عکس از نگین اردشیری _ در روز دوم از سی و دومین همایش اوستاخوانی و گاتاشناسی مانتره، سه رده آزاد بالای ۱۸ سال، گاهانی بالای ۱۸ سال و پژوهش محور در سالن بزرگ مارکار تهرانپارس برگزار شد.
کمی پس از ساعت ۳ پسین پنج شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، برنامه های سالن بزرگ مارکار تهرانپارس با ارائه های رده آزاد بالای ۱۸ سال آغاز شد.
داوران این رده دکتر فرزانه گشتاسب، موبد دکتر مهربان پولادی، بهنام مرادیان و رادمان خورشیدیان بودند:
کیوان بختیاری و رامتین کاویانی، نخستین نوشتار را با عنوان بررسی و بهبود کارگروهی در جامعه زرتشتی ارائه دادند.
در چکیده این نوشتار می خوانیم:
یکی از مهم ترین مهارت ها در جوامع مدرن امروزی ، مهارت “کار گروهی ” است ؛ این مهارت در موفقیت یک جامعه نقش کلیدی را ایفا می کند . آموزش این مهارت کلیدی که در فرهنگ زرتشتی با نام همازوری حضور دارد در سطوح مختلف جوامع مدرن آموزش داده شده و یکی از دلایل اصلی موفقیت افراد ذکر شده حتی گفته شده افرادی که در قالب یک تیم خوب همکاری میکنند زندگی شاد تری را تجربه میکنند . از همین رو ما با اراِه نظر سنجی و تحقیق بر روی این مهارت تصمیم گرفتیم تا مهارت کار گروهی را در جامعه زرتشتی بهبود ببخشیم و موجب پیشرفت آن شویم . تا بتوانیم جامعه ای موفق تر و همازور تر را در آینده شاهد باشیم.
دومین ارائه توسط فریبا مژگانی ارائه شد و موضوع آن آتش، نور و روشنایی در باور مزدیسنی بود.
در چکیده این نوشتار می خوانیم:
آتش همواره در فرهنگ ایرانی و در باور نیاکانمان سپند و ارجمند بوده، پرفروغ ترین و برجسته ترین آخشیجها ومورد پاسداشت و نکوداشت بوده است. در باور مزدیسنی، آتش، نور و روشنایی مفاهیم بنیادیاند. پیروان آیین اشوزرتشت که خود را مَزدیَسنی یعنی پرستندگان مزدا (خداوند) مینامند، در نیایشهای خود با تن و روانی پاک رو به سوی روشنایی به نماز و نیایش پرداخته واهورامزدا را به پاس تمامی بخششهای نیک و آفرینشهای سودمندش سپاس میگویند و زندگی سرشار از آسایش و بهروزی را برای تمامی نیکاندیشان سراسر گیتی خواهانند. مزدیسنان آتش را در کنار سه آخشیج (عنصر) دیگر، یعنی آب، خاک و هوا، گرامی میدارند و از آتشکدهها به نشانه مهر و پاکی در محل زندگی خود پاسداری میکنند. نور و روشنایی پرستش سو(قبله ) زرتشتیان به هنگام نماز بوده و نورآتش نیزهمانند نورهای دیگر به هنگام نیایش درون انسان را روشن میکند. با این رویکرد، آتش نه تنها نمادی از هویت ملی و تاریخی ایرانی است، بلکه نیرویی پاککننده و روشنکننده است که تاریکی را میزداید و به انسان انرژی میدهد تا به خرد اهورایی پیوسته و همچون شعله های رو به بالای آتش، مسیر پیشرفت و والایی را بپیماید. در این جستار با تکیه بر منابع کتابخانه ای وگزینش و گردآوری نوشته هایی از پژوهندگان و موبدان زرتشتی درباره آتش و نور و جایگاه آن در باور مزدیسنی، کوشش شده تا نقش آتش، نور و روشنایی را درآیین زرتشتی روشن سازد.
آخرین نوشتار رده آزاد بالای ۱۸ سال را آرش ترکی شریف آباد ارائه کرد، عنوان نوشتار وی، «تاریخچه نیایشگاه های شاه ورهرام ایزد(آتشکده)، شاه تشتر ایزد و شاه اشتاد ایزد در شریف آباد» بود. در چکیده این نوشتار می خوانیم:
شریفآباد یکی از قدیمیترین محلههای زرتشتینشین در ایران است و به تبع آن و شاید به دلیل معروفبودن مردم این محله به دینداری فراوان، نیایشگاههای متعددی در آن شکل گرفته و ساخته شده است. بدون شک داستان و حکایتی در ورای شکلگرفتن این نیایشگاهها بوده است. در این پژوهش به تاریخچه سه تا از این نیایشگاهها با نامهای آتشکده شاهورهرامایزد و نیایشگاه شاهتشترایزد و شاهاشتادایزد و داستانهای نقلشده و حکایتهای ورای آن پرداخته میشود. لازم بهذکراست که نیایشگاه شاهتشترایزد و شاهاشتادایزد در یک مکان قرار داشته و با فاصله زمانی کم در مکانی که به « معبد گو دز » معروف است ساخته شدهاند.
