بهنام مرادیان از هشتمین دوره همایش اوستاخوانی و گاتاشناسی مانتره همواره در این همایش حضور داشته است، وی سابقه برگزاری و داوری این همایش را نیز دارد. در این گفتگو به بررسی بیست و پنجمین همایش اوستاخوانی و گاتاشناسی مانتره می پردازیم:
لطفا از سوابقتان در مانتره بگویید.
بهنام مرادیان، کارشناس ارشد اقتصاد هستم،از دوره ۸ تا کنون شرکتکننده ردههای اوستاخوانی و گاتهاشناسی مانتره هستم، در دوره زمانی دانشجویی یعنی سالهای ۸۴ تا ۸۸ مسئولیتهایی در حوزه برگزاری داشتم. مانند مسئول گاتهاشناسی، اردوی مانتره، مانترسپند و … مجموع شمار نوشتارهایی که در ردههای گوناگون مانتره ارائه دادهام را خاطرم نیست. اما احتمالا بین ۳۵ تا ۴۰ نوشتار باید باشد. دو سال داور بخش پوستر همایش بودم و در سه سال گذشته هم داور بخش رده جنبی زیر ۱۸ سال هستم.
یک نقطه قوت و یک نقطه ضعف از مانتره ۲۵ را نام می برید؟
روابط عمومی و ارتباط با داوران نسبت به چند دوره پیش بهتر شده بود و برخورد و ارتباط بهتری را می شد دید و لمس کرد. این یک نقطه قوت برای مانتره امسال به شمار می آمد.
نوشتارهایی که در رده جنبی زیر ۱۸ مانتره ۲۵ داوری کردم، بیش از سالهای پیش ضعیف و آزاردهنده بود و این مهمترین نقطه ضعف امسال بود.
همایش مانتره آرمانی شما چگونه است؟
همایش مانتره ایدهآل من با حضور افراد مرتبط، آگاه و مسئول و علاقهمند جامعه (و نه همه افراد جامعه) برگزار میشود. (شنونده یا شرکتکننده)
فکر می کنید چرا سن شرکت کنندگان مانتره کم است؟
اینکه میانگین سنی شرکتکنندگان نسبت به سالهای آغازین پایین آمده است یک جنبه مثبت و یک جنبه منفی دارد. جنبه مثبت آن این است که زمینه را برای آموزشی و پرورشی ساختن فضای مانتره فراهم میکند. چون نونهالان و نوجوانان انعطاف بیشتری برای پذیرش اندیشههای تازه تر دارند. جنبه منفی آن این است که زمینه را گاهی برای حضور افراد حرفهای تر و ارائه دیدگاههای آنان محدود میکند.
کلا افرادی همچون شما که سالها است در مانتره به عنوان شرکت کننده نیز حضور دارند بسیار کم است، دلیل آن را در چه می دانید؟
حضور پیوسته مانتره برای من دغدغه شخصی، برای عرضه موضوعات اجتماعی و پژوهشی نو و متفاوت برای جامعه بوده است. مانتره برای من تریبونی برای هماندیشی و بازکردن سرفصلها و موضوعات نوین و چالشی بوده است. اما شوربختانه با حضور کم شنوندهها، مسئولان و همینطور انعطافناپذیری و بستهنگریهای گروههای داوری، به تدریج من هم دارم به این نتیجه میرسم که نمیتوانم تغییری در نگرشهای غالب ایجاد کنم.
به نظر شما چرا مردم استقبال چندانی از حضور در همایش مانتره نمی کنند؟
مانتره به هر حال یک همایش خاص است. اما مشکل این است که هویت مانتره به عنوان یک همایش فرهنگی برای برگزارکنندگان آن هم به درستی برجسته نشده . برای همین این برند و محتوا به خوبی آماده و عرضه نمیشود. گروهی از جامعه به محتوای فرهنگی و پژوهشی علاقه دارند. اما همین گروه نیز به سختی جذب مانتره میشوند. چون مانتره همین محصول را هم گاهی به خوبی عرضه و برجسته نمیکند.
به نظر می رسد شرکت کنندگانی که مانتره را برای اولین بار تجربه می کنند رو به کاهش است، علت آن چیست؟
فکر میکنم این مساله نیاز به مشارکت بیشتر مدارس دارد. خود من در دوره راهنمایی به واسطه هماهنگی میان کانون و راهنمایی رستم آبادیان با مانتره آشنا شدم و مخاطب پیوسته آن تا امروز شدم. به نظر من مدارس نقش پررنگی میتوانند در تکمیل چرخه آموزشی مانتره داشته باشند و بالعکس
امسال بخش ترجمه به صورت متفاوتی برگزار شد، کمی در مورد ترجمه امسال توضیح می دهید و به نظر شما این اتفاق رو به جلویی بود؟
تمرکز بخش ترجمه از سال پیش روی فرایند چاپ و انتشار محصول نهایی آمده که البته از جهاتی خوب است. یعنی تلاش بر این است که کارهای ترجمه بهبود پیدا کرده و به استاندارد چاپ برسد.
نظر شما در مورد بخش مانترک چیست؟ آن را مفید می دانید؟
من در جریان جزییات بخش مانترک نیستم. اما هر فرایندی که به بهبود آموزش و پرورش مهارتهای اجتماعی و هویت دینی از سنین پایین شود را مثبت ارزیابی میکنم.
نظر شما در مورد پیشنهاد تبدیل مانتره به یک کنگره که در آن تماشاچیان نیز شرکت کننده محسوب شوند و در ازای پرداخت هزینه، در کل برنامه های مانتره از ابتدا تا انتها حضور داشته باشند، چیست؟
مانتره هنوز نتوانسته بر اساس ماموریت و محتوای برند خودش، محصولی همهپسند و جذاب ارائه کند. تا این بسته عرضه شده بهبود نیابد نمیتوان روی اشکال پیچیدهتر جذب مخاطب کار کرد. از سوی دیگر، کنگرههای جهانی زرتشتیان که برگزار میشود و چنین ساختار و مدلی دارد، جاذبههای جانبی دیگری مانند سفر به یک کشور خارجی، گردشگری و … وجود دارد. اما خود بدنه کنگره احتمالا به تنهایی جاذبهاش در حد مانتره امروز ما است!
محور همایش یک بخش متفاوت مانتره است، که رویکرد اجتماعی یافته است، ترجیح می دهید موارد چالش برانگیز دینی در محور همایش مطرح شود یا رویکرد آن اجتماعی باشد؟
من به شخصه موضوعهای دینی که بازتاب اجتماعی دارند را با برند مانتره هماهنگتر میبینم. اما درک میکنم که کانون به سبب مجموعهای از احتیاطها، مصلحتاندیشیها و … به سمت موضوعهای اجتماعی سوق داده میشود. یعنی چارهای برای کانون باقی نمیماند که به مسائلی مثل مدیریت اجتماعی و … بپردازد. چون ممکن است در زمان ورود به مباحث دینی، متهم به دخالت در کار انجمن های مرتبط و … شود. ما اگر میخواهیم مانتره رشد کند باید این آزادی عمل و اختیار را هم فراهم کنیم.
از همه برگزارکنندگان و دست اندکاران که بدون هیچگونه چشم داشتی در برگزاری همایش مانتره تلاش می کنند، سپاسگزارم


