«ساختار ارزشگذاری و سنجش نیک و بد در اندیشه زرتشت» عنوان نوشتار دیگری است از بهنام مرادیان که در بخش اصلی بالای ۱۸ سال همایش مانتره ۲۴ ارائه می شود. در ادامه مطلب می توانید چکیده این نوشتار را بخوانید:

آن‌چه که بر اساس بررسی گاتهای زرتشت می‌توان به عنوان ساختار ارزشگذاری فلسفه زرتشتی شناسایی کرد، پیرامون مفهومی به نام «زندگی» و «نازندگی» می‌گردد. به عبارتی هر کنشی در جهان که منشا انسانی داشته باشد و بخواهیم آن را در چارچوب‌های اخلاقی بسنجیم، اندیشه‌ی زرتشتی، آن را با مقدار «زندگی‌افزایی» یا «زندگی‌کاهی» می‌سنجد.

 

در یک لایه‌ی تحلیلی خُردتر، بر هر پدیده‌ای یا سامانه‌ای نظمی حکمفرما است. به یک نظم زندگی‌افزا، اشا گفته می‌شود و هر کس باید در چارچوب این نظم حرکت کند و از نظم کاهنده و تباهگر (دروج) دوری کند.

 

در یک تحلیل عملیاتی، آن کاری از دید اندیشه اشوزرتشت، یک کار نیک به شمار می‌رود که در راستای آبادانی و سازندگی جهان باشد، جلوی خشونت و ویرانگری را بگیرد و با دانش و اندیشه نیک و رسا (وهمن و آرمئیتی)، زندگی مردمان را بهبود بخشد.

 

کلیدواژه‌ها: جهان‌بینی، نیک و بد، اخلاق، معیارهای اخلاقی