هوشنگ یزدانی با سوابقی همچون حضور در لیگ برتر والیبال ایران، تیم ملی ارتش های ایران و لیگ دسته یک والیبال ایران، در چهل و یکمین دوره جام جان باختگان حضور داشت، او بازیکنان جوان و آینده داری را به همراه داشت، بازیکنانی که برای قهرمانی آمده بودند اما در نهایت از جام کنار کشیدند.
با سپاس از هوشنگ یزدانی که پذیرفت با سایت برساد گفتگو کند، این گفتگو نیز همانند دیگر گفتگو با ورزشکاران جام جان باختگان از راه دور انجام شده و پرسشها ارسال شده است و پاسخ ها نیز برای ما فرستاده شده است:
برترین چهره والیبال جامعه زرتشتی، تیمش را از مسابقات جام جان باختگان بیرون کشید، چی شد به اینجا رسیدیم؟
اول از همه میخواهم از تارنمای خبری برساد تشکر کنم که برای پیشرفت و بهبودی جامعه زرتشتی همیشه پیش قدم بوده و هست و خبرهای جامعه را به نحو احسنت به مردم گزارش میدهد.
روز دوم جام در رده والیبال ساعت ۱۹ اولین بازی بین امید زرتشتیان(تیم ما) و تیم سازمان باشگاه جوانان زرتشتی یزد الف در حالی برگزار شد که بازی قبل ما ساعت ۴:۳۰ صبح تمام شده بود یعنی دوبازی پشت سرهم و ما در کمتر از ۲۴ ساعت می بایست ۲ بازی انجام میدادیم. حال بماند که از قبل اعلام کردند که روز دوم جام استراحت هستیم.
طبق تماسی که از قبل با خشایار یکی از اعضای تیم گرفتم و اعلام کردم که ممکن است با تاخیر بیایم و حتماً این را به کمیته برگزاری اعلام کند که بعدا به مشکل برنخوریم.
ساعت ۱۲: ۱۹ در حالی به زمین رسیدم که هنوز بازیکنان در حال تمرین کششی بودند و داوران و کمیته برگزاری من را دیدند که آمدم سریع لباس شدم که داخل زمین شوم و ساعت ۱۸: ۱۹ وارد زمین شدم که متاسفانه با ممانعت داور و کمیته برگزاری مواجه شدم علتش جز تاخیر بنده نبود و اما قانونی که فقط برای من بود و شامل بازیکن تیم سازمان(پوریا منوچهری) و یا حتی خود داور که آنها هم دیر آمدند، نمیشد.
در جام وهمن که در تیم سازمان بودم برای خودم و برای بازیکن های دیگر این تیم که دیر می آمدیم این قوانین نبود و حال اینچنین….
نمونه دیگر که خودم تجربه داشتم در تیم سنوپارس کاپیتان بودم و بازیکن شیرازی ما حدود ۲۵ دقیقه با تاخیر آمد داور میدانست بازیکن ما قرار هست دیر بیاید برای همین قرعه دیرتر انداخت و بنده امضا لیست اسامی بازیکنان(برگه میز منشی) را انجام ندادم تا بازیکن ما بیاید و وقتی آمد امضا کردم تا داور اسمش را خط نزند، سطح بازی ها بالاتر از بازی های ما بود ولی با وجدان تر و با مدیریت بهتر بازی را اداره کردند و رییس هیات داوری استان هم داور آن بازی بود.
اما قانون، قانونی که من چند سال در لیگ بازی میکردم را میخواهم برایتان بگویم طی صحبتهایی که با رئیس کمیته داوران یزد، داشتم اینگونه برایم توضیح دادند: در لیگ برتر و بازی های حرفه ای معمولا ۲۷ دقیقه قبل از شروع بازی قرعه کشی انجام می شود در مسابقات ما قانون خاصی وجود ندارد و قرعهکشی باید در انتهای گرم کردن با توپ یعنی زمانی که بازیکنان روی تور هستند، انجام شود و نه در ۱۰ دقیقه زمان کششی تمرینی و ازهمه مهمتر داور باید وجدان و مدیریت داشته باشد. جوانب را بررسی کند و در زمان مناسب قرعه کشی کند. نه با پافشاری بازیکنان حریف این کار انجام شود.
