«آیین های ایرانی» عنوان نوشتاری است از بابک شهریاری، کنشگر زرتشتی، که در ویژه نامه نوروزی روزنامه اطلاعات به چاپ رسیده است.

در این نوشتار بابک شهریاری تلاش کرده است تا گاهشماری ایران باستان را به خوانندگان معرفی کند.

علاقه مندان می توانند در صفحه ۲۸ نوروز نامه ۱۴۰۱ روزنامه اطلاعات نوشتار بابک شهریاری را بخوانند و یا آن را از اینجا دانلود کنند.

متن کامل نوشتار «آیین های ایرانی» بدین ترتیب است:

آئین ها و سنتهایی در پهنه ایران فرهنگی به جا آورده میشود که ریشه در قدمت این سرزمین دارد . آئینهایی که همچون قطعات خوش آهنگ از یک سمفونی سترگ در کنار هم قرار دارند و در دل و جان مردمان این سرزمین نواخته میشوند . همانطور که در موسیقی ایرانی هر قطعه پیش درآمدی دارد ، دور از انتظار نیست  نوروز که دلنشین ترین بخش این نغمه خوش آهنگ است با پیش درآمد آغاز گردد .

نوروز قصه ای بس کهن دارد که به دوران جمشید پیشدادی  باز می‌گردد و فردوسی به نیکی از آن یاد کرده اما خارج از نگاه اسطوره شناسی یک واقعیت بدیهی پشتیبان زنده ماندن نوروز بوده و هست . نوروز با انقلاب در دل طبیعت همگام است ، نوروز با گاهشمار ایرانی در هم تنیده است و بی آنکه گاهشمار ایرانی را بشناسیم قادر به درک آئین های نوروزی نیستیم.

گاهشمار ایران ریشه در تاریخ کهن ایران دارد هرچند نام دانشمندی بی‌مانند چون عمر خیام  تضمین کننده صحت این گاهشمار است اما نباید فراموش کنیم که بنیان این گاهشمار توسط نیاکان خردمند ما قرنها پیش از خیام بنا نهاده شده. گاهشماری که در دوره استیلای اعراب در دستگاههای حکومتی چند صباحی به کنار نهاده و با گاهشمار قمری جایگزین گردیده بود، اما با ایجاد تحولات سیاسی و اجتماعی در عصر جدید مجددا چون ققنوس از خاکستر حوادث زاده شد.

با پایان دوره استبدادی شاهانه و در پی انقلاب مشروطه  یکی از بزرگترین دست آوردهایی که حاصل شد خانه ملت بود. ملت برای اولین بار فرصت یافت تا از طریق نمایندگان برگزیده به مطالبات خود اعم از معیشتی و امنیتی و… البته در راس آنها مطالبات فرهنگی خود دست پیدا کند.  در نشستهای مجلس شورای ملی دوره دوم بود که نه تنها تاریخ رسمی کشور از هجری قمری به هجری شمسی تغییر یافت بلکه برای نام ماههای سال بجای عقرب و سنبله و… که غیر ایرانی هستند نامهای ایرانی برگزیده شد، همان نامهایی که در ایران کهن رسمیت داشتند.

در واقع گاهشمار امروز ما شباهت های بسیار و تفاوتهای اندکی با گاهشمار ایران باستان دارد در ایران باستان سال دوازده ماه سی روزه بعلاوه پنج روز را شامل می‌شد. که نام ماه‌های سال به ترتیب فروردین ، اردیبهشت ……. امرداد ، شهریور و …. اسفند بوده اند در واقع تنها تفاوت در نام پنجمین ماه سال است که در ایران باستان امرداد نامیده میشد و امروزه مرداد نام دارد.

این نامهای دوازده گانه فقط یک اسم نیستند بلکه هرکدام معنا و مفهومی زیبنده دارند و برای هر ایرانی شایسته است که نه تنها معنای لفظی بلکه ژرفای معنایی آنها را بداند . معنای واژه امرداد بی مرگی و جاودانگی است که مانند سایر نامهای برشمرده شده در پس این معنای لفظی ، فلسفه ای معنایی وجود دارد در حالی که مرداد به معنای مرگ و نیستی است! آنطور که در اسناد مجلس ثبت است در آخرین لحظات و هنگام تصویب نام ماههای سال یکی از نمایندگان به امرداد اشاره کرد اما شوربختانه این اشتباه اصلاح نگردید و امروز پنجمین ماه سال را بجای امرداد، مرداد مینامیم که امید است با مطالبه گری فرهنگ دوستان سرزمین این نام بطور رسمی در گاهشمار دولتی اصلاح گردد.

در گاهشمار ایران باستان هفته جایگاهی نداشت و لذا تقسیماتی برای آن مانند شنبه و یکشنبه و… وجود نداشت در عوض هر روز از هر ماه با نام خود شناخته می شد. به مانند اینکه هر ماه بجای چهار هفته هفت روزه  فقط یک هفته داشته باشد، هفته ای سی روزه!

