گل اندام بهار، در سی امین همایش اوستاخوانی و گاتاشناسی مانتره به عنوان برگزیده رده های اشتودو سپنتمدگات و پروژه محور(گاهانی) معرفی شد. 

آنچه می خوانید گفتگویی است که پس از برگزاری سی امین همایش مانتره با این نوجوان موفق زرتشتی انجام شده است:

معرفی:

گل‌اندام بهار هستم، متولد ۲۸ تیر ماه ۱۳۸۶، آشنایی من با خط دین دبیره بر می‌گردد به دوران ابتدایی، زمانی که در کلاس‌های دینی این خطt دست و پا شکسته آموزش داده می شد. بعدها به دلیل علاقه‌ای که برای یادگیری این خط ارزشمند و مجلل داشتم با تمرین و تلاش بسیار به صورت خود آموز توانستم به تسلط کافی دست پیدا کنم.

سابقه در مانتره:

مانتره ۳۰ دومین حضور من در همایش مانتره بود. سال گذشته برای اولین بار به صورت مجازی در مانتره شرکت کردم و به مانند امسال هم در بخش اوستاخوانی و هم در بخش گاتاشناسی شرکت کردم و توانستم در همان سال نخست در رده اهنودگات به عنوان برگزیده انتخاب ش,م و اولین مقاله رسمی من هم به عنوان شایسته تقدیر معرفی شد. امسال هم در دومین سال حضورم در همایش مانتره توانستم در رده اشتود-سپنتمدگات به عنوان برگزیده  انتخاب شوم و دومین مقاله رسمی من توانست در بخش پروژه ‌محور در جایگاه نخست بایستد.

تفریف مانتره:

مانتره از دیدگاه من یعنی همدلی، همیاری و همازوری، فرصتی برای نوجوانان و جوانان زرتشتی است، تا با چالش‌های پیش رویشان در عرصه زندگی اجتماعی آشنا شوند. برای مثال کسب مهارت سخنوری و بهبود روابط اجتماعی که امروزه به واسطه‌ شرایط حاکم بر جامعه افراد کمی این مهارت را دارا می‌باشند. مانتره در این دو سال برای من پر بود از تجربه؛ تجربیاتی که بی‌شک نقش پر رنگی را، برای کسب موفقیت‌های بیشتر در زمینه‌های دیگر زندگی برای من ایفا کرد.

شرکت کنندگان مانتره رو به افزایش یا کاهش؟

همانطور که پیش‌تر هم گفتم، امسال دومین سال حضور من در مانتره بود و به گمان من تعداد شرکت‌کنندگان در مانتره ۳۰ نسبت به سال گذشته افزایش یافته بود. برگزاری اردو در کنار همایش مانتره و جمع شدن جوانان زرتشتی در کنار هم می‌تواند عمده انگیزه اغلب افراد برای شرکت در این همایش باشد. طبق آنچه که من به آن باور دارم هنگامی که با همفکری و مشورت با یکدیگر، بتوان اندیشه‌ها را بروز کرد و با حفظ آداب گذشتگان‌مان گامی مثبت، هم‌راستا با شرایط کنونی جهان پیرامون‌مان، در جهت پیشبرد و پیشرفت چنین همایش‌هایی برداشت، آن زمان شاهد حضور افراد بیشتری در همایش مانتره خواهیم بود.

داوری مانتره:

در خصوص این بحث شایسته است در نظر داشته باشیم که نظر تمامی داوران محترم است و ممکن است تنها اختلاف اندیشه و سلیقه در این میان وجود داشته باشد. به طور کلی بخش داوری امسال بسیار بهتر و شایسته‌تر از پارسال عمل کردند و برگزاری همایش امسال به صورت حضوری در زمینه بی‌تاثیر نبوده است. از نظر من نمره ۷ از ۱۰، می‌تواند امتیاز مناسبی برای این بخش باشد زیرا هنوز امکان پیشرفت و ارتقا به شکل گسترده‌ای وجود دارد. جدا از بحث داوری انتقادی که من در خصوص بحث گاتاشناسی لازم می‌دانم آن را بیان کنم این است که چرا به هنگام برگزاری این بخش و ارائه مقاله‌ها توسط ما شرکت‌کننده‌ها به جز اساتید محترم داوری، مسئولان دیگری در زمینه‌های دینی و فرهنگی در سالن حضور نداشتند؟! به راستی چرا تلاش‌ها و اندیشه‌های نوجوانان و جوانان زرتشتی دیده نمی‌شود درحالی که در جامعه کنونی ما همه اشخاص دم از حفظ دین و پیشبرد آن می‌زنند!

