دکتر علی مولودی آرانی، باستان شناس و استاد دانشگاه کاشان؛ در شب آتشکده ها، از روند تدریجی و چند علته و پیچیده مسلمان شدن ایرانیان، پس از حمله اعراب گفت و در این زمینه شاهدی از آتشکده ای تازه کشف شده در کاشان آورد.
نقاط عطف ایران
دکتر مولودی آرانی، چهارشنبه دوازدهم شهریور ما در شب آتشکده ها که در بنیاد ایران شناسی و به همت مجله بخارا برگزار می شد، گفت: ایران به عنوان یکی از چهار یا پنج ملت تاریخی جهان است، برهه هایی از تاریخش نقاط عطف هستند و در این نقاط، هویت خود را شناخته است.
برخی از این نقاط عطف، برهه های شکوفایی هستند و برخی از این نقاط نیز شاید، عقده های تاریخی اش را در آن می ریخته است. حمله اعراب و گذار از دوران ساسانی به اسلامی یکی از نقاط عطف تاریخ ملت ایران است. به دلیل اینکه شاید ایرانیان بخشی از شکوه و از سوی دیگر عقده های تاریخی خود را در آن معنا کردند، واقعیت تاریخی این نقطه عطف آن چنان که باید، شناخته نشده است. به همین دلیل، کج فهمی های بسیاری در مورد حمله اعراب و گذار از دوران ساسانی شکل گرفته است.
دو روایت عمده
استاد دانشگاه کاشان، به دو روایت عمده در مورد گذار از دوران ساسانی به اسلامی، اشاره کرد که البته بیشتردر بین عموم رواج دارد. درروایت اول گفته می شود حمله اعراب با خونریزی بسیار و کشتار فراوان و به ضرب شمشیر اتفاق افتاد و ایرانیان به ضرب شمشیر مسلمان شدند و این یکی از برهه های تاریک تاریخ ایران است.
روایت دیگری وجود دارد که گفته می شود ایرانیان با آغوش باز، پذیرای اسلام شدند که به آنها ارائه شد و خیلی سریع مسلمان شدند.
روایت مارکسیستی هم وجود دارد که گفته می شود ایرانیان خسته از جامعه طبقاتی دوره ساسانی به سرعت اسلام را به عنوان یک دین برابری طلب پذیرفتند.
هیچ کدام از این روایت ها، درست نیست. روند مسلمان شدن ایرانیان روندی پیچیده وبسیار چند لایه و از همه مهمتر تدریجی و بلند مدت است.
دیدگاه استاد عبدالحسین زرین کوب و اشاره به مقاومت فرهنگی
دکتر مولودی، سپس به نظریات مختلفی پرداخت که در این زمینه وجود دارد. و از عبدالحسین زرین کوب آغاز کرد به عنوان یکی از محققان تاریخی که به این موضوع پرداخته است و گفت:ایشان در ویراست اول به ضرب شمشیر بیشتر تاکید کرد اما اندیشه کلی استاد زرین کوب را باید اینگونه معنا کنیم که او به روند تدریجی پیچیده و شامل عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قائل بود. استاد زرین کوب بیشتر بر مقاومت فرهنگی ایرانیان تاکید می کرد.
دیدگاه احسان یارشاطر و پذیرش اسلام با حفظ فرهنگ ایرانی
به گفته این باستان شناس ایرانی، استاد احسان یارشاطر نیز به صورت مفصل به این موضوع پرداخته و او هم به تدریجی بودن روند مسلمان شدن ایرانیان پرداخته. از نظر وی مهمترین موضوع که در این زمینه مهم است، پذیرش مسلمان با حفظ فرهنگ ایرانی است و بر اهمیت طبقات مختلف ایرانی بسیار تاکید می کند و می گوید که در بین اشراف و شهرنشین ها سرعت پذیرش اسلام بسیار بیشتر بود.
دنیل دنت و اشاره به عامل اقتصادی
دکتر مولودی از دنیل دنت به عنوان یکی از مهمترین محققان که به این مورد پرداخته اشاره کرد و بیان کرد:این پژوهشگر، بر فاکتور اقتصادی بسیار تاکید می کند و روند مسلمان شدن ایرانیان را مسئله اقتصادی می پندارد. از نظر او مالیات سرانه یا جزیه یکی از مهمترین دلایل است. وی عامل اجبار مستقیم یا تبلیغ دینی را با اهمیت کمتر در این زمینه می داند.
