دکتر مهرداد قدردان، نویسنده و پژوهشگر زرتشتی از سخنرانان شب آتشکده ها بود و از اهمیت بُعد آفرینش‌گری خداوند در نزد زرتشتیان گفت.

کیست آفریدگار اشا؟

دکتر مهرداد قدردان در ابتدای سخنانش از بنیاد ایران شناسی و مجله بخارا را برگزاری این نشست سپاسگزاری کرد و سپس به آتش و آتشکده پرداخت و گفت: آتش در نزد اقوام مختلف، محترم بوده و پیش از اشوزرتشت هم، در این سرزمین مقدس بوده و تقدس آن در نزد زرتشتیان با این بند گاهان که سروده اشوزرتشت است آغاز می شود. در یسنای ۴۴ بند ۳ که می فرماید: «کیست آفریدگار و پدر اشه». اشه در اوستا راستی، نظم و قانون است و یکی از ویژگی های اهورامزدا است. اشوزرتشت این پرسش را مطرح می کند و در بندهای بعد به آن پاسخ می دهد، در یسنای ۴۷ بند ۲ می گوید: او مزدا، پدر اشا است. آفریننده اشا است.

ویژگی های اهورامزدا

نویسده کتاب «جایگاه نور و آتش در آیین زرتشت» سپس به دیگر امشاسپندان پرداخت و بیان کرد: به مانند همین اشا که ویژگی اهورامزدا است. ما ۶ ویژگی دیگر هم داریم. ۷ ویژگی در گاهان برای اهورامزدا بر شمرده می شود. که هر کدام از این ویژگی ها یک بعد آفرینش را راهبری می کنند. این ویژگی ها، در خرده اوستا امشاسپند نامیده می شود. امشاسپند، پاک جاوید معنی می شود و با آفرینش در ارتباط هستند. هر کدام از این ویژگی ها، یک نماد گیتایی در جهان مادی دارند. برای ایجاد ارتباط انسان، با ویژگی اهورامزدا، که آن نماد را ببیند و این ویژگی را در خود نهادینه کند:

تجلی اراده خداوندی بر آفرینش آب، خورداد یا رسایی خداوند است

تجلی اراده خداوندی بر آفرینش گیاه، امرداد، یا بی مرگی است

تجلی اراده خداوندی بر آفرینش زمین، سپنتاآرمئیتی یا کامل اندیشی مقدس است. اهورامزدا کامل است، اندیشه اش کامل است، نقص در آن وجود ندارد

تجلی اراده خداوندی بر آفرینش آسمان، شهریور است و ایرانیان باستان براین باور بودند که بن آسمان فلز است و در اوستا آسمان وآهن و فلز از یک ریشه هستند.

تجلی اراده خداوندی بر آفرینش جانوران وهومنه یا اندیشه نیک است.

و تجلی اراده خداوندی بر آفرینش آتش، اشا  است.

پس نمادها مشخص می شود و برای زرتشتیان از دیرباز، از خود گاهان، شروع می شود.

گاهنبار جشن آفرینش

دکتر مهرداد قدردان سپس اشاره به جشن های گاهنبار کرد  گفت: آفرینش، آفرینش گری اهورامزدا خیلی مهم است و برایش جشن گاهنبار برگزار می کنند. که یک ماه در سال به طول می انجامد. این آفرینش اهورایی در شش چهره یا دوره از سال پاس داشته می شود. برای هر آفریده، یک دوره یا زمان در نظر می گیرند و آن را پاس می دارند و برای آن سفره آیینی کشیده می شود. مادر سفره ها در دین زرتشتی سفره گاهنبار است و به تمام آیین های دیگر هم تسری پیدا کرده است. سفره گواه گیری، سفره جشن تکلیف یا سدره پوشی از همین است، چیزهای دیگر اضافه تر دارند، اما مادر و اساس آنها همین سفره گاهنبار است. سفره درگذشتگان، خوان نوروزی، خوان مهرگانی، همین است.

سفره هایی که یادآور آفرینش هستند

این پژوهشگر زرتشتی در مورد آنچه بر سفره گاهنبار قرار می دهند گفت: در سر سفره گاهنبار، هفت نماد آفرینش گذاشته می شود. مثلا برای امشاسپند وهومن که نماد نیک اندیشی اهورامزدا است، تخم مرغ یا شیر گذاشته می شود، نشانه ای از چارپایان، برای امشاسپند سپندارمزد که نماد زمین است، خود سفره گسترده می شود. برای شهریور، ظرف فلزی که اشاره ای است به آسمان، برای خورداد آب داخل ظرف و برای اشا، مجمر آتش گذاشته می شود و گل و سبزه هم نماد امرداد است.

