بهنام مرادیان _ آشنایی من با روانشاد بیژن نوشیروانی، همزمان شد با شکلگیری گروه نگارش کتابهای درسی دینی در حدود سال ۱۳۸۷.
در آن بازه زمانی، بنیاد خیریه سیروس یگانگی با مدیریت کنشگر و دهشمند ارزشمند، جناب مهندس رستم یگانگی، پشتیبانی عملیاتی از تدوین نسل جدیدی از کتابهای درسی دینی را بر عهده گرفت و روانشاد نوشیروانی به عنوان یکی از نیروهای باسابقه بنیاد خیریه سیروس یگانگی، هم در امور اجرایی و هم در ایدهپردازی، مشارکت جدی در این فرایند ایفا کرد. مشارکتی که میتوان ادعا کرد تا زمان آسمانیشدنش ادامه پیدا کرد.
اکنون که نزدیک به ۱۷ سال از آن روزها میگذرد و نسل جدید کتابهای درسی، بخشی عادی از روند آموزش دینی ما شده است، شاید افراد کمی به یاد بیاورند که تا پیش از این کتابها، برای سالها، جزوههایی سیاه و سفید و زیراکسشده، به عنوان کتابهای دینی دانشآموزان زرتشتی استفاده میشدند. کتابهای تمامرنگی و سازمانیافته کنونی، هیچگاه به دست دانشآموزان زرتشتی نمیرسیدند، اگر کوشش پیوسته کسانی همچون روانشاد بیژن نوشیروانی و بنیاد خیریه یگانگی نبود.
در آن روزهای شکلگیری گروه نگارش کتابهای درسی دینی (ویژه دوره دبستان که بعد فعالیتش تا پایه هشتم توسعه پیدا کرد)، «کارگروه دینی» نیز با مدیریت دکتر اسفندیار اختیاری، نماینده وقت ایرانیان زرتشتی در مجلس، فعالیتی پایدار و جدی پیدا کرد و گروه ما به عنوان بخشی از پیکره کارگروه دینی، رسمیت بیشتری یافت.
در آن روزها ما میبایست نخستین گامهای طراحی «فناوری تالیف کتابهای درسی» با سبک و سیاقی نوین را برمیداشتیم. روانشاد نوشیروانی همراه جدی من بود در برقراری ارتباط با مسئولان سازمانهای مختلف جامعه، برگزاری نشستهای هماندیشی، مدیریت مالی و بسیاری از امور اجرایی و اداری دیگر. جناب نوشیروانی، همه این مشارکتها را در کنار همه وظایف سازمانی متعدد خود در بنیاد یگانگی انجام میداد.
وقتی فرایند تدوین کتابهای درسی، روی ریل افتاد و کتابهای پایههای گوناگون تدوین شده و در مسیر بازبینیهای دورهای برای بهبود مستمر قرار گرفتند، روانشاد نوشیروانی با روحیه عملگرایانه ویژه خود، مسئولیت سفارشدهی، تولید و توزیع سدره و کشتی (ویژه پایه پنجم دبستان) و کلاه و شال سفید (ویژه پسران و دختران پایه نخست دبستان) را بر عهده گرفت. فرایندی که اگر ریزهکاریهایش را ندانیم، به نظرمان مثل توزیع چند قلم کالا میماند؛ در حالی که اخلاق کمالگرایانه و ریزبین روانشاد نوشیروانی، زوایای متفاوتی را به کار میافزود. او در ارتباط با مراکز آموزشی، دور کمر تک تک دانشآموزان پایه پنجم را گردآوری میکرد تا کشتی که بافتنش را سفارش میداد، متناسب با مختصات فیزیکی دانشآموز، شخصیسازیشده باشد. او در زمان بستهبندی و آمادهسازی سدره و کشتیهایی که نام هر دانشآموز روی آن بسته درج شده بود، یک شکوفه گل سرخ میگذاشت تا آن را اثرگذارتر و ماندگار سازد. ما ممکن است از کنار این جزئیات به سادگی عبور کنیم؛ اما همین ریزهکاریهاست که یک کار خوب را از یک کار معمولی متمایز میکند.
دیگر تلاش چشمگیر روانشاد بیژن در فرایند بهبود آموزش درس دینی، مشارکت فعال در تولید ترانههای کودکانه دینی در قالب دو سیدی موسیقی «آوای دین بهی ۱» و «آوای دین بهی ۲» بود.
در گذر این سالها، تجربیات، کارها و پروژههای متفاوتی را در قالب فرایند تدوین کتابهای درسی دینی پایههای اول تا هشتم در کنار روانشاد نوشیروانی پشت سر گذاشتیم که فهرست آنها میتواند خیلی طولانی باشد. اما نقطه کلیدی در همه آنها، فداکاری، پای کار بودن و عملگرایی جناب نوشیروانی بود.
در هر کار اجتماعی، مجموعهای از اصطکاکها وجود دارد؛ اما روانشاد نوشیروانی به دلیل آنکه مسئولیتهای چندگانهای در جامعه داشت، از چند جهت مختلف، با این تنشها و چالشها روبرو میشد. اما بردباری مثالزدنیاش موجب میشد این فشارها را با کمترین برونریزی، بر شانههایش حمل کند.
جای روانشاد بیژن نوشیروانی، با روحیه دقیق و ریزبینانهاش در دفتر بنیاد یگانگی و در کارگروه دینی خالی خواهد بود. زیرا آدمهای عملگرایی که کار میکنند، وقتی نیستند، جای خالیشان بیشتر از همه احساس میشود.
بیژن عزیز روانت شاد و خدانگهدار.


