رشید شهرت _ سالها است که گردهمایی اشتاد ایزد در آدریان بزرگ تهران برگزار می شود و چند سالی است که این گردهمایی در مرکز زرتشتیان لس آنجلس نیز برگزار میشود.
به همت گروهی از جوانان زرتشتی عضو گروه دینی، فرهنگی اشتاد، امسال برای نخستین بار جشنواره گل و گلاب در لسآنجلس برگزار شد و این بهانهای شد برای گفتگو با شیرین خوبچهر، بنیانگذار این گروه و همچنین گروهی از جوانان همراه گروه که دربرگزاری جشنواره گل و گلاب نقش داشتند. شیرین خوبچهر از تاریخچه و اهداف گروه گفت و اعضای جوان نیز از جشنواره گل و گلاب و برنامه های آینده:
درباره گروه دینی، فرهنگی«اشتاد»، هدف این گروه و اعضای آن، برایمان بگویید؟
همانطور که میدانید، ایزد «اشتاد»، نماد و مظهر «تعادل» و «هماهنگی» برای برقراری راستی و درستی است. سفرهها در فرهنگ ما نمادی از گردهمآیی و ایجاد تعادل و موازنه در زندگی و میان گروههای مختلف در اجتماع هستند. هدف برنامههای «اشتاد» هم گردهم آمدن و هماهنگی و همسویی اندیشههای نیک و گفتارهای نیک و به کار بستن آنها در زندگی و جامعه است.
«سفره سبز» بهصورت نمادین نماینده زمین و نشاندهنده تعادل و هماهنگی بین چهار آخشیج(آب، باد، خاک و آتش) است و به طور کلی، نمادی از جهان آفرینش بهشمار میرود و گستردن آن آموزههای مهم زرتشتی را که شناخت و نگهداری و بهرهبرداری درست از طبیعت است. را یاد آوری می کند. سفرههای نیکاندیشی از نیاکان ما به یادگار ماندهاند. ما هم تا به امروز کوشش کردهایم با گستراندن این سفره، نمادین پیام بزرگ و خردمندانه دین زرتشتی را به گوش جهانیان برسانیم.
هر برنامه شامل: بخشهای گوناگون دینی، فرهنگی، ورزشی و آموزشی است. برنامه «اشتاد» نخستینبار در سال ۱۳۸۷در خانه سالمندان زرتشتیان تهران پیریزی شد و برای دو سال در آن مکان به صورت پیگیر برگزار شد. پس از آن، به آدریان بزرگ انتقال یافت که تاکنون با همکاری هیات اجرایی آدریان بزرگ و همت همکیشان ارجمند، هر ماه، برگزار می گردد.
از پنج سال پیش هم، با موافقت و همکاری هیاتمدیره مرکز زرتشتیان لسآنجلس و همکاری زرتشتیان، این برنامه در این مرکز، به صورت حضوری(به استثنای اجرای غیرحضوری در دوران همهگیری بیماری کرونا) برگزار می شود.
اهداف برنامه «اشتاد» شامل:
گسترش آموزههای دین زرتشتی به ویژه پیام بزرگ همبستگی برای بهرهبرداری بهینه از آفریدههای اهورامزدا می باشد. سفره سبز که همواره در برنامه پهن میشود، یادآور همین پیام بزرگ است.
گسترش فرهنگ داد و دهش: این برنامه بهصورت خودجوش و داوطلبانه برگزار میشود و هزینههای آن از راه پیشکش داوطلبانه همکیشان و میز داد و دهش فراهم میشود و فعالیتهای افراد نیز همگی خودجوش و بهصورت نیک اندیشی است.
هر برنامه سه بخش اصلی را پوشش میدهد:
الف) بخش دینی بهصورت آموزش الفبای دیندبیره و از راه انجام بازیهای آموزشی «هابیرو» و با هدف آشنایی غیرمستقیم با اوستا و گاتها و زنده نگه داشتن این خط باستانی انجام میشود. همچنین با اجرای داستانهای عروسکی، فلسفه آیینهای زرتشتی به زبان ساده به نسل آینده منتقل میشود.