حالا ببینیم که مثلا در هفت سین، این وجود دارد، درست است که هفت سین هست اما در کنار آن، این هفت نماد هم هستند. مثلا شمع را جای آتش داریم، سکه را برای شهریور امشاسپند دارید، تخم مرغ و پنیر را نماد وهمن دارید و همین طور حضور دارند، سپنتا مینو نماد انسان است، تجلی اراده خداوندی بر آفرینش انسان، سپنتا مینو است، بهره مند از نیروی خلاقه و آفرینشگر خداوند.

آتشکده نماد آفرینشگری اهورامزدا

نویسنده کتاب «جستاری در آیین زرتشت»، در ادامه مبحث آفرینش، گفت: می بینیم که در جای دیگر همین آفرینشگری تجلی پیدا می کند، در نیایشگاه ها و آتشکده ها و چارتاقی ها، هم آفرینشگری خداوند مورد تاکید قرار می گیرد. ما درآتشکده ها و چارتاقی ها و جاهایی که زرتشتیان نیایش می کنند. حضور چهار آخشیج را داریم. چون باور ایرانیان باستان براین بوده که با ترکیب و امتزاج و اختلاط و هم افزایی چهار آخشیج آب و باد و خاک و آتش، آفرینش صورت می گیرد و موجودات و آفریننده ها پدید آمده اند. برای آتشکده ها، خاک و هوا همه جا هست. درجایی که آب روان بوده، یا قنات بوده یا چشمه ای بوده است واگرهیچ کدام نبوده است، چاه می کنده اند. عنصر چهارم که آتش باشد را می افزودند و این مکان می شده نیایشگاه. آتشکده برای این نبوده که زرتشتیان آتش بپرستند. برای این بوده که آفرینشگری اهورامزدا را پاس بدارند.

چرا آتشکده؟ چرا آبکده نه؟

دکتر مهرداد قدردان درادامه پرسشی را مطرح می کند: پرسش اینجا است که چرا آتشکده؟ مگر چهار آخشیج نیستند. چرا نمی گویند آب کده یا هوا کده؟ آن هم به این دلیل است که در گاهان تاکید بسیاری شده است بر این که زیرساخت جهان، شالوده این جهان بر پایه اشا است، جان جهان در دیدگاه اشوزرتشت، اشا، راستی، نظم و قانون است و برای این آتش در مرکز آتشکده قرار می گیرد. که زرتشتی وقتی نیایش می کند بفهمد و بداند که بایستی راست باشد. بایستی نظم و قانون را پیروی کند و برای همین است که در اوستا می گوید راه در جهان یکی است و آن راستی است یا قران کریم صراط المستقیم را می گوید.

اهورامزدا گیتی را از طریق اشا پدید آورد

این پژوهشگر زرتشتی از بُعد حکمت خسروانی یا حکمت اشراق، نیز به این موضوع نگاه کرد و افزود: باز هم می بینیم که نیروی خلاقه و آفرینشگری خداوند دخالت داده می شود. واژه اهورامزدا که به آن اشاره کردم، اهورا هستی بخشی است و مزدا، در واقع دانای بزرگ است. اهو در اوستا، گیتی و سرور و مولا و جان معنی می دهد. اهورا در حکمت اشراق بعد گیتی خدا است و مزدا بعد مینو است. این دو بعد در اهورا و مزدا تجلی می یابند و در حکمت اشراق گفته می شود اهوراییت خداوند از طریق اشا، جهان گیتی را پدید می آورد. یعنی نص صریح گاتها، اهورامزدا، بُعد عقلی است، گیتی را از طریق اشا پدید می آورد. در بُعد زمین، انسان پدید می آید، با بهره مندی از روشنایی بی پایان، دنبال این است که به ذات مقدس خداوند نزدیک شود و بر اساس نص صریح گاتها، با اندیشه نیک، تمام تلاشش این است که به اهورامزدا برسد.

حضور همیشگی آب در آتشکده ها

دکتر قدردان، در ادامه تصاویری از آتشکده ها و چارتاقی هایی از جاهای مختلف ایران از جمله کازرون، ایچ استهبان، دو لنگی دشت فیروزآباد، خرم دشت کاشان، غار شگفت یزدان و درمهر کهن یا رچینه یزد را به نمایش گذاشت و در مورد هر یک اشاره کرد که در کنار آب روان هستند و یا در آتشکده، چاه آب حفر شده است و یا همانند غار شکفت یزدان، حوضچه های آب ساخته شده است. همچنین به نقش صلیب در مجموعه نقش رستم اشاره کرد و آن را نماد چهار آخشیج دانست و افزود” شاه در مرکز آن، یعنی در جایی که چهار عنصر به هم می رسند، قرار می گیرد.

