موبدیار پریا ماوندی، در دهمین برنامه آیین سپاس رستم که به بزرگداشت میر جلال الدین کزازی اختصاص داشت به نقالی پرداخت.

دهمین برنامه آیین سپاس رستم به همت باشگاه شاهنامه پژوهان و خانه اندیشمندان علوم انسانی، چهارشنبه ۱۹ تیر ماه برگزار شد. در این برنامه در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی با سخنرانی میر جلال الدین کزاری، امیر حسین ماحوزی، شاه منصور شاه میرزا، شاهین فرهت، آیدین سلسبیلی و نقالی موبدیار پریا ماوندی، کیخسرو دهقان، یکتا عسگری انجام شد. که تصاویر آن را می توانید در ادامه مطلب ببینید:

به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی دهمین برنامه از سلسله‌برنامه‌های سپاس، آیین سپاس رستم شخصیت نام آور و بلند آوازه شاهنامه روز چهارشنبه ۱۹ تیرماه از سوی باشگاه شاهنامه پژوهان و با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی در سالن فردوسی این مجموعه  برگزار گردید.

در این مراسم اساتید گرانمایه ادبیات پارسی چون دکتر میرجلال‌الدین کزازی و دکتر امیرحسین ماحوزی و همچنین شاهین فرهت موسیقی دان برجسته کشور، آیدین سلسبیلی گرافیست جوان و همچنین شاه منصور شاه میرزا (خواجه اف) استاد ادبیات پارسی و نماینده سازمان اکو به ایراد سخنرانی پرداختند. در این بزم ادبی کیخسرو دهقان و پریا ماوندی و کودک با استعداد خوزستانی به اجرای برنامه نقاله خوانی دست یازیدند که مورد توجه شرکت کنندگان قرار گرفت. حضور شخصیت ملی و محبوب کشورمان ناخدا صمدی که از قهرمانان آزادسازی خرمشهر بود نیز بر غنای این برنامه ادبی و فرهنگی افزود.

در ابتدای این مراسم بانو راضیه موسوی از باشگاه شاهنامه‌پژوهان ضمن گرامیداشت مقدم باشندگان این مراسم و پرداختن به گوشه‌ای از زندگینامه استاد کزازی، گفت: «جهان پهلوان رستم شخصیت مورد علاقه فردوسی و اثرگذارترین شخصیت شاهنامه است. او پهلوانی نجات بخش و یگانه نماینده و مظهر ایرانیان است. آزادی و آزادگی همراه با میهن دوستی از ویژگی های اوست. رستم پاسدار مرزهای ایران است و در راه ایران می کوشد. او دارنده والاترین گوهرهای مردمی است. نام رستم به گونه های مختلف در سروده های شاعران, در نقاشی ها, دیوار نگاره ها, اپراها و موسیقی, فیلم ها و پویانمایی ها, همچنین کتابها و مقالات مختلف تکرار شده است که از اثر گذاری و ماندگاریش در خاطره ایرانیان حکایت دارد. به همین منظور و برای پاسداشت این قهرمان و پهلوان ملی، آیین سپاس رستم همراه با اهدای تندیس سپاس به میرجلال الدین کزازی برگزار می شود».

