مربی لب خط می تواند تنش داشته باشد و اعتراض کند. نحوه برخورد و دیدن و درک کردن فوتبال می تواند به داوران کمک کند.
متاسفانه دوستان هیچ شناختی از فوتبال ندارند، سه یا چهار جلسه داور آورده اند و به آنها یاد داده اند و همان روند را دارند ادامه می دهند، در حالی که باید آن ورزش را درک کرده باشند تا بتوانند قضاوت درستی داشته باشند.
در مورد والیبال هم می توان دو داور از بیرون آورد که شناختی از بازیکنان و تیم ها نداشته باشند، چرا داوری که برای ما قضاوت می کند باید از تیمی باشد که در بازی بعدی باهاش روبرو می شویم. در بازی والیبال، داور دوم بازی، وقتی ظرف سیب زمینی را می گذارند روی میز، می رود سیب زمینی می خورد به جای اینکه حواسش به بازی باشد. به خاطر اینکه می گوید یک بازی ساده بین بانوان دارد برگزار می شود، حواسم هست. این موارد یک مقدار کار را زشت می کند.
آرمان تفت و توابع امسال همانند سالهای پیش نبود، به نظر شما که سابقه زیادی در این تیم دارید، دلیل این افت چیست؟
تیم تفت و توابع یکی از کاملترین تیمهایی است که تاکنون باهاش کار کردم از لحاظ امکانات، از لحاظ بازی دوستانه، از لحاظ امکاناتی که به ورزشکاران می دهد و… کاستی هایی که وجود داشته هم در زودترین زمان ممکن تهیه شده است.
نکته اینجا است که افت را چه بخواهیم تعریف کنیم، از لحاظ تعداد بازیکن، از لحاظ تعداد تیم، از لحاظ فنی، از لحاظ تکنیکی تاکتیکی و… باز دوباره بستگی دارد که چه کسی و با چه دانش بخواهد در این مورد صحبت کند. می توانید با مسئولان تیم تفت و توابع صحبت کنید و دلایل افت را بپرسید.
با توجه به اینکه، دورادور با این تیم در تماس هستم و سالیان سال هم با این تیم کار کردم، باید بگویم که این تیم در حال جوان گرایی در کادر فنی و سرپرستی است که مستلزم دادن زمان به کادر جدید است. زمانی که ما هم با آقای فرشاد فرهی فر کار را شروع کردیم، همه چی گل و بلبل نبود. پستی و بلندی داشت. همه چی نو بود. امروز هم، ورزشکارانی که قبول مسئولیت کردند، افرادی هستند که کنار خود من بازی می کردند، کلاس مربیگری رفتند و دارند کار می کنند. این فقط مستلزم دادن زمان به کادر جدید است تا تجربه کسب کنند، تمرین بیشتری بکنند، خانواده ها باید کمی صبور باشند. تا آخر الزمان نمی شود یک نفر بالای سر تیم باشد و نیاز به جوانگرایی وجود دارد تا افرادی جدیدی بیایند و ثمره جدیدی به بار بیاورند. تاحالا هم خوب کردند، کمی مشکلات هست اما علمکردشون خوب بوده. واقعا کار قشنگی است که بچه هایی که با تیم بزرگ شدند، خودشان تمرین دیدند، الان دارند تمرین می دهند. این موردی بود که نیاز بود بگویم در بقیه موارد می توانید با دوستان انجمن تفت و توابع مقیم تهران صحبت کنید.
اگر بخواهید از بازیکنان حاضر در رده های مختلف فوتبال چند فوتبالیست زیر ۲۵ سال آینده دار نام ببرید، به چه نام هایی اشاره می کنید.
امسال در رده نونهالان، بازیکنان خوبی حضور داشتند و این امکان وجود داشت که یک تیم کامل از بازیکنان این رده انتخاب کرد. هم از تهران، هم از یزد و هم از کرمان، بازیکنان خوبی بودند که اگر ادامه بدهند و تمرین درستی داشته باشند، می توانند کمک حال فوتبال جامعه زرتشتی باشند.
