عکس و گزارش از آرش ترکی شریف آباد – اما ادامه داستان هیرومبا:
صبح اشتاد ایزد و فروردین ماه، پس از برآمدن آفتاب، بانوان شریف آبادی و غیر شریف آبادی در تهیه و تدارک سیروگ(نان روغنی سنتی زرتشتیان) برای صرف صبحانه همکیشان؛ مردان غیزلی پس از زیارت پای پیر و صرف صبحانه(سیروگ و پشمک و شیر) راهی دشت پیرامون پیرهریشت برای چیدن غیزل می شوند.(غیزل به بوته های خار در دشت گفته می شود که پس از چیدن و انبوه کردن بر روی هم به شریف آباد منتقل شده که آتش هیرومبا از برکت این غیزل افروخته و افروخته تر می گردد.) که البته کودکان و بانوان نیز با ذوق و شوق خاصی برای همکاری در انتقال غیزل به نزدیک محوطه اطراف پیرهریشت به جرگه مردان می پیوندند. پس از انتقال کل بوته های غیزل به محوطه نزدیک جاده منتهی به پیرهریشت گروه زیادی از مردان دست به کار شده ، پس از جمع آوری غیزل در دشت پیرامون پیرهریشت ، توده غیزل را با چوب و طناب به شیوه خاصی مهیا و آماده می سازند.
در اینجا لازم است یادی کنیم از روانشاد شاهرخ جهانگیر سلامتی که نزدیک سی سال از برگزارکنندگان و همراهان آیین هیرومبا بود.

























































بهنام
تاریخ : ۱ - اردیبهشت - ۱۴۰۴یادم هست بچه بودم اوایل دهه هفتاد بزرگترها جمع میشدن هیزم میاوردن شب اتش میزدن و یه چیزهایی میخوندن اخرش هم دعای باران بود با اردی که از محله جمع کرده بودن نان میپختن و همه اون جمع میخوردن ازش .. و خیلی جزئیات که یادم نمیا … ریش سفیدها که رفتن این ایین هم فراموش شد .جشن سده سوزان میگفتن ، جنوب کرمان ❤️🌹