ریچارد بولت و مزایای اجتماعی مسلمان شدن
در ادامه دکتر مولودی آرانی، دیدگاه ریچارد بولت دیگر محققی که در زمینه کار کرده پرداخت و گفت: وی بیشتر بر مزایای اجتماعی عضویت ایرانیان در جامعه اسلامی می پردازد. در کتاب اولش، می گوید در سده های دوم و سوم هجری جامعه ایرانی تقریبا مسلمان شده بودند. اما در کتاب بعدی خودش، کمی تعدیل می کند و باز اندیشی می کند و می گوید روند مسلمان شدن ایرانیان تا سده چهارم و پنجم هجری ادامه پیدا کرد و عامل مهم و جدیدی را مطرح می کند و آن تغییرات اقلیمی در ایران است از نظر بولت، تحولات کشاورزی و خشکسالی بزرگ در سده چهارم و پنجم در روند مسلمان شدن بسیار تاثیرگذار بوده است.
اسلام آوردن در روستاها تا سده هفتم
این باستان شناس کاشانی در نهایت از جمشید گرشاسب چوکسی، نویسنده کتاب ستیز و سازش به عنوان مهمترین پژوهشگری که در این موضوع، به تحقیق پرداخته سخن گفت و بیان کرد: چوکسی در کتاب ستیز و سازش به صورت مفصل به روند مسلمان شدن ایرانیان می پردازد و به دو جنبه می پردازد. نخست در یک بازه زمانی و سپس در بازه جغرافیایی. وی می گوید: بازه زمانی مسلمان شدن چهار سده به طول می انجامد. البته در همین کتاب اشاره می کند که در بسیاری از روستاها، تا سده ششم و هفتم هجری مسلمان شدن ایرانیان طول کشید. او انگیزه های دینی و فرهنگی را دارای نقش ثانویه می دانست.
شهر تاریخی هراسکان
دکتر مولودی آرانی در ادامه و پس از مرور نظر پژوهشگران، گفت: اکنون می خواهم برای روند مسلمان شدن ایرانیان، یک مصداق بسیار روشن بیاورم و آن آتشکده ای است در کاشان که ما در طی دو فصل کاوش آن را از دل خاک در آوردیم.
به شهر تاریخی کاشان در منابع تاریخی با نام شهر هراسکان اشاره شده است، اما نشانه ای از آن شهر نداشتیم، تا همین چند وقت پیش که به لطف کتیبه ای در یک آتشکده، متوجه شدیم هراسکان گمشده کجاست و اتفاقا به یکی از مهمترین بخش های این شهردست پیدا کردیم. در اولین فصل کاوش به آتشکده شهر رسیدیم و این آتشکده گواهی است بر روند تدریجی مسلمانان ایران و نشان می دهد که در کاشان تاریخی، که یکی از نخستین شهرهایی است که مسلمان می شود، همچنان محله ها و شهرهایی در اطرافش وجود داشتند که جامعه زرتشتی در آن حضور طولانی مدتی داشته است و آتشکده شان را زنده نگاه داشتند.
ما تنها یک درصد یا یک هزارم این شهر را کاوش کردیم، فصل نخست کاوش های ما به کشف دقیق مرکز آتشکده هراسکان منجرشد و در آن فصل مجمر اصلی آتش را کاوش کردیم.
کوچک شدن آتشکده هراسکان در طول زمان
عضو گروه باستان شناسی دانشگاه کاشان در ادامه به نکته ای در مورد این آتشکده اشاره کرد و بیان کرد: بررسی معماری آن نشان می دهد که در طول زمان آرام آرام، کوچکتر شده است و ما این روند کوچکتر شدن را در طول چندین سده استفاده از این آتشکده می بینیم. بخش شمالی آتشکده در بازه ای از زمان فروریخته و توان آواربرداری آن را نداشتند و در نتیجه این بخش، به همان حال رها شده، اما آن را بسته اند.
سکوهای گچی آیینی
به گفته دکتر مولودی این آتشکده پر از سکوهای گچی آیینی است اما از این سکوهای گچی برای بستن بخش های مختلف آتشکده استفاده کردند. با توجه به کوچک شدن آتشکده، سکوهای گچی را از آتشکده بیرون نبردند، بلکه از این سکوها به عنوان ملات و پرکننده استفاده کردند و آتشکده را کوچکتر کرده اند. البته به یکباره و به سرعت این رویداد اتفاق نیفتاده است.