از میان فوتبالیست های زیر ۲۵ سال، فقط دو نفر را می توانم اسم ببرم که با این دو نفر هم هم بازی بوده ام و هم در مقابل آنها بازی کرده ام. آرش رستمی را از رده نونهالان می شناسم و در کنار خودم بوده، بازیکن فوق العاده باهوش و تکنیکی و تاکتیکی است و تمام کنندگی فوق العاده ای دارد. شروین ارغوانی هم فوتبالیست فوق العاده باهوش، فنی و آینده داری است.
جام های ورزشی تنها ۵ روز در طول سال برگزارمی شوند؟ چگونه می توانند در باقی ماندن تیم ها و توسعه ورزش نقش داشته باشند؟
کاری که باید انجام بدهیم و خیلی پیگیرش بودم، درست کردن کارگروه ورزش و برگزاری مرتب کارگروه ورزشی است. متاسفانه کارگروه ورزش از جایگاه خوبی برخوردار نیست هر بار که برگزار می شود، افراد جدیدی اضافه می شوند که نقشی هم در ورزش جامعه ندارند، در حد سرپرست یا برگزارکننده مسابقات ورزشی بوده اند. در حالی که ما باید از ورزشی های جامعه استفاده کنیم تا بگویند مشکلات کجاست، کمی و کاستی چیست، درباره مسابقات نظر بدهند.
در حال حاضر مسئول کار گروه ورزش کانون دانشجویان زرتشتی است که خیلی نامرتب و بیبرنامه برگزار می شود، هیچ هدفی برای برگزاری کارگروه ورزش ندارند و اصلا به نتیجه نرسیده است. تاکنون هر موردی که تصویب کردند بی نتیجه بوده است.
همانطور که گفتم ما در همین مسابقات جام جان باختگان میتونیم استعدادهای ورزشی جامعه را در ورزش های توپی و انفرادی کشف کنیم.
نکته دیگری که در جامعه زرتشتی وجود دارد اولویتبندی خانواده ها است. به طور کلی ورزش جامعه زرتشتی تنها در سه ماه فصل تابستان فعال است. بعد از آن همه چیز در درس خلاصه می شود تا جام وهمن که در آنجا همه والیبالیست می شوند.
جایی که می تواند کمک کند، کارگروه ورزش است، اگر یک کارگروه ورزشی همانند کارگروه دینی داشته باشیم، ده نفری باشند و خیلی منسجم تصمیم گیری کنند و اجرا کنند. نه اینکه وقتی جام جان باختگان برگزار شد، همه چیز تمام شود تا جام های بعدی.
در تهران شاهد هستیم که مسابقات پیروان ادیان الهی برگزار می شود، وقتی زمان برگزاری این بازی ها می رسد، به هم تلفن می زنیم که چه تیمی بدهیم، چه بازیکنانی داریم و از این مشکلات.
حل کردن مشکلات ورزش نیاز به برنامه ریزی دارد و در یک روز یا دو روز حل نمی شود. یک مدیر باید در راس کارگروه باشد، برای هر رشته مسئول جداگانه ای وجود داشته باشد. از کسانی که حرفه ای هستند دعوت بشود که بیایند و همکاری کنند و برای رشته های تیمی و انفرادی گروه هایی تشکیل شود و تصمیم این کارگروه نیز مورد حمایت انجمن ها و سازمان ها باشد. در آن زمان است که کم کم ورزشکاران ما پیشرفت می کنند و با حمایت هایی که از آنها انجام می شود، می توانیم تیم ها و بازیکنان قوی داشته باشیم.
متاسفانه مدیریت ورزش ما دچار مشکل هست و هر فردی برای خودش هر کاری را انجم می دهند. تیم ها از هم جدا هستند و بعد از هر مسابقات همه چیز تمام می شود تا جامی دیگر.
همانطور که گفتم ورزش جامعه زرتشتی در پاییز و زمستان به خواب زمستانی می رود.
به نظر شما برگزاری مسابقاتی با حضور سه تیم منطقی است؟ از آن جالب تر معرفی مقام، اول و دوم وسوم واقعا نیاز است؟
مهم این است که در چه رده ای برگزار می شود، اگر در رده نونهالان است، بله خیلی مهم است، تا بچه ها بیایند و جایزه بگیرند و خوشحال باشند و به خاطر جایزه و اسمی که روز افتتاحیه خوانده می شود دارد این فعالیت را انجام می دهد.