در این پژوهش از دو روش میدانی و کتابخانهای استفاده شده، در روش میدانی با مردم کهنسال و سالخورده شریفآباد از جمله بانو کیخسرو نوشیروانی ( معروف به بانوکی ) و پدر و مادرم ( منوچهر ترکی شریفآباد و فیروزه رشیدی شریفآباد ) مصاحبه کرده و در روش کتابخانهای از کتاب « زرتشتیان شریفآباد اردکان یزد » نوشته شاهبهرام بلیوانی اردکانی و همچنین کتاب « فرهنگ بهدینان شریف آباد اردکان یزد» نوشته دکتر مهرداد قدردان بهره جسته، همچنین از ویدئوهای یافتشده در سایت www.youtube.com ( مصاحبه خداداد خنجری با روانشاد رستم بلیوانی ، تهیه کننده : موبدیار شاهبهرام بلیوانی ) استفاده کردهام. تابلو نوشته موجود در آتشکده شاهورهرام شریفآباد ( نوشته ” دکتر مهرداد قدردان ” ) و کتیبههای نصب شده در نیایشگاههای شاهورهرامایزد ( آتشکده ) و شاهتشترایزد و بخش دیگری از منابع تحقیقی بنده در روش کتابخانهای را شامل میشود. عکسهای موجود توسط خود نگارنده گرفتهشده و به مقاله افزودهشدهاست.
در ادامه نوبت به نوشتارهای گاهانی بالای ۱۸ سال رسید، نخستین نوشتار این بخش را گل اندام بهار ارائه کرد با عنوان: «کاوشی در چیستی، دوست و دوستی در گاتها» در چکیده این نوشتار می خوانیم:
بشود که برادری و دوستی که آرزوی همۀ ماست به سویِمان آید. یسنا ۵۴ – بند۱
اندیشهی روشن و خردی بیآلایش میتواند دیوِ تاریکی و پلشتی را از جان آدمی بزداید و سدی استوار در برابر رویش بدیها و پلیدیها بسازد. در پرتو راستی و روشننگری، کینه و رشک، بیداد و تباهی، و خونریزی و جنگ، مجال بالیدن نخواهند یافت. در میان این راه، دوست و دوستی نیز همچون چراغی راهنماست که دلهای آدمیان را به مهر و یاری پیوند میزند و همبستگی را استوارتر میکند. هنگامی که جوامع انسانی با چنین دوستی و نیکاندیشی درآمیزند، جهانی آکنده از آرامش و سازگاری پدید خواهد آمد؛ جهانی که در آن نه جهل و نابخردی، که سرچشمهی همهی رنجهاست، توان نمود خواهد یافت، و نه آشفتگی و تیرهروزی راهی به زندگی مردمان خواهد گشود. در چنین زیستی، آدمی با وجدان آسوده و روان آرام، به خوشبختی و شادمانی دست خواهد یافت.
اشوزرتشت در گاهان دوستی را پیوندی گرانبها میداند که بر پایهی «اَشا»، راستی و درستکاری، و هدایت «وهومن»، اندیشهی نیک و نیت پاک استوار است. او دوست راستین را همان کسی میشناسد که با «خشترا»، نیروی نظم و پایداری، زمینهی آرامش و نیکبختی را در جهان فراهم آورد. در نگاه او، دوستی نهتنها رابطهای فردی، که سرآغازی برای همبستگی و نیکاندیشی میان همهی انسانها است.
ما در این پژوهش واژگانی را که در معنی دوست و دوستی آمدهاند، مورد بررسی قرار میدهیم و گریزی به اوستا و به ویژه یشتها خواهیم زد تا منش، فرهنگ و آیین گذشتگانمان را بازیابیم. در نهایت به گونهای از دوستی میپردازیم که ما را به سوی معنویات رهنمون میسازد و نوشتار را با بررسی جلوههایی از عرفان در گاتها، به پایان میبریم.