روی برخی از این سکوها نقوش سوزنی طاووس می بینیم و مشخص است که از این سکوها استفاده آیینی انجام شده است اما بعدا برای پرکردن بخش های مختلف از آن انجام شده است.
دیوارهایی هم دیده می شود که نشان می دهد به تدریج آتشکده کوچک شده است، اقتصاد جامعه به اندازه ای ضعیف شده است که حتی در استفاده از خشتها هم در دیوارهای جدیدتر، از خشت های ظریف تر استفاده شده است.
کتیبه های پهلوی در آتشکده
وی در مورد تاریخ گذاری این آتشکده گفت: از نظر ما باستان شناسان این آتشکده در دوره ساسانی استفاده شده و تا دوران اسلامی و سده های دوم و سوم هجری همچنان فعال بوده است.
وی از کشف کتیبه هایی سخن گفت که سرنخی آشکار بر این فرضیه است. چندین کتیبه به خط پهلوی در دالان شرقی آتشکده کشف شد. بررسی زبان شناسی این کتیبه ها نشان می دهد که روش نگارش این کتیبه ها متعلق به سده اول و دوم هجری است. در نتیجه در دوران اسلامی آتش این آتشکده ها روشن بوده و همچنان از خط پهلوی استفاده می کردند.
کشف بخش آیینی در بخش شمالی آتشکده
دکتر مولودی با اشاره به بخش شمالی آتشکده که در یک بازه زمانی به صورت کامل مسدود شده است، گفت: تصمیم گرفتیم تا دیوار اضافه شده الحاقی به این بخش را برداریم، با برداشتن دیوار آرام آرام سکوهای آیینی از زیر این دیوار آشکار شد. صندلی های گچی را پیدا کردیم که به احتمال زیاد محل نشستن موبدان و هیربدان است و سپس فضایی که برای برگزاری آیین ها استفاده می شده است، کشف شد که نمونه نادری در آتشکده های ایران است. که نشان دهنده اجرای آیین های زرتشتیان در اواخر ساسانیان و اوایل اسلام است. روی یکی از سکوهای گچی کتیبه ای بود که بسیار راهگشا بود. در این کتیبه نام شهر هراسکان آمده بود. که مطمئن شدیم هراسکان گم شده در تاریخ همینجا است.
کتیبه های ارزشمند
دکتر مولودی در ادامه افزود: در دنیای باستان شناسی باید خوش شانس باشید که کتیبه پیدا کنید، باید خوش شانس تر باشید که در کتیبه ای نام فرد بیاید و باید خوش شانس تر باشید که نام مکان بیاید و همچنین زمان. روی این کتیبه ها هم نام فرد و هم نام مکان است و در کتیبه دیگری کلمات یزدگرد و فروردین خوانده شده است. احتمالش هست که کلمه یزدگرد به تاریخ گذاری اشاره داشته باشد. در این کتیبه به روشن کردن آتش بهرام اشاره شده است که آتشی بسیار مقدس است و در واقع آتش شاهی بوده است. یعنی نشان دهنده اهمیت این آتشکده در دوران ساسانی است که در خود آتش بهرام را داشته است.
این آتشکده بعد از حمله اعراب همچنان استفاده شده است. آتش آن روشن بوده و از نوشتن با خط پهلوی تا سده دوم استفاده می کردند و حتی در مجمر مرکزی آتشکده، فقط ماسه از روی ان برداشتیم و نشان می دهد که تا لحظه آخر از این مجمر استفاده می شده، چون این هیچ چیز پرکننده یا اثر تخریب روی ان وجود نداشت.
جمع بندی نهایی
دکتر مولودی آرانی در جمع بندی نهایی خود گفت: تحلیل فضایی و سیر تحول معماری آتشکده هراسکان آشکارا نشان دهنده افول تدریجی اقتصاد جامعه بومی و کوچک شدن خود آتشکده است اما نکته مهم این است که با توجه به حضور مجمر مرکزی، آتشکده تا واپسین دوره استفاده همچنان کاربری خود را از دست نداده و آتش آن فروزان بوده است.
و در واقع آتشکده هراسکان گواهی است بر این تحلیل تاریخی که روند مسلمان شدن ایرانیان بسیار تدریجی و طولانی مدت بوده است.
در این زمینه بخوانید:
https://berasad.com/?p=216286
موبد سروش پور: تنها راه انسجام ملی بازگشت به ارکان هویتی ماست