شامگاه یکشنبه ۲۹ اسفند ماه ۱۳۹۵، از ساعت ۱۰ تا ۱۲ شب برنامه «بهارت خوش» از رادیو گفت و گو پخش شد. مهرداد قدردان نویسنده و پژوهشگر زرتشتی یکی از مهمانان این برنامه بود که به معرفی خوان نوروزی پرداخت.

مهرداد قدردان در ابتدای سخنانش در مورد بهار گفت و اشاره کرد که ما به وضوح نو شدن را می بینیم و با کردارمان آن را نشان می دهیم، این با هم شدن، دید و بازدید، گستراندن سفره، سر سفره حاضر شدن، جشنی و عیدی دادن از فرهنگ کهنی به ما رسیده است.

این نویسنده زرتشتی در سخنانش دلیل برپایی خوان نوورزی را توضیح داد که بعدها هفت سین به آن اضافه شده است و جشن را ستایش کردن و نیایش کردن معنی کرد که از واژه پهلوی یسن گرفته شده است.

به گفته مهرداد قدردان، علت برپایی سفره، یکی ستایش خداوند یکتا به پاس آفرینش آفریده ها، تعهد به پاسداری از محیط زیست، گشایش دریچه ای رو به آسمان، داد و دهش به پاس آفرینش و باورمندی به اینکه اساس آفرینش بر بخشش و دهش است و بازآفرینی آرمان شهر ایرانی است.

وی همچنین اشاره کرد که در گستراندن این سفره های خاص آیینی به ویژه خوان نوروزی، آن چهار رابطه ای که امروز می گویند انسان سالم باید داشته باشد وجود دارد، یکی رابطه با خود، یکی رابطه با محیط زیست و یکی رابطه با دیگران،

و قبل از اینکه به این نکته بپردازد که اجزای سفره از کجا آمده اند گفت به تقسیم بندی فرهنگ و تاریخ ایران به پیش و پس از اسلام باور ندارد و افزود ما همیشه فرهنگ داشته ایم و من در سخنانم از ایرانیان خواهم گفت. در باور ایرانیان پیش از این، جشن آفرینش آفریده ها بوده است و به پاس آفرینش آفریده ها جشن می گرفتند. ۶ بار در طول سال و در این جشن این سفره ها را می گستراندند و نمونه هایی از آن آفریده ها را بر سر سفره می گذاشتند و به جشن می پرداختند که در واقع ستایش و نیایش خداوند است و پس از آن به داد و دهش می پرداختند.

برای هر کدام از آفریده ها یک ویژگی خداوند را دخالت می دادند به طور مثال تجلی اراده خداوندی بر آفرینش آسمان می شد شهریور یا شهریاری آرمانی، که در انسان می شود نیروی چیرگی بر نفس، و انسان بدین ترتیب می توان خدای گونه شود. ایرانیان باستان باورشان بر این بوده که بن آسمان از فلز است و فلز، سنگ و آسمان را از یک جنس می دانسته اند و تجلی اراده خداوندی بر این ویژگی خداوند، آفرینش آسمان است. که به نماد این آفریده ظرف فلزی آب را در سر سفره می گذاشتند که عموما در آن نارنج یا سیب بوده و به این بر می گردد که ایرانیان از دیرباز می دانستند زمین گرد است و می چرخد، چون ما در یشتها داریم که زمین گرد و دورکران است.

بعد، تجلی اراده خداوندی بر آفرینش آب، خرداد است. خرداد رسایی خداوند است، کمال خداوند است. آن آبی است که در داخل این ظرف قرار دارد. آن ظرف خود نماد آسمان است و آبی که درونش هست به نمایندگی از تمام آبهای کره زمین بر سر سفره حضور دارد. می خواهم بگویم خوان نوروزی و سفره آفرینشی که در دیگر جشنها برپا می شده خیلی مهم است.

تجلی اراده خداوندی بر آفرینش زمین، اسفند است. در واقع مهر خداوندی است و عشق خداوندی است و کمال اندیشی خداوندی است. که آن تیکه ای که از زمین جدا می شود و سفره گسترانده می شود، حالا می خواهد روی زمین باشد، یا روی میز باشد یا همانند برخی جوامع روستایی در داخل سبدهای خاصی باشد، نماد اسفند و ویژگی مهر خداوندی است.

تجلی اراده خداوندی بر آفرینش جانوران بهمن یا اندیشه نیک است. که به نشان آفرینش جانوران ظرف شیر یا در خوان نوروزی پنیر یا تخم مرغ می بینیم، هر کدام از این آفریده ها یک نمادی دارند بر سر سفره ما.

تجلی اراده خداوندی بر آفرینش گیاهان امرداد است که به غلط مرداد می گوییم آن سبزه یا گل و ریحان و گیاهان و سروی است که در سر سفره می گذاریم.

یا مثلا تجلی اراده خداوندی بر آفرینش انسان در واقع سپنتامن است که خود انسانی است که بر سر سفره به نیایش می ایستد به نمایندگی از تمام انسانهایی کره خاکی دعا می کند، نیایش می کند

و در مجموع، نمادهایی از آفریده ها در سر سفره قرار می گیرد. انسان هم به عنوان سر نماد به نیایش خداوند می ایستد و در کنار همه اینها ما حفظ محیط زیست را هم داریم. یعنی توجه به آفریده ها و عدم تعرض به آنها، چون باور ایرانیان در واقع این بوده است که من اگر گیاه را بیازارم ، اگر آب را آلوده کنم، اگر هوا را آلوده کنم، به یک ویژگی خداوندی تعرض کرده ام. مثلا با قطع کردن و سوزاندن گیاه زنده یا از بین بردن جنگلها در واقع تعرض کرده ایم به ساحت امردادی یا بی مرگی خداوندی.