پوروچیستا خسرویانی و شروین نمیرانیان، آخرین نوشتار این رده را ارائه کردند با عنوان:«همسنجی واژههای خواثرَه با خوَرَث/ خوَرِمنَه(واژههای همریشه واژه اوستایی فر در گاهان)». در چکیده این نوشتار می خوانیم:
در این نوشتار نخست به معنا و مفهوم فر در متون اوستا، شاهنامه و فارسی امروزه پرداخته شد و در ادامه با نگرشی تازه و نو تمام بندهایی که واژههای خواثرَ، خوَرَث و خوَرِمنَه و واژههای هم شکل وجود داشت در گاتها یافت و بررسی شده و نتایج حاصل از تفاوت های ظریفی که اشوزرتشت در معنا این واژهها با وجود همریشه بودن بیان کرده و به یادگار گذاشته بررسی و ارائه شدهاست.
بدین ترتیب نوبت به سخنرانی کلیدی مانتره ۳۲ رسید، دکتر بهمن مرادیان به عنوان سخنران کلیدی به موضوع «بررسی شیوه های تقویت بسترهای فعالیت در انجمن های زرتشتی» پرداخت.
در ادامه نوبت به ارائه های رده پژوهش محور رسید، داوران این رده عبارت بودند از: دکتر مهرداد قدردان، دکتر موبد مهربان پولادی، دکتر کتایون نمیرانیان و دکتر موبد اردشیر بهمردی:
بهنام مرادیان، نخستین نوشتار رده پژوهش محور را با عنوان «بازتعریف دین زرتشتی در جهان امروز» ارائه کرد، در چکیده این نوشتار می خوانیم:
چرا افراد به عضویت انجمنهای درنمیآیند؟ چرا نرخ ازدواج با افراد بیرون از جامعه افزایش مییابد؟ چرا افراد در آیینهای دینی مشارکت نمیکنند؟ چرا افراد مناسک دینی فردی را انجام نمیدهند؟ و …
پاسخ همه این پرسشها در کنار همه عوامل و دلایل متعدد، یک عنصر محوری دارد: دین در حال از دست دادن ارتباطش با زندگی روزمره و واقعی است.
این نوشتار قصد دارد مبانی این نظریه را توضیح داده و نشان دهد این گسست فکری، چگونه موجب کمرنگشدن و سپس محوشدن دین و هویت دینی میشود.
در گام دوم به این میپردازیم که اگر بخواهیم دین را به زندگی روزمره پیوند بدهیم، چگونه باید یک بازمهندسی در پیکره آن انجام دهیم.
زرتشت پوروشسب ارائه بعدی را با عنوان «نقش آموزه های زرتشتی در توسعه پایدار و اقتصاد سبز: تحلیل موردی شرکت های کوچک و متوسط زرتشتی در ایران» انجام داد. در چکیده این نوشتار می خوانیم:
نقش آموزههای اخلاقی و زیستمحیطی دین زرتشتی در حرکت به سوی توسعه پایدار و اقتصاد سبز بهویژه در فعالیت شرکتهای کوچک و متوسط ایرانی بررسی میشود. پژوهش حاضر با مرور ادبیات موجود و تحلیل موردی چند شرکت زرتشتی منتخب، نشان میدهد که تفکر زرتشتی بر پاکی چهار عنصر طبیعت (آب، باد، خاک، آتش) تأکید داشته و آموزههای اخلاقی آن مانند «اندیشه نیک، گفتار نیک، کردار نیک» رفتار بنگاهها را به شفافیت و مسئولیتپذیری تشویق میکند شرکتهای زرتشتی در ایران، علاوه بر پیشگامی در برخی صنایع (مانند تولید پروفیل و لوله توسط «سپنتا»)، به اخلاق کسبوکار پایبند بوده و فعالیتهای خیرخواهانه گستردهای داشتهاند. این مطالعه نشان میدهد که پیوند آموزههای دینی زرتشتی با مفاهیم اقتصاد سبز میتواند فرصتهایی برای ترویج فناوریهای پاک و نوآوری سبز در بنگاهها فراهم آورد. در پایان، یافتهها در قالب پیشنهاداتی برای بهرهگیری از ارزشهای زرتشتی در سیاستگذاری و مدیریت بنگاههای کوچک و متوسط در جهت پایداری ارائه شده است.