طی جلسهای که با کمیته برگزاری داشتیم حتی حاضر به دو بار بازی پشت سرهم شدیم و آنها هم تا حدودی قبول کردند که بازی مجدد برگزار شود و اما باز دستهای پشت پرده مانع میشد. در این مواقع ناظر بازی(شهاب فرهادیان) خیلی بهتر میتوانست مدیریت کند و با میانجی گری این مشکلات را حل میکرد.
ما هم با تمام احترام از مسابقات جام کنار کشیدیم و احساس کردم دوست نداشتند من در این جام حضور داشته باشم.
و در آخر سوالم از تمام مربیان، داوران و ورزشکاران، هیات برگزاری تمام جامهای ورزشی زرتشتی این است که هدفمان از برگزاری این جامها چیست؟ چرا حال به اینجا رسیدیم؟
بشود که با اندیشه و گفتار و کردار نیک فردی سودمند برای خود و جامعه باشیم نه به تخریب همدیگر بپردازیم.
برخی اعتقاد دارند که شما باید الگوی بقیه باشید و نباید تیم را بیرون می کشیدید و باید به مسابقات ادامه می دادید؟
برگشتن به مسابقات یعنی توهین به خودم و تیمم. ما وقتی یک بازی گروهی انتخاب می کنیم همه باید پشت هم باشیم و بنا به نظر مربی تصمیم گرفتیم بازی نکنیم، مربی ما آقای کریمی خودش داور ملی هست و قوانین را می داند ایشان خیلی با داور صحبت کرد. بنده و سایر اعضای تیم صحبت کردیم ولی چون نتیجه ای نداشت تصمیم گرفتیم بازی نکنیم. ما از نیمه اردیبهشت تمرینات مان را به طور مرتب شروع کردیم و واقعا با دل وجان تمرین کردیم، حتی تا ۱۱شب سانس تمرین داشتیم و…
حتی وقتی فهمیدم تیم کرمان به علت نداشتن یک بازیکن می خواهد کنار بکشد، میخواستیم یک بازیکن به آنها بدهیم که فقط جام جذابیت داشته باشد و بازی کنیم.
چرا در جام های زرتشتی، یک داور هم باید قضاوت کند، هم باید بازی کند و هم مربی باشد؟ این اتفاق در بین برگزارکنندگان هم می افتد و برگزارکنندگان خودشان در مسابقات حضور دارند، این رویه طبیعی است؟
تیم ما نماینده داوری نداشت و متاسفانه علت باخت فنی که ما خوردیم یکیش به این علت بود که یک نفر بازیکن هست، داور هست، مربی هست و فشار می آورد روی داور که سریع قرعه کشی را انجام بده.
وقتی سال گذشته در یک تیم باشی و سال بعد تیمت را عوض کنی مطمئنا برخی خوش شان نمی آید و این وسط شیطنت هایی انجام می شود.
در این مواقع، عموما یکنفر ناظر بازی پیش قدم میشود و با میانجی گری و صحبت این مشکل را برطرف می کنند. منی که از قبل اعلام کردم و خود ناظر گفت مشکلی نیست بعد با این برخورد از طرف داور وکمیته برگزاری مواجه شدم که حرف اول وآخر داور میزند، خیلی تعجب آور بود و به نظر یک ضعف بزرگ کمیته برگزاری بود.
از تیم امید زرتشتیان بگویید، چند سالی است که به مربی گری روی آورده اید، برایمان از ابتدای شکل گیری این تیم و حضور در مسابقات بگویید؟ به خاطر می آورم که زمانی به دنبال حامی مالی بودید، آیا این مشکلات برطرف شد؟
بنده از ۱۸ سالگی مربیگری شروع کردم که مشابه به همین تیم امید زرتشتیان بود و بعد ها با چند بازیکن منتخب خوب زرتشتیان ادغام شد و به اسم تیم آریا مقام دوم در استان یزد را کسب کردیم.
امسال و پارسال دو مرتبه از باشگاه خوب شهداب به صورت غیر مستقیم پیشنهاد کمک مربی تیم بزرگسالان داشتم ولی چون باید در دو نوبت صبح و بعد از ظهر می رفتم و کارم را از دست می دادم، نپذیرفتم.