نیاکان ما نگاهی دگرگونه به پیرامون خود داشتند و لذا بجای شماره گذاری روزها در  این هفته سی روزه (شنبه و یکشنبه و ….. یازده شنبه و … بیست و شش شنبه و … و در نهایت احتمالا جمعه) بر هر روز نامی نهاده بودند تا در تعمق در معنای نام هر روز، روزی متفاوت داشته باشند و روزگاری نو.

همانطور که هفته همیشه با شنبه آغاز می گردد اولین روز هر ماه با روزی بنام اورمزد(اهورامزدا) آغاز می شد و دومین روز هر ماه بهمن نامیده میشد و الی آخر. به همین روی اولین روز از ماه فروردین (روز اول سال) اورمزد و فروردین نامیده می شد و اولین روز از اردیبهشت ماه نیز اورمزد اردیبهشت و به همین گونه این نام زیبنده اولین روز آغازین هر ماه بوده است. در این نام های سی روزه نام ماههای دوازده گانه سال نیز وجود داشت یعنی بطور مثال در شهریور ماه روزی وجود دارد بنام فروردین از شهریورماه همینطور اردیبهشت از شهریور ماه یا اسفند از شهریورماه و به همین نحو در اسفند ماه هم روزی وجود دارد بنام شهریور از اسفند ماه و غیره. لاجرم در فروردین ماه  نیز روزی وجود دارد بنام فروردین، فروردین از فروردین ماه (مطابق با نوزدهم فروردین) به همین ترتیب دوازده بار درسال نام روز با ماه منطبق می شد که به خجستگی این تطابق و به شکرانه نعماتی که خداوند به انسانها  ارزانی کرده، جشنی با همان نام برگذار می گردید که جشن های ماهیانه نامیده می شدند مانند فروردینگان (فروردین روز از فروردین ماه) و خردادگان(خرداد روز از خرداد ماه) و تیرگان(تیر روز از تیر ماه)  و … نام آشناترین این جشن ها مهرگان (روز مهر از ماه مهر) از آن دوران به یادگار مانده است.

بجز این جشن های ماهیانه نیاکان ما همواره به دنبال فرصت بودند تا به شکرانه نعمات بی شمار الهی در رقص آمده، و در طی مراسم آئینی با دهش از مال خود از دهشهای کردگار قدردانی کنند از این روی جشنهایی مانند سده و نوروز نیز علاوه بر جشنهای ماهیانه برگذار می گردیدند، و چه فرصتی بهتر از نوروز که تمام هستی به رقص آمده و تمام ذی حیات شکرگذار خداوند خود هستند. خصوصا از آنجا که زاد روز اشوزرتشت پیامبر نیز در نوروز است اهمیت این جشن را دربین ایرانیان دو چندان می کرد. زاد روز اشو رتشت ششم فروردین یا مطابق گاهشمار ایرانی روز خرداد از ماه فروردین می باشد.

از آنجا که سال سیصد و شصت و پنج روز دارد در ایران باستان دوازده ماه سی روزه به پایان می رسید بی آنکه سال به پایان رسیده باشد و پنج روز باقی مانده(پنج روز پنجه ) پیش درآمدی برای نوروز و سال نو شمرده می شد روزهایی که به هیچ ماهی از ماه های دوازده گانه سال تعلق نداشتند. برای هر کدام از این روزها نامی جداگانه برگزیده شده بود که متفاوت از دیگر نامها بود و هر روز برای خود آئینی اختصاصی داشت، البته ایرانیان باستان بطور هوشمندانه روزهای کبیسه را نیز در گاهشمار خود منظور کرده بودند که از این روی تطبیق گردش زمین به دور خورشید با گاهشمار سالیانه در طی دوره های متناوب  اصلاح شده و لذا با دقتی درخور ستایش همواره نوروز بر اعتدالین بهاری منطبق می گردید.

نیاکان ما باور داشتند که روان درگذشتگان در روزهای پنجه آخر سال به دیدار آنها می آیند لذا وظیفه خود می دانستند که منزل را برای دیدار آماده کنند و از آنجا که پاکیزگی در میان ایشان از اهمیت ویژه ای برخوردار بود حتما تن و جامه و خانه را می شستند و پاکیزه می کردند تا روان درگذشتگان از ایشان خشنود باشند و به این ترتیب بود که حتی پس از تغییر دین و  با وجود دگرگون شدن گاهشمار رسمی خورشیدی به قمری این رسم در میان ایرانیان باقی ماند که امروزه به خانه تکانی شب عید شهرت دارد.

استقبال از نوروز با خانه تکانی شب عید، سنتی پسندیده است که در میان ما ایرانیان حفظ شده اما پسندیده تر از آن این است که ریشه های این سنت  را بشناسیم تا به فرهنگ کهن خود بیش از پیش افتخار کنیم.

ایدون باد – بابک شهریاری

 

گفتنی است نوروزنامه ۱۴۰۱ در صد صفحه روز ۲۳ اسفند ماه ۱۴۰۰ منتشر شد.