ب) بخش فرهنگی شامل آشنایی و شناخت بهتر کودکان و نوجوانان از فرهنگ اصیل ایرانی به کمک برگزاری مشارکتی جشنوارهها و فعالیتهای فرهنگی است.
ج) بخش ورزشی هم شامل معرفی انواع ورزشهای بومی ایرانی مانند داژبال(وسطی)، برای ایجاد نشاط، دوستی و تقویت همکاری میان اعضای جامعه است.
همچنین در هر برنامه حضور خودجوش اعضای گروه، یعنی همکیشان علاقهمند در روز اشتاد ایزد هرماه و انجام گفتوگوهای سازنده و پیشنهادهای کاربردی، برای پیشرفت جامعه کارساز و مفید بوده است .
بهطوریکه هر یک از شرکتکنندگان با ارائه دانش، مهارت، هنر و آگاهیهای تخصصی خود به رفع نیازهای همکیشان میپردازند.
ایده برگزاری یک جشنواره با محوریت گل سرخ و گلاب چگونه به ذهن شما رسید؟
در لسآنجلس گل سرخ یا گل گلاب بهسختی یافت میشود. اما هموطنان با آوردن نهالی از کاشان به تکثیر آن پرداختهاند و ما توانستهایم آن را تهیه و تکثیر کنیم و با برپایی جشنواره گل و گلاب، هنر دیرین گلابگیری را زنده نگه داریم. این جشنواره همراه با معرفی خواص دارویی، بهداشتی و غذایی گلاب، فرصتی برای نمایش صنایعدستی ایرانی را نیز فراهم کرد.
چه ویژگیهایی از فرهنگ ایران را میخواستید با این جشنواره به نسل جوان خارج از کشور منتقل کنید؟
شوربختانه امروزه، با گسترش فرهنگ زندگی آپارتمانی، کودکان از طبیعت دور شده و فاصله گرفتهاند. ما کوشش کردیم با اجرای این جشنواره و با نشان دادن فرایند گلابگیری، ایجاد فرصت و شرایط بوییدن گلها و چشیدن طعم شیرینیهای سنتی، ارتباط افراد با طبیعت را دوباره برقرار کنیم و خاطراتی خوش برایشان بسازیم.
همکاری با افراد باتجربهتر چطور شکل گرفت؟
خوشبختانه افرادی همچون دکتر ویدا جهانگیری، جمشید کیومرثی و دیگر متخصصان زرتشتی، از علاقهمندان و فعالان و دهشمندان برنامه «اشتاد» هستند که با این گروه همکاری تنگاتنگی دارند.
آیا برنامهای برای تکرار این جشنواره یا جشنوارههای مشابه دارید؟
این نخستین جشنواره ما بود و با یاری پروردگار و نیکاندیشان و همکاری دیگر جوانان زرتشتی، در آینده جشنوارههای جذاب دیگری را با محوریت فرهنگ پربار ایران برگزار میکنیم.
بازخورد مهمانان و شرکتکنندگان نسبت به این جشنواره چه بود؟
بازخوردها بسیار خوب بود، بهویژه کودکان و نوجوانان میگفتند که اجرای تکنوازی سنتور و همخوانی سرود ملی حس هویت، افتخار و غرور ملی را در آنها برانگیخته است. اجرای برنامه ریختن گلبرگها همراه با دفنوازی و خاطرهگویی از باغهای کاشان، برایشان تجربهای خاص و دلنشین بوده و همچنین فرآیند تقطیر، بسیار جالب و آموزنده بوده است.
