ما ز فرهنگ کهن بر دوش باری داشتیم

کز برای حفظ آن بس خانه ها بگذاشتیم

در کویر خشک چون کرمان و یزد

لاجرم از نو بناها ساختیم

بهر دوری، ما ز گرمای کویر

بادگیرانی که پی بر بام ها انداختیم

در دل آن خاک بی آب و علف

بس قنات پر مسافت حفر و جا بگذاشتیم

هر محلی را که از چشمه به دورش یافتیم

آب انباری بنا و پر ز آبش ساختیم

از برای حفظ فرهنگ کهن

بر تمام مشکلاتش تاختیم

ما پلی هستیم از بگذشته تا آیندگان

با چنین اندیشه ای با خویش پیمان داشتیم

تا که فرهنگ وطن جاوید ماند همچنان

با فروغ مهر و ایمان پرچمی افراشتیم