سپس نوبت به مهران غیرتی رسید تا نوشتار «بررسی بند اول از هات۴۳گاتها مقدس با دیدگاه نظریه بازی ها و کاربرد آن در شرکت گوگل» را ارائه کند. در چکیده این نوشتار می خوانیم:
دین، عنصری ارزشمند و حیاتی در مسیر رستگاری انسان میباشد؛ پس بهتر آنکه آموزگاران، قبل از آموزش اصول دینی، اهمیت و کاربرد آن در زندگی را برای مخاطب روشن نمایند تا تاثیرگذاری و همکاری بیشتری در امر آموزش برقرار شود. در این نوشتار بهعنوان یک نمونه از کاربرد عملی اصول دینی، سعی شده است که با مرور منطق فناوری به بررسی و اثبات اصول بیان شده در گاتها مقدس پرداخته شود و برای این مهم، بند ۱ از هات ۴۳، از دیدگاه نظریه بازیها بررسی گردیده است. در علوم اجتماعی و جامعهشناسی، از نظریه بازیها بهعنوان نوعی مدلسازی ریاضی با قابلیت تحلیل تعاملات اجتماعی برای درک رفتار دیگران و اخذ تصمیمات مناسب، استفاده میشود. بازی “دوراهی اجتماعی” یک نظریه بازی شناخته شده در زمینه بررسی ارتباط فرد با جامعه میباشد؛ نتیجه بررسی این بازی، همراستا با نتیجه بررسی بند ۱ از هات ۴۳ گاتها مقدس بوده و در مجموع این نتیجه حاصل میگردد که قدرت مجموعه به قدرت یک عضو ارجحیت دارد و مجموعهای دارای تئوری برتر بازی است که برآیند آن دارای قدرت بالایی باشد، نه اینکه دارای اعضا توانمند باشد. بهگفته دکتر علی امینیان، بهعنوان کارمند ایرانی اسبق شرکت گوگل، از این اصل در بحث مدیریت منابع انسانی این شرکت برای تقویت روحیه همبستگی و مفهوم کار گروهی، استفاده میشود. بنابراین نه تنها اصول دینی بهویژه اصول بیان شده در گاتها مقدس از نظر بهروزترین علوم دنیا اثباتپذیر و کاربردی میباشند؛ بلکه فراتر از آن، اکنون بزرگترین شرکتهای فناور دنیا به این اصول رسیده و بهعنوان کلیدهای موفقیت از آنها پیروی میکنند.
آخرین نوشتار را نیز هایدا بختیاری با عنوان «جشن و شادی، آیینی ریشه دار در هویت ایرانیان باورمند به آموزه های زرتشت» ارائه کرد. در چکیده این نوشتار می خوانیم:
شادمانی به عنوان عنصری بنیادین در هویت ایرانی، از کتیبههای هخامنشی که شادی را ”آفریده اهورامزدا“ میخواندند تا اشعار فردوسی که آن را در برابر اهریمن قرار میدهد، در بستر فرهنگ، آیینها و ادبیات این سرزمین تبلور یافته است. این پژوهش با هدف گردآوری و تحلیل جنبههای مختلف آیینی بزمها در دوران ایران باستان صورت گرفته است و با جمعبندی عناصر متنوع و تدارکات بنیادی شادی که ریشه دراعتقادات آیینی ایرانیان دارد، به دنبال تحقق قدمی موثر در جهت بازآفرینی سنتها و ابعاد شادیآفرین آن میباشد. پرسش اصلی این است که چگونه شادی به عنوان یک ارزش فرهنگی در تقابل با تحولات تاریخی مقاومت کرده و چه نقشی در انسجام اجتماعی و انتقال میراث فرهنگی ایفا نموده است. این مطالعه با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع تاریخی، ادبی (شاهنامه، اشعار غنایی، متون زرتشتی مانند گاتها) و آثار هنری (معماری، نقاشی، قالیبافی) انجام شده است. همچنین، با بررسی جشنهای باستانی مانند نوروز، مهرگان و سده، به تحلیل تداوم و تحول این آیینها در گذر زمان پرداخته شده است. یافتهها نشان میدهد که شادی در فرهنگ ایرانی ریشه در مفاهیم فلسفی و دینی مانند «آرامش درونی»، «رضایت از زندگی» و «پیوند با طبیعت» داشته و در آیین زرتشت، به عنوان بخشی از نظام اخلاقی مبتنی بر «اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک» ترویج شده است. با وجود چالشهای تاریخی مختلف (از جمله تحولات پس از فتح ایران توسط اعراب)، جشنهای ایرانی و شادی با انعطاف فرهنگی و تلاش نیاکان زرتشتی حفظ شدند. بزمهای ایرانی نه تنها محفلی برای شادمانی، بلکه بستری برای انتقال ارزشهای ملی و هنرهای موسیقی، شعر و رقص به عنوان ارکان هویتساز بودند. احیای جشنهای باستانی در عصر حاضر، فرصتی برای بازخوانی هویت فرهنگی و بازگرداندن مفاهیم فراموش شده شادی به حیات اجتماعی است. این پژوهش بر ضرورت بازآفرینی سنتهای شادیآفرین به عنوان عاملی برای پویایی جامعه و ترویج اخلاق جمعی تأکید دارد. درک این میراث نشان میدهد که شادی صرفاً یک هیجان فردی نیست، بلکه زیربنای تمدنی است که در آن خرد، دادگری و نیکی شکوفا میشود.









