برگزاری اینگونه جشنوارهها تا چه اندازه در ایجاد پیوند فرهنگی بین نسل جدید و ریشههای ایرانی مؤثر است؟
ما باور داریم باید فرهنگ را از شکل کلیشهای و تکراری تعریف و گفتار در بیاوریم و با کردار به نسل نو نشان دهیم تا از نزدیک با فرهنگ پربار خود آشنا شوند آن را ببینند و لمس و درک کنند. میخواهیم برنامههای فرهنگی با مشارکت و حضور پررنگ و اجرایی فرزندانمان برگزار شود، چون باور داریم از این روش، پیوند فرهنگی نیرومندی میان نسلها شکل میگیرد. و جوانان انگیزه و امید بیشتری برای مشارکت و نوآوری پیدا میکنند.
چگونه میخواهید جوانان بیشتری در خارج از کشور را به این فعالیتها ترغیب کنید و از سویی چه تضمینی است که خود شما این فعالیتها را ادامهدار انجام دهید و دلزده نشوید؟
ما کوشش میکنیم تا با تبلیغ و تشویق درست، فضایی دوستانه و واقعی پدید بیاوریم تا دین و فرهنگ را از قالب شفاهی و گفتاری به پروژهای اجرایی، در دنیای امروزی در آوریم.
تضمین ما در ادامه این برنامه، باورمان به این حقیقت است که، هر کاری که راست و درست باشد تضمین شده است و خود، بهوسیله دوستداران راستی و درستی ادامه خواهد یافت. با چنین روحیه و حس سازنده و مثبت همکاری، دوستی، دهش و هماندیشی در میان همکیشان، این برنامه پابرجا خواهد بود.
به عنوان یکی از برگزارکنندگان، چه لحظهای از جشنواره برایتان خاصتر بود و چرا؟
آن لحظه که جوانان با شور و علاقه خاصی درباره دیدگاهها و اهدافشان در راه گسترش فرهنگ ایران گفتگو میکردند و مراسم نمادین گلابگیری را روی صحنه به نمایش گذاشتند، بسیار تاثیرگذار بود.
این تجربه چه تأثیری بر شما به عنوان یک جوان زرتشتی ایرانی در خارج از کشور داشت؟
این تجربه خیلی خوبی بود، چون جوانی که سالها به دور از کشورش و فرهنگ آن زندگی کرده و هر روز با فرهنگهای گوناگون دیگر کشورها آشنا میشود، کمبودی در درون خود احساس میکند. همین کمبود میتواند انگیزه اصلی او برای شناختن فرهنگ خودش و سرزمین مادریاش شود. ما هم خیلی علاقه داشتیم اما لازم بود که بهتر و دقیقتر با فرهنگ کشور و آداب نیاکانمان آشنا بشویم و هویتمان را بیشتر بشناسیم تا حرفی برای گفتن داشته باشیم و خودمان را باور کنیم. اکنون خیلی خوشحالیم که برگزاری این جشنواره ما را با بخشی از فرهنگ زیبای کشورمان آشنا کرد.
کسب این تجربه، ما را واداشت تا بیشتر در مورد فرهنگ ایران تحقیق کنیم و با آن احساس نزدیکی بیشتری کنیم.
این تجربه بسیار ارزشمند، مشوق ما برای معرفی فرهنگ پربار ایران به دیگران شده و امروز بر آنیم که به عنوان یک جوان ایرانی به هویت خود بیشتر باور داشته باشیم و با انجام فعالیتهایی همچون برگزاری جشنوارهها، فرهنگ زیبای ایرانی را به دیگران معرفی کنیم.
آیا در انتخاب بخش های مختلف جشنواره، هدف خاصی داشتید؟
ما تصمیم گرفتیم همراه با مراسم گلابگیری بخشهای دیگر فرهنگ ایرانی مانند شاهنامهخوانی، موسیقی سنتی، خطاطی و خوراکیهای سنتی را نیز معرفی کنیم. کوشش کردیم برنامههای متنوعی را انتخاب کنیم که مربوط به فرهنگ ایران باشد و برای بینندگان آموزنده و شادیبخش باشد.
برگرفته از شماره ۱۸۶ ماهنامه پارس نامه(اردیبهشت و خورداد ۱۴۰۴) برای دریافت، کلیک کنید