تیم امید زرتشتیان از دو سال پیش کارش را شروع کرد، اما با اسم های متفاوت چرا که هر بار اسپانسر و حامی متفاوتی بوده
در سال اول با نام یاران مهیار، در جام اهنود شرکت کردیم و مقام اول را کسب کردیم و موسسه خیریه اسپانسرمان بود و تا حدودی هزینه ها را پرداخت کرد اما از یکجایی خودمان هزینه هایی مثل هزینه سانس و… را دادیم.
در جام جان باختگان سال گذشته، انجمن زرتشتیان اله آباد فقط هزینه چند ماه مربی تیم را داد، از این انجمن سپاسگزاریم و اعضای تیم با خرج خودمان در جام جان باختگان شرکت کردند.
در جام وهمن با تیم سازمان ترکیب شدیم و مقام اول را کسب کردیم و امسال در جام جان باختگان از یک ماه و نیم قبل از جام، که تمرین را شروع کردیم، انجمن های زرتشتیان نرسی آباد و کسنویه قبول دار شدند ک هزینه های سانس و مربی و برخی خرج ها را بدهند و ما برای جام تمرین کردیم، اما در آنجا به مشکلاتی برخوردیم.
کانون و انجمن زرتشتیان تهران پیش از جام از بهسازی زمین های ورزشی مارکار گفتند، مشکلات زمین والیبال حل شده است؟
واقعیتش این است که اجازه ورود به زمین را نداشتم و بازی نکردم و نمی دانم زمین امسال مثل قبل شیب دارد یا نه، تا آنجا که میدانم هنوز آسفالت است.
به عنوان یک ورزشکار حرفه ای والیبال، کدام بازیکنان زیر ۲۵ سال والیبال را آینده دار دیدید و این بازیکنان برای پیشرفت در والیبال، باید چه کاری انجام دهند؟
دو تیمی که جوان گرا بودند یکی تیم سازمان(مریم آباد و سازمان) و دیگری تیم ما(امید زرتشتیان) بود، شایان شش برادران، جهانگیر، رادمهر امیرانی، خشایار نمیرانیان، کارن نمیری، آریا ایزدی،سپنتا، اشا مالی، آرمان ساسانی و چند بازیکن دیگر هم هستن که اسمشان را نیاوردم. بستگی به خودشان دارد که حرفه ای فکر بکنند و همه موارد یک بازیکن حرفه ای را رعایت کنند.
اگر مثلث تمرین، تغذیه و استراحت را رعایت کنند، میتوانند بازیکن حرفه ای شوند و در لیگ های معتبر توپ بزنند. البته میانگین قدی بازیکنان نسبت به ادوار گذشته پایین تر است و امیدواریم استعدادهای قد بلند و بهتری تشویق شوند تا به رشته ورزشی والیبال روی بیاورند.
استقبال از رشته والیبال رو به کاهش است و این مسابقات در واقع با حضور پیشکسوتان به حد نصاب می رسد، پیشکسوتانی که هنوز می درخشند و داعیه قهرمانی هم دارند و این فقط مربوط به والیبال نیست، چی شد که پیشکسوتان به قدرت اول ورزش زرتشتیان تبدیل شدند؟
دقیقا الان برای تمامی ورزش ها همین اتفاق افتاده که نسل قدیم اگر نباشند تیم های جوان یک الی دو تیم بیشتر نیستند، یکی از عوامل ۳ سال(دوره کرونا) که جام ها برگزار نشد و جوانان حضور نداشتند و دیگری جمعیت جوان ما کمتر شده و بیشتر مهاجرت کردند. ولی با برنامه ریزی و برگزاری مدارس والیبال در رده های نونهالان و نوجوانان می توانیم سریعتر جلوگیری کنیم و بازیکنان جوان و با استعداد را در مسابقات ببینیم و شاهد تعداد تیم های بیشتر و با کیفیت باشیم.
وقتی با بابک خداپرستی صحبت می کردم خوشحال شدم که ۱۴۰ بازیکن بسکتبال در تهران دارند که نوید آینده روشن برای بسکتبال است، حتما باید از ایشان و کسانی که برای جامعه زحمت می کشند باید حمایت کنیم. امیدوارم برای رشته های دیگر نیز همین اتفاق بیفتد و مربی های دیگر را در استان های دیگر در همه رشته ها جمع کنیم و یک گردهمایی داشته باشیم تا بتوانیم مدارس ورزشی بیشتری داشته باشیم، مخصوصا تهران که امسال یک تیم والیبال هم نداشت.