سپاسگزاری از نویسندگان کتاب «آتشکده ها و زیارتگاه های زرتشتیان استان یزد»

این پژوهشگر زرتشتی در ادامه به بنیاد ایران شناسی برای تالیف کتاب آتشکده ها و زیارتگاه های زرتشتیان استان یزد تبریک گفت که کتاب ارزشمندی را منتشر کرده است چرا که نویسندگان به کل استان یزد مراجعه کرده اند و جستجو و کندوکاو کرده اند و در مورد آن نوشته اند. مثلا به فاصله زیارتگاه پارس بانو که شمالی ترین نقطه استان یزد است تا زیارتگاه نارکی که درمرز مهریز و سمت کرمان قرار دارد، رفته اند، و از معماری زیارتگاه ها گفته اند، به گفتگو با خادمین، باورمندان و خبرگان محلی پرداخته اند و آنچه باید در این کتاب آورده اند و همچنین به روستاهای مختلف و شهرستان های مختلف استان، رفته اند.

سرگذشت آتشکده محله تَل

دکتر قدردان در ادامه از دو آتشکده نام برد که به دلیل اینکه در حال حاضر ویران هستند، دراین کتاب نیامده اند. آتشکده یا درمهر تل یکی از این آتشکده ها است که در توضیح تاریخچه آن گفت: به سبب بی مهری که شاه سلطان حسین به زرتشتیان گبرآباد اصفهان روا داشت، زرتشتیان مجبور به مهاجرت شدند و در بین آنها معماران هم بودند و می دانیم که مستشرقین و سفرنامه نویسان به این اشاره کردند که زرتشتیان از معماری سررشته دارند و گبرآباد معماری ویژه ای داشته و منسوب است که پل خواجو را نیز معماران زرتشتی ساخته اند. اینها مهاجرت می کنند و به یزد می آیند. ابتدا در بیرون از دروازه شهر، آنها را جا می دهند تا سنجش می شوند و آنها دروازه قصابها را ساختند که الان آثاری از آن را نداریم. ولی ساخت و ساز همان معماران زرتشتی بوده و کم کم مجوز ورود به شهر را پیدا می کنند و می آیند به محله تل و شروع می کنند به ساخت و ساز و ساکن می شوند و آتشکده تل را می سازند ولی کم کم از آنجا مهاجرت می کنند و به بخش های داخلی یزد می روند و اینجا مسلمان نشین می شود و آتش آتشکده فکر می کنم به درمهر جمشید برده می شود و بدین ترتیب آتشکده تل متروک می شود. به همراه این توضیحات تصاویری از باقیمانده آتشکده و چاه آب آن نیز نمایش داده شد.

آتشکده ای در خانه موبد موبدان

آتشکده دومی که مورد اشاره دکتر قدردان قرار می گیرد، آتشکده ای است که در خانه دستوران دستور، دستور نامدار، تاسیس می شود و بخشی از خانه موبد بوده است و به درمهر مس(بزرگ)، حضرت شاه ورهرام و درمهر خدایار معروف بوده است. وی سپس تاریخچه این آتشکده را با اشاره به سفر ملا کاووس به ایران، بازگو می کند: ملاکاووس فردی از پارسیان یا زرتشتیان هند بوده که به ایران آمده تا پاسخ پرسش های فقهی را بگیرد. از قرن هشتم تا یازدهم هجری، پارسیان هند، پاسخ پرسشهای فقهی خود را از موبدان یزد می گرفتند و محل و نشیمنگاه موبد موبدان ترک آباد اردکان بوده است. یک مثلثی دراردکان بوده که شامل ترک آباد، احمد آباد و شریف آباد می شده. موبد موبدان در ترک آباد ساکن بوده و موبدان بزرگی نیز در شریف آباد بودند. دو شعبه آتش بوده یکی در ترک آباد و دیگری در شریف آباد، به این دلیل که اگر یکی خاموش شد، دیگری را داشته باشند. روایت نامی است که به پاسخ پرسشهای فقهی موبدان به زرتشتیان هند داده شده است و می توان به آن فتوا گفت. ملاکاووس آخرین فرستاده پارسیان بوده است که ۷۸ پرسش مطرح می کند و پاسخ ها را دریافت می کند و با خود می برد. آن زمان به این فکر رسیده که به پیش کریمخان برود و سفارش زرتشتیان یزد و کرمان را بکند، در آنجا می گوید، موبد موبدان به یزد آمده است، اما آتش هنوز در شریف آباد است، چون در آن زمان تصمیم می گیرند که موبد موبدان در مرکز حکومت باشد.  دستور دستوران در زمان زندیه، دستور مرزبان بوده، سپس پسرش دستور ظهراب بوده و در آغاز دوره قاجاریه دستور کیخسرو، دستور دستوران بوده و پسرانش به ترتیب همه موبد موبدان بوده اند، دستور نامدار بزرگ، دستور شهریارو دستور نامدار دوم که در این خانه بودند و آتش را که از شریف آباد می آورند در این خانه تخت نشین می کنند و چندین نسل در آنجا نگهداری می شود و در سال ۱۳۱۳ این آتش به آتشکده یزد برده می شود.

گفتنی است شب آتشکده ها به همت بنیاد ایران شناسی و مجله بخارا، دوازدهم شهریور ماه ۱۴۰۴ در محل بنیاد ایران شناسی برگزار شد.