اما در برخی رده ها، اول و دوم، سومی معنی ندارد، به نظرم اگر در رده بزرگسالان، سه تیم شرکت کردند، این تیم ها باید ۲ بار با هم بازی کنند و یک مقام اولی وجود داشته باشد. تا جذابیت به وجود بیاید نه اینکه تیم ها در برابر تیم ضعیف یک پیروزی پرگل کسب کنند و با یک تساوی در مقابل تیم قوی با تفاضل گل اول شوند. با توجه به اینکه زمان کافی وجود دارد، این تیم ها می توانند دو بار با هم مسابقه بدهند.
در حالت کلی، در جام جان باختگان چون همه انرژِی و وقت می گذارند و از راه دور و نزدیک و در گرما و سختی ها می آیند، باید نوع دیگری نگاه کرد و از همه تیم های شرکت کننده به نوبه های مختلف سپاسداری کرد. مثلا امسال در والیبال بانوان، تیم نیلوفر رستم باغ را داشتیم که بچه های جوان و با استعداد بودند و در صورتی که مربی خوب از بیرون جامعه داشته باشند در چند سال آینده با تمرین زیاد، تیم خیلی خوبی می شوند. این تیم در جام امسال تیم اخلاق شناخته شد و فقط سرپرست آمد و جایزه را گرفت. در حالی که می توانست به عنوان تیم شگفتی ساز شناخته شود و بازیکنان تیم نیز مورد تقدیر قرار بگیرند. برخی از رشته ها مثل فوتبال بانوان و بسکتبال بانوان، از سه تیم بیشتر نمی شوند و حتی قرار به تشکیل بسکتبال بانوان نبود و یک هفته مانده به بازی ها تیم ها تشکیل شدند.
ورزش جامعه زرتشتی در حال کوچک شدن است، فارغ از اینکه ما سالن های ورزشی و امکانات ورزشی در جامعه داریم، اما ورزشکار به آن صورت نداریم که بتواند بهره ببرد. این یکی از مشکلات بزرگ جامعه ما است. در حالی که می توانیم یک سالن داشته باشیم و بهایی که قرار است برای ساخت سالن های دیگر هزینه کنیم، خرج استعدادیابی و ساختن تیم ها بکنیم. خرج مربی بین المللی و توپ و امکانات ورزشی بکنیم.
ما می توانیم فقط یک باشگاه داشته باشیم ولی ورزشکاران زیاد و موفق داشته باشیم، خرجی که برای ساخت سالن و تجهیز و نگهداری آن می شود، برای مربی، بازیکن، بازی دوستانه، امکانات ورزشی، کفش و… هزینه شود و ورزشکار موفقی را به جامعه بیرون بفرستیم.
رزومه های ورزشکاران زرتشتی باید بیرون جامعه شکل بگیرد، درون جامعه قرار نیست اتفاقی بیفتد، باید ورزشکاران را طوری حمایت و تشویق کنیم که بیرون از جامعه موفق باشند. درون جامعه اگر اول می شود، بیرون جامعه می تواند بیستم یا سی ام شود. این اختلاف را باید کم کنیم. این زمان بر است، باید روی نونهالان و نوجوانان سرمایه گذاری کنیم، از امکاناتی که داریم استفاده کنیم تا بتوانیم ورزش جامعه را در یک سال سرپا نگه داریم، نه برای سه ماه و برای یک جام و بعد از آن دوباره تعطیل شود.
از تیم های بسکتبال و والیبال بانوان باشگاه فروهر بگویید
در مورد تیم بسکتبال بانوان فروهر، قبلا بازیکنان بیشتر بودند، گروهی مصدوم شدند، برخی مهاجرت کرده اند، تعدادی تغییر رشته داده اند، سال های گذشته در بسکتبان سه نفره، دو یا سه تیم می دادیم، امسال این تیم جمع و جورتر شده است و به یک تیم رسیده است، برای سال جدید این تیم برنامه هایی داریم.