بیش از بیست سال است که خوابگاه پسران جام جان باختگان با کمترین امکانات میزبان ورزشکاران است، کانون دانشجویان زرتشتی می گوید توانایی بیشتری در این زمینه ندارد و انجمن ها و ارگان های زرتشتی نیز هیچ همکاری و حمایتی انجام نمی دهند. حضور ورزشکاران شهرستانی یعنی پذیرش این شرایط و ترجیح می دهند برای حضور در جام جان باختگان این شرایط را بپذیرند. راهکار چیست؟
خوابگاه خیلی بی کیفیت و در شأن بچه های زرتشتی نیست و مخصوصا ما که مربی همراهمان بود، خجالت کشیدیم که بیاید در این خوابگاه و استراحت کند. تیم ما وقتی به خوابگاه رسید، اتاق را حتی تمیز نکرده بودند و پر از خاک بود.
موضوع دوم اینکه کولر ها خراب بود و ما ۲ الی ۳ ساعت در گرما نشستیم تا با خواهش توانستیم یک اتاق دیگر را بگیریم و خود اعضای تیم میز و صندلی ها را به گوشه کلاس بردند و کلاس را تمیز کردند و روفرشی را جابجا کردند و پهن کردند و کسی هم کمک مان نکرد.
به گفته خود اعضای کانون دوهفته وقت داشتند که کولرها را تعمیر کنند و در شرایط بهتری خوابگاه را تحویل بدهند اما اینکار را نکرده بودند.
نظر من راجع به خوابگاه این است که حداقل اگر دو هفته وقت دارند تمیز و با کولر سالم تحویل بدهند، من اصلا در خوابگاه نبودم و بچه های تیم و مربی تیم این نظرات را به من منتقل کردند.
یک دوقطبی در جام شکل گرفته است از یک طرف کانونی ها از برخی ورزشکاران گله دارند و از رفتار غیر ورزشی و بی اخلاقی و انتقادهای نابجا می گویند، از طرف دیگر گروهی از ورزشکاران کانونی ها را به بی تجربگی متهم می کنند و برگزاری جام را برای کانونی ها یک تفریح و سرگرمی می دانند. چگونه می توان این دوقطبی را از بین برد؟
کسانی که در ارتباط با کارهای جامعه خدمت می کنند باید بدانند که همیشه انتقاد و شاید توهین را بشنوند، پس نباید توقع داشته باشند از آنها تعریف یا تمجید شود.
معمولا کارهای جامعه مثل کانون، انجمن، باشگاه داری و… همین هست.
کانون بیشتر به کمیت توجه می کند تا کیفیت، ما به دلیل کرونا، چند سال جام نداشتیم خیلی از ورزشکاران افت کردند. و نسل جدیدی آمده که باید نیازهای این نسل را بفهمیم. باید یک مدرسه والیبال و بسکتبال درست کنیم. فراموش نکنید که ما الان جمعیتی نیستم و زمانی که باز امکان مهاجرت آسان بشود، خیی از این کمتر خواهیم شد. پس چه خوبه همین جمعیتی که هستیم هوای همدیگر را داشته باشیم و کیفیت جام ها را بالا ببریم.
الان واقعا در شان تماشاچی اختتامیه است که بنشیند پشت نرده زمین فوتبال و کسانی که مقام آوردند را تشویق کند.
در آخر سپاس از زحمات کانون، واقعا می دانم کار بسیار سختی هست و مخصوصا برگزاری اینجور المپیک هایی که تعداد رشته های ورزشی زیاد است واقعا سخت و دشوار است و همین که برگزار هم می شود کار بزرگی انجام شده ولی باید تحمل انتقادها را داشته باشیم تا پیشرفت کنیم.
امسال حدود ۵۳۰ ورزشکار در جام حاضر بودند که بیش از ۴۰۰ نفر آنها در مراسم اختتامیه جایزه گرفتند، کیفیت جوایز جام چگونه است؟
امسال که جوایزی دریافت نکردم واطلاع ندارم، اما سالهای گذشته جوایز بی کیفیت بود و متاسفانه کانون کمیت را به کیفیت ترجیح میدهد.