میرجلال الدین کزازی به عنوان سخنران ویژه این برنامه، در آغاز گفتار خویش به شاهنامه و چرایی گرامی‌داشت آن نزد ایرانیان پرداخت و بر پیوند ناگسستنی شاهنامه و ایران پای فشرد. این استاد پارسی گو که در میان دوستداران شعر و ادبیات به زیبایی سخن و گفتار آهنگین زبانزد است در این رابطه افزود: هرکس دل در گروی شاهنامه داشته باشد بی چند و چون ایرانی ناب، نژاده و بشکوه است. زیرا سخت‌ترین نشانه ایرانی بودن دوستداری شاهنامه است. هرکس شاهنامه را دوست دارد ایران را دوست دارد و وارونه آن نیز چنین است. این استاد زبان و ادبیات پارسی مراسم آئین سپاس رستم را مورد نوازش قرار داد و از بانیان این مراسم به نیکی یاد نمود. ایشان در بخش دیگری از سخنرانی خویش، رستم و پیوند ناگسستنی آن با شاهنامه را یادآور شد و این دو را مکمل همدیگر دانست. استاد زیباگوی پارسی به شخصیت رستم در شاهنامه پرداخت و برخی ویژگی‌های این پهلوان اساطیری ایران زمین را بازگو نمود. وی رستم را برترین پهلوان شاهنامه نام نهاد و گفت: نام ایرانی در رستم نمود یافته است و از دیگر سو رستم خود نیز نماد شاهنامه شمرده می‌شود. فردوسی و رستم در هم تنیده‌ و از هم ناگسستنی هستند. فردوسی ایرانی ترین ایرانیان است که می‌شناسیم. هیچ سراینده‌ای جز فردوسی نمی‌توانست شاهنامه را بدین سان گرانمایه و گران سنگ بسراید و رستم را بدان پایگاه بلند و بِشکوه برساند. برترین نام ایرانی را برترین ایرانی می‌تواند بسراید. این هر دو، دو روی یک سکه‌اند. بیهوده نیست که فردوسی رستم را گرامی می‌دارد و هر زمان از رستم سخن می‌گوید شوریده وار و ناخودآگاهانه جایگاهی بلند در جان فرودسی می‌یابد. یکی دو باری هم که او را می‌نکوهد این نکوهش تلخ و تیز نیست و از همین روست که رستم، پهلوان بزرگ شاهنامه نام گرفته است.

استاد میرجلال‌الدین کزازی در بخش دیگری از سخنان خویش به جایگاه رستم در میان مردمان فراسوی مرزهای ایران پرداخت و نمادهایی باارزش را که نشان ارج و نیکی این پهلوان اسطوره‌ای ایران در میان آن مردمان دارد، بازگو نمود. ایشان در ادامه دو نمونه از این پیوستگی فرهنگی و تاریخی را یادآور گردید و افزود: گرجیان رزم نامه‌ای دارند که برگرفته و بازگفتی از شاهنامه به زبان گرجی است. نامی که گرجیان بر این بزم نامه نهاده‌اند برگرفته از نام رستم پهلوان پلنگینه پوش است. شگرف تر از آن نامی است که روسیان بر پهلوانی بزرگ در رزمنامه خود نهاده‌اند، رزمنامه ای که سخن‌سرای نامدار روس، الکساندر پوشکین، آن را به نام “روسلانه رودلیانه” نامیده است. در دیباچه این رزمنامه، پوشکین داستان را از دایه خود که از روی دلدادگی نانینا نامیده دریافته است. این واژه برای ما ایرانیان هم آشناست بدان سان که آن را “نه نه” می‌شناسیم. فرانسویان نیز به آن “نانا” گویند. این نام از یکی از بغان یا ایزدان چون “نانای” ایزد زایش و باروری به یادگار مانده است. پهلوان بزرگ در این رزمنامه رستم است. فرهنگ ایرانی آنچنان در سرزمین پهناوری چون روسیه کارگر افتاده است که زمانی پوشکین می‌خواهد برای کودک خود افسانه‌ای بگوید، سرنوشت رستم را بازگو می‌کند”. به راستی نازش خیز است و ما بیهوده بر ایرانی بودنمان نمی‌نازیم. هر اندازه سرزمین فرزانگی را بشناسیم سرافراز خواهیم بود که از این بخت بلند برخورداریم که ایرانی باشیم.

نام پهلوان رزمنامه روسی، روسلان یا در ریختی دیگر یاروسلان بوده و با نام کامل “روسلان لازاروویچ” که برگردان “رستم زال” است. ویچ پسوندی است که پیوند پدر و فرزندی را بازگو می‌نماید. همانند بگ زاده، بگ پور در زبان پارسی.

در ریخت پهلوی، روستهم، رستهم و در آخر رستم به پارسی رسیده است. این نام از دو پاره شکل یافته است؛ “رئودا” که در زبان‌های کهن حتی در ریخت آریانی یا هندو اروپایی واژه روی در هر دو معنی کاربرد داشته است. در کاربردهای کهن‌تر، روی به پیکره و جان آدمی هم گفته می‌شد. دوگانگی معنایی در واژه روی تن(تهمتن) پدید آمده است. تنها پهلوانانی به فرگی تهمتن دست می‌یافتند که تنها پهلوان تن نبوده بلکه پهلوان جان نیز بوده‌اند. در شاهنامه دو تن تهم خوانده شده‌اند، یکی رستم و دو دیگر اسفندیار.

