ای نسیم، خوش بوزیدی که خزان چون دی شد

چو رسید آخر اسفند و زمستان طی شد

 

روز نو آمده، نو گشته جهان از پِی شد

گُل به نرمی بنوازم که زمان هی هی شد

 

چون که نوروز جم آمد، شَه دوران کی شد

گُل به گلزار شد و جام کیان پر مِی شد

 

بلبل آمد، چو بهار آمد و گُل منزل شد

عاشقان، خانه رسیدند و فغان از دل شد

 

این دل خسته که دنباله رو بلبل بُد

سَر ز گلزار برآورد و مراد حاصل شد

 

سردی از دل شد و سرمای زمان آخر شد

گردش چرخ چنان بود و چنین مثمر شد

 

کِی توان گفت که نوروز و بهاران طی شد

گُل نشان می دهد این را که کی آمد، کی شد