رادمان خورشیدیان، کارشناس ارشد آینده نگاری اجتماعی، ۲۱ آبان در دانشگاه اصفهان به سخنرانی پرداخت.

این سخنرانی به دعوت گروه آینده پژوهی دانشگاه اصفهان با موضوع « آرمان شهر و سیستم های پیچیده سازگارا» انجام شد.

بخشهایی از این سخنرانی را می توانید در ادامه مطلب بخوانید:

رشد نامتوازن تکنولوژی با مهارت همزیستی(فناوریهای اجتماعی) بسیار خطرناک است، نمونه آن در بحران اتمی کوبا دیده شد. این رشد نامتناسب در آینده نیز خطرساز خواهد بود و با این روند بدیهی است به فاجعه برخورد می کنیم. اما چگونه این جهش فناوری و دانش را در فناوری اجتماعی به دست بیاوریم؟

تاریخ اصولا یک روایت خطی از یک سری علت است. بر همین اساس آینده را نیز می توان اینطور دید. اما با بررسی اتفاقات تاریخی می فهمیم که خیلی عوامل تصادفی بوده است و احتمال اینکه اتفاق نمی افتاده یا به گونه ای دیگر اتفاق می افتاده بسیار زیاد بوده همچنین در بسیاری از حوادث مهم تاریخی، یک یا چند فرد با عمل خود باعث شکل گرفتن تاریخ شده اند. مثلا یک نفر با خیانت خود دروازه را می گشوده و پادشاهی شکست می خورده است. در نتیجه می توان گفت تاریخ پر از خطهایی است که احتمال داشتند اتفاق بیفتند ولی نیافتادند، اینده هم پر از خطهایی است که معلوم نیست ما را به کجا ببرند.

در بلندمدت ما نمی دانیم به کجا می رویم. اگر آینده پژوه خوبی باشیم، یک چراغ قوه داریم که مقداری جلو را روشن می کند اما نمی دانیم این مسیر به کدام می رود. پرسش مهم این است که چگونه می توان مسیرهایی را انتخاب کرد تا در آینده بلند مدت به جاهای بهتری برسیم.

قلمرو آینده را می توان اینگونه تقسیم بندی کرد:

آینده بالقوه: تمام قلمرو آینده

آینده امکان پذیر: افق های قابل مشاهده

آینده معقول: قلمرو تسخیر پذیر

آینده مرجح: ارتفاعات

آینده محتمل: ارتفاعات تسخیر پذیر

در بررسی آینده می توان آینده را یک کوه دانست که قله آن آرمانشهر است و همه با هم به سمت قله در حرکت هستیم، همچنین می توان بدین گونه نگاه کرد که در شن زاری مه آلود در حرکت هستیم، که در آن چند قله وجود دارد، امکان دارد به سمت یک قله حرکت کنیم اما چند سال بعد با توجه به تغییر ارزشها و مطلوبیت انسانها، همین قله به یک پرتگاه تبدیل شود. در نتیجه داشتن نقشه و پیش بینی کردن در این راه شاید مناسب نباشد زیرا به جای رسیدن به قله، زودتر به دره خواهیم رسید.

می توان گفت در قلمرو آینده به جای اینکه همه در یک سمت برویم باید پراکنده شویم و هر کس در مسیری جداگانه برود، هر کس به موفقیت رسید، دیگران را خبر دهد. در اینجا به سیستم های پیچیده سازگارا می رسیم: سیستم پیچیده سازگارا مجموعه ای از عناصر منفرد با رفتاری آزادانه  و غیرقابل پیش بینی است، که رفتار هر کدام به دیگری در تعامل است. بنابراین رفتار هر کدام زمینه را برای دیگر عناصر دگرگون می کند. هر عنصر یک مدل ذهنی دارد. این مدل ذهنی به عنصر اجازه می دهد بر اساس تجربیات گذشته بتواند در برابر مشکلات جدید اقدام مناسب انجام دهد. نمونه آن را می توان در حرکت هماهنگ تعداد زیادی پرنده یا ماهی دید، در حالی که هیچ پرنده یا ماهی وجود ندارد که این حرکتها را طراکی کند و هر کس بر اساس محیط اطراف خود تصمیم می گیرد، اما در نهایت یک الگو شکل می گیرد.

ما در زمینه تکنولوژی با سیستم تکاملی رشد کردیم،  برای رشد در علوم اجتماعی نیز به این ساز و کار نیاز داریم.

جوامع عمدی: مجموعه از آدمها که انتخاب کردند با هم زندگی کنند و سبک زندگی متفاوتی با اکثریت جامعه دارند. می توان آن را یک نوع آرمانشهر پست مدرن دانست. آرمانشهر نه به معنای ساختن جامعه ایده آل بلکه به معنای رویاپردازی برای یک جامعه بهتر

جوامع عمدی از دانمارک شروع شده است و تاکنون رشد زیادی در این کشور، و دیگر کشورهای جهان به ویژه آمریکا داشته است. و نشانه ای است از حرکت به سمت جوامعی که هویت مقصد دارند یعنی جوامعی که اعضای آن همفکر هستند و می خواهند به یک هدف برسند. در حالی که به صورت معمول  جوامع هویت مبدا دارند یعنی بر اساس خویشاوندی شکل گرفته اند.

در یک سیستم دو متغیر داریم که پیچیدگی سیستم را مشخص می کند: درجه آزادی هر عنصر و میزان ارتباطا. تعادلی میان این دو وجود دارد، زیرا هر کدام افزایش یابد بر دیگری تاثیر می گذارد، مثلا در شهرها، ساکنان با توجه به ارتباط زیادشان، آزادی های کمتری دارند. اما در شبکه جوامع عمدی میزان ارتباط با جامعه بزرگتر بر اساس میزان درجه آزادی تعیین می شود.

دیگر تفاوت شهر با شبکه جوامع عمدی را می توان در تفاوت نهادهای اجتماعی دانست، در شهرها هر کدام از نهادهای اجتماعی یک هدف خاص دارند اما در جوامع عمدی، نهادهای اجتماعی می خواهند همه هدفها را با هم تامین کنند، در نتیجه چند لایه و پیچیده تر هستند.

شهر در سعی می کند آینده را پیش بینی کند و افق پیش بینی را محدود می کند و برای ۵ تا ۱۰ سال دیگر برنامه ریزی می شود. در شبکه جوامع عمدی، هر جامعه از بدنه جامعه جدا می شود و به آزمون خطا می پردازد و آینده از رفتار تک تک آدمها بیرون می آید.

سیستمهای منظم همچون شهر با محیط مرز دارند، همچون سیستم بدن انسان که دمای داخلی را ثابت نگه می دارد، در این سیستم یا کل سیستم حفظ می شود و یا از بین می رود اما سیستمهای سازگارا همچون موجودات خونسرد هستند و خود را تطبیق می دهند. در نتیجه شاهد تکامل هستیم و کارآمدترها باقی می مانند و تکثیر می شوند.

تا زمانی که روش زندگی ما یکتا است و کنجکاوی نکنیم تا جاهای دیگر را ببینیم، تکامل مهارتهای اجتماعی رخ نمی دهد، وقتی شروع کنیم که شک کنیم تا بدانیم روشهای دیگر زندگی چیست سفر ما به سمت آینده شروع می شود، ما باید به کهکشانی از آرمانشهرها فکر کنیم که می درخشند و نابود می شوند ولی همچنان می درخشند.

 

 

کانال خبررسانی تارنمای خبری تحلیلی زرتشتیان- برساد

اینستاگرام تارنمای خبری تحلیلی زرتشتیان- برساد