سازمان زنان زرتشتی برنامه سخنرانی اولین دوشنبه مهر ماه را با حضور و سخنرانی کامران فریدونی برگزار کرد.

به گزارش سازمان زنان زرتشتی این برنامه بامداد دوشنبه دوم مهرماه ۱۴۰۳ با نیایش و گاتهاخوانی کیاندخت خسرویانی در سالن خسروی آغاز شد.

سپس کامران فریدونی مربی مهارت های زندگی و ارتباطی پیرامون «بهترین چیزی که می توانیم برای آیندگان به جا بگذاریم»، سخنان خود را آغاز کرد.

سازمان زنان زرتشتی چکیده ای از سخنان را بدین ترتیب منتشر کرده است:

«اگر سنی از شما گذشته باشد و تجربه یک زندگی را پشت سر گذاشته باشید درس ها یی از تجربیات خود گرفته اید که نمی توان برای ان بهایی گذاشت! روزی فرا خواهد رسید که فرزندان ما و فرزندان فرزندان مان خواهند بود ولی ما نیستیم . شایسته است اکنون برای آن روزگار درختی بکاریم که آیندگان از میوه های آن بهره برند. چه جیزی لذت بخش تر از این که آن زمان از ما یاد کنند .

ملک الشعرای بهار در شعری آشنا با شاه انوشیروان، پیرمرد و کاشتن گردو داستانی را روایت می کند و پیامی می دهد که: دیگران کاشتند و ما خوردیم / ما بکاریم و دیگران بخورند .

هرکس در زندگی اش تجربیاتی دارد و هرقدر به سال های زندگی افزوده می شود، متوجه می شویم که درس های بسیاری را همه ما از تجربیات ریز و درشت خود گرفته ایم و چه خوب می شود اگر این تجربیات را به آیندگان برسانیم. با این کار آن ها مجبور نخواهند بود، آن تجربیات را دوباره تکرار کنند .

سعدی شیرازی می گوید:

مرد خردمند هنرپیشه را / عمر دو بایست در این روزگار

تا به یکی تجربه اندوختن / با دگری تجربه بردن به کار

من با سخنرانی، برگزاری کلاس و کارگاه و هم یاری در برگزاری تور و نوشتن کتاب تلاش می کنم تجربیات خود را برای آیندگان به ارث بگذارم، چنان چه درس های بسیاری را ما از گذشتگان آموخته ایم و شما هم می توانید در این مسیر تجربیات خودتان را با آیندگان به جا بگذارید.

ما می توانیم با هم یاری یکدیگر تجربیات مان را نوشته به صورت کتاب چاپ کرده در اختیار دیگران قرار دهیم. این کتاب ها می توانند چکیده ی تجربیات ما در هر زمینه ای باشد. از تجربیات دم دستی روزمره درظاهر کوچک گرفته تا تجربه های بزرگ تر مانند ازدواج و… این گونه می توان از آب کره گرفت.

دو نکته مهمی که موجب حس خوش بینی می شود نخست انجام کارهای جدید یا یادگیری چیزهای جدید و دوم داشتن روابط انسانی ست.

از آن جایی که همه چیز را همگان دانند، در مسیر تازه گردانیدن جهان شما را فر می خوانم تا من را در نوشتن کتاب هایم، با درمیان گذاشتن تجربیات تان یاری کنید. در این همکاری رابطه های جدیدی شکل می گیرد و هم چیزهایی جدیدی یاد می گیریم.»