سوابق ورزشی هوشنگ یزدانی در رشته والیبال به عنوان بازیکن ومربی:
سوابق ورزشی:
کسب مقام سوم لیگ برتر جوانان سال ۸۶
حضور در لیگ برتر سال۹۰ -۸۹ با تیم پیشگامان کویر یزد و کسب عنوان نهمی لیگ
حضور در لیگ برتر سال۹۱ -۹۰ با تیم پیشگامان کویر یزد و کسب عنوان ششمی لیگ برتر
کسب مقام نائب قهرمانی در لیگ ۱کشور با تیم پیشگامان شفق اردکان۹۱-۹۲
کسب مقام قهرمانی لیگ ۱ کشور با تیم پیشگامان شفق اردکان ۹۲-۹۳
کسب مقام قهرمانی لیگ ۱ کشور با تیم پیشگامان شفق اردکان ۹۳-۹۴
حضور در مرحله نیمه نهایی و کاپیتان تیم عقاب نهاجا تهران در لیگ ۱ کشور۹۴-۹۵
حضور در لیگ ۱کشور و کاپیتان تیم عقاب نهاجاتهران۹۵-۹۶
قهرمانی لیگ تهران با تیم عقاب نهاجا ۹۴-۹۵
حضور در جمع ۱۶ نفره تیم ملی ارتش ها ۹۴-۹۵
حضور در جمع ۱۸ نفره تیم ملی ارتش ها ۹۵-۹۶
حضور در مرحله نیمه نهایی لیگ ۱ کشور با تیم صنایع اردکان۹۶-۹۷
حضور در پلی آف لیگ ۱ با تیم خاتم جوان اردکان۹۷-۹۸
کاپیتان تیم خاتم جوان اردکان ۹۸-۹۹
سوابق مربی گری:
مربیگری نایب قهرمانی استان به همراه تیم آریا سال ۸۷
داشتن مدرسه والیبال آرمان در تهران( شهرک غرب)
و آموزش باشگاه انقلاب تهران و فروهر زرتشتیان تهران سال ۹۴-۹۶
اخذ مربیگری درجه ۱ سال ۱۴۰۰
قهرمانی به همراه تیم یاران مهیار الف و مقام سومی تیم مهیار ب در جام اهنود
ت
تیم امید زرتشتیان قبل از اعزام به مسابقات جام جان باختگان
تیم یاران مهیار در جام اهنود
تیم ملی والیبال ارتش های ایران(نیروهای مسلح)















نکته بین
تاریخ : ۳۰ - مرداد - ۱۴۰۳ماامسال همه بضاعت ودار و ندار والیبالمون خلاصه شده در ۵تیم شرکت کننده در جام جان باختگان
متاسفانه یک تیم هم انصراف بدهد دیگر تیمی نمی ماند تا رقابتی هم باشه
بیاد دارم حدود سالهای ۶۱ و۶۲ بودکه اولین دوره جام جان باختگان رشته والیبال تو رستم باغ برگزار شد با حداقل ۶ تیم بعد از آن کم کم رشتههای دیگر ورزشی اضافه شد ومسابقات به مارکار کشیده شد تا امروز که ادامه دارد
برای اینکه والیبال رونق بگیرد وتیم هابیشتر باشد چند سالی تیم ها ۴ نفره بود
بعد به صورت مختلط ۶ نفر برگزار می شد . کمکم ۶ نفر آقایان شد بدون چرخش
بلاخره با همدلی و دوستانه پیش رفت تا به اینجا رسیده و رسمیت پیدا کرده
این مسابقات فقط وفقط برای همبستگی هازمان داره برگزار میشه وبیشتر دوستانه است تا….. . از آنجائیکه خیلی ازبازیکنان پا به سن گذاشتند ومتاسفانه جوانان کمتر به این رشته علاقه نشان میدهند آینده ای خوبی نمیشه برای والیبال در سالهای پیش رو تصور کرد
بهر حال شایسته بود با همفکری بیشتر برگزازکنندگان جلوگیری می شد از تیمی که چند ماه تمرین وهزینه کرده از جام کنار بکشد و باعث شود اثر منفی داشته باشدو تعدادی از جوانان دیگر رغبتی نشان ندهند تا سالهای آینده شرکت کننده درجام باشند
امیدوارم سال های پیش رو چنین اتفاقی را شاهد نباشیم و همدل وهمزبان باشیم