تیم والیبال بانوان دوسالی است که تشکیل شده است و شامل بازیکنان باتجربه و جوانانی که کم کم جذب شده اند، می باشد، سرپرست تیم خودم هستم، در سالن باشگاه فروهر تمرین دارند، مسابقات دوستانه با تیم های بیرون از جامعه دارند، قبل از حضور در جام وهمن یا همین جام جان باختگان، چهار یا پنج مسابقه دوستانه با تیم های مسلمان برگزار کردیم، لباس تمرینی خاص خودشان را دارند، زمین اضافی خارج از باشگاه فروهر هم اگر خواستند، برایشان گرفتیم. و زیر نظر خانم عرب که مربی درجه یکی هستند به صورت منظم به فعالیت می پردازند.
در مورد باشگاه فروهر، آیا برای استفاده تیم های زرتشتی از سانس های باشگاه، تخفیفی در نظر گرفته شده است؟ یا همانند دیگر تیم ها است؟ آیا همه بازیکنان زرتشتی می توانند عضو باشگاه فروهر شوند یا مختص به خانواده های اعضای سازمان فروهر می باشد؟
باشگاه فروهر تیم والیبال، بسکتبال بانوان و آقایان دارد، مربی که با تیم ها کار می کنند مسلمان و دارای مدرک هستند. قیمتی که برای کلاس های آموزشی گذاشته می شود پایین است و صرفا برای این است که رایگان نباشد و خانواده ها بدانند که برای آن هزینه ای پرداخت کرده اند و در کلاس ها شرکت کنند.
بحث تیمداری هم رایگان است و امکانات هم در اختیارشان قرار می گیرد و از تیم های ورزشی مان هم دریافتی نداریم. ورود تمام زرشتیان هم امکان پذیر است و فقط برای اعضای سازمان فروهر و خانواده های وابسته نیست.
زرتشتیانی که بخواهند از سالن استفاده کنند، نیز هزینه کمی از آنها دریافت می شود در حد اینکه احساس رایگان بودن نداشته باشند.
در این چند سال نیز با کمیته والیبال و بدمینتون جام جان باختگان همکاری داشتیم و اعضای این دو کمیته امده اند کلاس های داوری را به صورت رایگان در اینجا برگزار کردند.
بسکتبال سازمان فروهر سالها است که به تعدادی پیشکسوت محدود شده است، چی شد که بازیکن سازی در این باشگاه متوقف شد؟
تمرین های بسکتبال باشگاه فروهر زیر نظر مربی پابرجا است، ولی سلیقه ها و عملکردها متفاوت است، سن ها متفاوت است، مهاجرت وجود دارد، تیم های مختلفی در جامعه وجود دارد که ورزشکاران ترجیح می دهند با آنها همکاری کنند. ساعت تمرین ها با زمان کاری ورزشکاران شاید همخوانی نداشته باشد. برخی دوست دارند، نزدیک جام که می شود تمرین را شروع کنند، خلاصه اینکه دلایل اجتماعی زیادی وجود دارد که باعث می شود استقبال کم شود، نه تنها در مورد بسکتبال که در مورد دیگر رشته های تیمی همچون بسکتبال بانوان و والیبال بانوان نیز استقبال کم شده است. بعضی ها ازدواج کردند، دیگر ورزش اولویت چندم آنها است، برخی درس دارند، برخی کار دارند، همه این ها باعث شده است که تیمداری سخت تر شود و این باز بر می گردد به فصلی ورزش کردن جوانان زرتشتی. با این وجود تمام تیم های باشگاه فعال هستند و کلاس بدمینتون نیز داریم که استقبال خیلی خوبی از سوی نوجوانان و نونهالان از آن شده است و مجبور شدیم که کلاس ها در دو گروه برگزار کنیم.