دکتر کزازی در بخش دیگری از سخنان خود به سرنوشت تلخ برخی پهلوانان شاهنامه چون سهراب و رستم پرداخت و آن را کیفر آمیختگی سرشت خوب و بد در کالبد آدمی دانست. همچنان که سرنوشت سهراب با آن پایان زودهنگام و بدون دستاورد بهین و در اوج جوانی نتیجه چنین آمیختگی است که از یک سو ریشه در ایرانی بودن سهراب و دیگری تورانی بودن بخشی از وجود او دارد. استاد کزازی شباهت سرنوشت رستم با سهراب از این رویه که سرانجام کارش شایسته چونان کسی همانند رستم نیست را یادآور گردید و افزود: رستم نیز از نژاده آمیخته است، بدین گونه که از سوی پدر ایرانی است و از مادر نژادش به دهاک ماردوش می‌رسید. رستم هم کیفر آمیختگی را می‌بیند و در مغاکی که برادر نابکارش، شغاد، در راه کابلستان حفر کرده است گرفتار می‌آید.

استاد کزازی در بخش پایانی گفتار خود به رستاخیز فرهنگی در ایران اشاره نمود و از امید و باورش به چنین رستاخیزی که در حال گستریدن است سخن گفت. وی دلایل این امیدواری و باور را یادآوری نمود و بویژه بر نقش زنان برای گسترش فرهنگ شاهنامه در جامعه ایرانی پای فشرد: «یکی از دلایل برای امیدواری به رستاخیز فرهنگی در کشور این است که بر بنیاد شاهنامه پدیدار شده است. شاهنامه پایگاه فرهنگ و منش ایرانی است. دومین علت، نقش کودکان خردسال در گسترش این فرهنگ است و سومین دلیل تلاش و پایمردی زنان به عنوان رهبران این خیزش است. زنان ایرانی اگر به کاری بیاغازند و بر این کار باور داشته باشند تا آن کار را به سامان نرسانند دست از تلاش نمی‌کشند. پس این خیزش گسترش خواهد یافت و پایدار خواهد ماند».

پیامد بزم سپاس رستم دستان، امیرحسین ماحوزی استاد دانشگاه و شاهنامه‌پژوه برجسته به روی دیگری از شاهنامه پرداخت. در ادامه دکتر شاه منصور شاه میرزا (خواجه آف) شاهنامه‌پژوه تاجیک تبار اشعاری از ادیبان تاجیکستان در نوازش رستم و شاهنامه به پیشگاه استاد کزازی و باشندگان مراسم تقدیم نمود. شاهین فرهت دیگر هنرمند ارزنده کشورمان که برای علاقمندان به موسیقی چهره‌ای شناخته‌شده است از حضور رستم در سمفونی فردوسی گفت و آیدین سلسبیلی هنرمند و تصویر ساز برجسته و خالق تصویرسازی شاهنامه به شکل سه بعدی از دریچه نگارگری و تصویر سازی به پهلوان اساطیری ایران پرداخت. در آیین سپاس رستم، کیخسرو دهقان شاهنامه خوانی به گویش زیبای بختیاری را با صلابت و آهنگین اجرا نمود. در ادامه بانو پریا ماوندی داستانی از رستم را نقالی کرد که به چگونگی زایش تهمتن شاهنامه اشاره داشت. در بخشی ویژه از این مراسم کودک خردسال و بااستعداد خوزستانی یکتا عسگری حموله، داستان سیاوش را به زیبایی هرچه تمام‌تر اجرا و به رستم دستان پیشکش نمود. پخش بخش‌هایی از سمفونی فردوسی اثر شاهین فرهت که به نام رستم نام‌گذاری گردیده و تندیس سپاس، ساخت و طراحی گروه هنری “سی تاب” که نام استاد کزازی بر روی این تندیس به شکلی هنرمندانه حک شده بود  به ایشان پیشکش گردید همچنین از سوی موسسه اکو چندین سکه طلا منقوش به شاهنامه به استاد ادب و سخن پارسی اهدا گردد.