گاتاشناسی یا اوستاخوانی؟

قطعا شرکت در بخش گاتاشناسی پشتکار و انگیزه‌ی بیشتری را می‌طلبد. برای من شرکت در هر دو بخش بسیار جذاب و جالب است. در حقیقت هدف من از حضور در مانتره، تنها شرکت در اردو همایش و بودن در کنار دوستانم نبود. من به واسطه‌ علاقه‌ای که در این زمینه دارم تلاش کردم تا تجربیات زیادی را کسب کنم و بتوانم قدمی مثبت برای آگاهی هم‌نسلانم بردارم.

بهترین لحظه مانتره ۳۰:

بهترین لحظه مانتره ۳۰ برای من زمانی بود که هم در بخش اوستاخوانی و هم در بخش گاتاشناسی در مقابل چشمان تمامی حضار به روی سن رفتم و توانستم در مقابل آن‌ها به گونه‌ای سخن بگویم که سکوت در سالن حاکم شود و پس از آن مورد تشویق دیگران قرار بگیرم و خرسند باشم از اینکه تلاش‌هایم بی‌ثمر نبوده است.

کاستی که در مانتره ۳۰ خیلی به چشم آمد:

از زحمات و دلسوزی‌های شبانه‌روزی تمامی هموندان کانون دانشجویان زرتشتی سپاسگزارم و نقطه ضعفی در همایش امسال به چشم من نیامد و امیدوارم در سال‌های آینده شاهد پیشرفت بیشتر و بیشترِ این همایش باشیم.

کار استادان سخت تر است یا داوران؟

از دیدگاه من برخی از استادان برای آموزش و هدایت شرکت‌کنندگان در این‌ مسیر بسیار تلاش می‌کنند و با صبوری، انگیزه‌ای می‌شوند برای شرکت‌کنندگان، تا به دور از هرگونه افکار منفی پر قدرت مسیرشان را ادامه دهند. شایسته است از استاد راهنمای خودم سرکار خانم موبدیار پریا ماوندی نهایت قدردانی و سپاس را داشته باشم که حتی با وجود خستگی، شرایط سختِ برقراری ارتباط از راه دور و موانع بسیار باز هم نهایت تلاش‌شان را برای راهنمایی من انجام دادند.

رابطه هموندان کانون دنشجویان زرتشتی با شرکت کنندگان:

رابطه برگزار کنندگان با ما شرکت‌کنندگان کاملا شایسته بود و آنها به عنوان یک دوست با ما برخورد می‌کردند و تمام تلاش‌شان را انجام دادند تا تمامی افراد از حضور در مانتره نهایت لذت را ببرند و خاطرات خوشی از مانتره در ذهنشان بماند و به نظرم ۱۰ نمره کاملا مناسبی برای این پرسش شما است.

مهاجرت عامل گسترش یا جدایی از دین؟

از دیدگاه من با توجه به روند فعلی و روش‌هایی که امروزه اغلب افراد برای مهاجرت برمی‌گزینند، این موضوع عاملی است برای جدایی از دین. خود من هم با دیدن شرایط، ترجیح می‌دهم در آینده برای تحصیل و زندگی به خارج از کشور مهاجرت کنم. با این وجود امید دارم که روزگار همیشه بر یک پاشنه نمی‌چرخد و فردایی بهتر در انتظار همه ما زرتشتیان و ایرانیان خواهد بود و ما نباید اجازه دهیم ریسمانی که ما زرتشتیان را در هر کجای این دنیا به هم متصل کرده است از هم گسسته شود.

گروه گاتهاپویان:

بله من عضوی از خانواده بزرگ گاتهاپویان هستم. آشنایی من با گروه گاتهاپویان بر می‌گردد به سال ۱۴۰۰ ؛ زمانی که پس از همه‌گیری بیماری کرونا، پوستر برگزاری مجدد کلاس‌های گاتها را در فضای مجازی دیدم و تصمیم گرفتم در این کلاس‌ها شرکت کنم و بتوانم گاتهاخوانی را به صورت اصولی بیاموزم. در این کلاس‌ها ابتدا تنها دو نفر بودیم و پس از گذشت مدتی با تلاش‌های بسیار، تعداد افراد زیاد و زیادتر شد. به راستی گروه گاتهاپویان در علاقه‌مند کردن کودکان و نوجوانان زرتشتی برای یادگیری خط دین‌دبیره و گاتهاخوانی نقش گسترده‌ای را ایفا کرده است و همانطور که در مانتره امسال هم آشکار بود، تعداد بسیاری از شرکت‌کنندگان شهر یزد عضوی از گاتهاپویان بودند.

و در آخر باز هم سپاسگزارم از تمامی افرادی که در طی این مسیر یاریگر من بودند و همچنین سپاسگزارم از برگزارکنندگان مانتره ۳۰ که خاطراتی زیبا و فراموش نشدنی را برای من به یادگار گذاشتند.

به امید فردایی بهتر برای همه ایرانیان و زرتشتیان در هر کجای این جهان.