به نظر شما به عنوان مدیر یک باشگاه ورزشی، چه تغییراتی باید در جام جان باختگان رخ دهد تا شاهد ظهور بازیکنانی در سطح ملی و بین المللی در این مسابقات باشیم؟
هیچ تغیییری نمی توانیم در جام جان باختگان به وجود بیاوریم، چون این جام ها به صورت مسابقاتی است که همه افراد می توانند در آن شرکت کند، مهم این است که ما بازیکنان شرکت کننده در جام را استعدادیابی کنیم و تعدادی را انتخاب کنیم، باتوجه به اینکه باشگاه های زرتشتی خیلی روی ورزشکارانشان حساس هستند، بدون اینکه ورزشکاران را از باشگاهشان جدا کند، توسط یک کارگروه یا گروه مورد حمایت قرار گیرند، مثلا در رشته شنا برای ورزشکار استخر و مربی گرفته شود تا در مسابقات بیرون جامعه بتواند نتیجه خوبی بگیرد و در مسابقات داخل جامعه در اختیار خود باشگاه باشد. یا مثلا در بسکتبال سه نفره اکنون ما یک مدرسه بسکتبال داریم که توسط بابک خداپرستی مدیریت می شود. باز یک گروه بیاید و یک مربی از بیرون که دارای مدرک مربیگری درجه یک است، را بیاورد تا بازی های بسکتبال را ببیند و استعدادها را مشخص کند و ۱۵ نفر را انتخاب کند و با آنها کار کند، برای آنها بازی دوستانه بیرون از جامعه بگذارد، البته در جامعه زرتشتی برای همان تیمی که بوده است بماند.
ما نمی توانیم سطح جام ها را تغییر بدهیم، امسال زیرساخت های مارکار را هم درست کردند، چمن را تعویض کردند، والیبال و بسکتبال را اصلاح کردند، اما مگر چه قدر در کیفیت بازی ها تاثیر داشت؟ چه قدر در عملکرد بازیکنان تغییر به وجود آورد. باز هم تاکید می کنم که باید به دنبال استعدادیابی باشیم. ما از این تیم ها، بازیکنان و ذوقی که والدین دارند، استفاده کنیم، استعدادیاب بیاوریم، بازی های را تماشا کند، استعدادها را کشف کند، تیمی جمع شود، در طول سال تمرین و بازی کند، بعد سه چهار سال، ما چند تا بازیکن تکنیکی و فنی و خوب خواهیم داشت که می توانند اسم جامعه زرتشتی را بیرون به نمایش بگذارند.
نه اینکه فقط تمرکز ما داخل جامعه باشد، ورزشکاران ما تا با گروه های بیرون از جامعه بازی نکنند، خود واقعی خود را نمی بینند. همه تیم هایی که با آنها کار کرده ام برایشان بازی با بیرون از جامعه گذاشته ام چرا؟ به خاطر اینکه باید تجربه کسب کنند، جنگندگی تیم روبرو و شوق آنها را ببینند تا قدر خود را بدانند و بدانند کجای کار قرار گرفته اند.
چمن عوض کردن خوب است و کمی کیفیت را بهبود می دهد اما چه قدر آمدیم بازی نونهالان را بررسی کردیم که چند تا پاس می دهند، چگونه می دوند، چه کسانی شوت می کشند، چه کسانی دو پا شوت می کشند و…
چرا گروهی از ورزشکاران در مقابل اعضای کانون موضع گیری دارند؟ چه چیزی باعث می شود که تلاش های اعضای کانون نادیده گرفته شود و با طوفانی از انتقادات مواجه شوند؟
برای اعضای کانون دانشجویان زرتشتی آرزوی موفقیت می کنم و به آنها خسته نباشید می گویم و ترجیح می دهم که در برابر این پرسش سکوت کنم.
تیم بانوان تفت و توابع
تیم نونهالان تفت و توابع

مدرک مربی گری

آکادمی ابراهیم آشتیانی

شرکت در کلاس مربی گری B آسیا که به مدت ۲۱ روز به میزبانی مشهد برگزار شد.

همراه با عباس چمنیان سرمربی وقت تیم ملی نوجوانان و مدرس دوره مربی گری B آسیا

همکلاسی با حسین بادامکی مدیر کنونی تیم پرسپولیس و بازیکن سابق پرسپولیس تهران در کلاس مربیگری B اسیا
کلاس بازی و ورزش کودکان






