برساد، امید کاجیان – کمیته ملی موزه ها، این بار صفحات تاریخ مشروطه را به شیوه ای متفاوت ورق زده، در نشستی با حضور”حسن نقاشی” کارگردان و مستند ساز، “خدایار معاونت” پژوهشگر زرتشتی و البته “احمد محیط طباطبایی” رئیس دفتر کمیته ملی موزه های ایران. در میان مشتاقان، این سه گردهم نشسته اند برای نقد و بررسی مستندی از “پرویز شاه جهان(جهانیان)”.
مستندی که نه کلیشه است و نه شاخ و برگ دادن به چیزی. راوی فیلم، همانهایی را میخواند و میگوید که در نامههای “پرویزجهانیان” به همسرش “خورشید” آمده. مستند را اگر ببینید، می مانید در میانه غرور یا بغض و اشک، کدام را انتخاب کنید. از روایت عشق به میهن “شاه جهان” و برادرانش تا نفرت آنها از سلطه بیگانه و حضورمحمد علی شاه، از نقش او در مشروطه و کمکش به ستارخان تا تاسیس و گسترش تجارتخانه جهانیان، از تلاشها برای تاسیس نخستین بانک ایرانی کشور که به نام بانک جهانیان و بعدها ملت شکل گرفت تا سنگ اندازیهای بانک شاهنشاهی تحت دستور انگلیس و بانک روس در ایران علیه آنها، از دستور محمد علی شاه قاجار به ترور و کشتن وی و اندکی بعدتر فریدون خسرو مدیر تجارتخانه جهانیان در تهران تا قیام مردم یزد به دادخواهی از آنان.
فیلم در میانه کوچههای قدیمی یزد و خانه و تجارتخانه مخروبه “جهانیان” سفری به بیش از یک قرن پیش میکند و حال و هوا و نقش آفرینی این خاندان زرتشتی را برای ایجاد تحول در یزد و ایران، در کشوری خسته از غبار سلطه اجنبی و به توپ بسته شدن مجلس، به نمایش میگذارد.
یزد یکی از سه شهر عصر نوگرایی در ایران
احمد طباطبایی در نشست فیلم، سخنانش را با تاثیر گذاری سه شهر در روند نوگرایی در این سرزمین آغاز میکند، رشت، تبریز … و سومیش یزد که محل آمد و شد پارسیان هند به ایران شد و بهبود آموزش و بهداشت و هنر در کشور. نشان به آن نشان که زرتشتیان، بیمارستان و مدارس بسیار ساختند و پای سینما را با دختر لر به ایران باز کردند و یا صنعت چاپ و برق را به یزد آوردند و رونق بخشیدند و صنایع بسیار دیگر را.
طباطبایی در این نشست براین نکته هم تاکید داشت که اگر در رشت و تبریز جامعه ارامنه نقش مهمی در این مسیر ایفا کردند، در یزد زرتشتیان و پارسیان برای ورود مفاهیم روز به ایران چنین کردند.
وی این را هم اضافه کرد که جامعه زرتشتیان باعث و بانی ساخت مدارسی در یزد و کرمان و تهران میشوند که سایر طبقات را از اکابر به این مدارس سوق میدهد، از حضور تجار زرتشتی در کشور برای بهبود اوضاع اقتصادی کشور و البته نقششان در انقلاب مشروطه هم سخن به میان آورد از ارباب جمشید جمشیدیان تا همین شاه جهان و برادرانش.
از جزیه تا حضور در اقتصاد و آموزش و پیشرفت کشور
خدایار معاونت اما در این نشست به تاریخ وضعیت زرتشتیان در دوره قاجار و قبل از آن پرداخت و گفت آنچه محرک حرکت پارسیان به یزد و ایران میشود به قرن هجدهم و نوزدهم میلادی بازمی گردد. زمانی که صندوق خیریه زرتشتیان در بمبئی ایجاد شد و انجمن اکابر پارسیان در یزد ۱۸ واحد آموزشی و درمانی و بهداشتی در کشور میسازند و البته که موسس این صندوق هم یک بانوی زرتشتی کرمانی به نام “گلستان بانو ایزدیار” است که به علت شرایط دشوار حاکم بر زرتشتیان و ایران از کرمان به یزد و بعد هندوستان میرود. کسی که در سال ۱۸۵۰ میلادی وقتی با پدرش به ساحل بندر بمبئی رسید، مورد حمایت پارسیان قرار میگیرد از جمله “مانکجی هاتریا”. با “رامجی پیکاجی” ازدواج میکند تا حالا “گلستان بانو” را مادر انجمن زرتشتیان در ایران بدانند و همسرش را پدر آن.
در هندوستان صندوق بهبود حال زرتشتیان ایران را با سرمایه ۳۰ هزار روپیه تاسیس کرد و شورای تولیتش “مانکجی هاتریا” را به ایران می فرستد کسی که به دربار ناصرالدین شاه رفت و اولین اقدامی که برای زرتشتیان انجام می دهد رایزنی هایش با مراجع دینی ایران و عراق است تا ناصر الدین شاه را مجاب کند که جزیه بر زرتشتیان را لغو نماید. این اقدام به تعدادی از تجار زرتشتی در یزد جرات می دهد تا در عرصه اقتصادی جدیتر وارد شوند، در همین زمان است که ارباب جمشید به دلیل شخصیت ویژه اش به عنوان تنها تاجری که به دربار راه پیدا می کند موفق میشود انجمن زرتشتیان تهران را تاسیس کند. انجمنی که البته بعد تر در فضای مشروطه توسط ارباب کیخسرو شاهرخ فضایی بهتر می یابد.
“معاونت” این نکته را هم اضافه می کند که در یک مقطع زمانی پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی در یزد و رشت و تبریز منافع بیگانگان را در خطر می اندازد که نتیجه اش ترور افرادی مانند تجار تراز اول زرتشتی مانند پرویز شاه جهان و دیگران است.
موضوعی که باعث می شود انجمن اکابرپارسیان خودش را برای ادامه اصلاحات در ایران به حاشیه ببرد و به جایش انجمن زرتشتیان ایرانیان بمبئی و ایران لیگ کار خود را در حوزه توسعه خدمات بهداشتی و درمانی، آموزشی و نشر زبان و ادبیات فارسی ادامه دهند که اتفاقا “دینشاه وجدان ایرانی” داماد “گلستان بانو ایزدیار” در آن نقش عمده ای داشته است. بعد از فوت مانکجی هاتریا، اردشیر جی خان صاحب شروع به تاسیس رسمی انجمن های زرتشتی در ایران می کند و با مرگ زودهنگامش، اردشیر جی ریپورتر مامور ادامه راه می شود. به خاندان تاتا مراجعه می کنند همین وقتهاست که دبیرستان انوشیروان دادگر بزرگترین دبیرستان دخترانه ایران تاسیس می شود و رانات تاگورشاعرنامی هند به تهران می اید و “دینشاه ایرانی” و او در مراسم ساخت فیروزبهرام حضور دارند. از سویی ” اردشیر ریپورتر” به مسئولان توصیه می کند برای تقویت ناسیونالیست در ایران رشته زبان و ادبیات باستانی در دانشگاه تهران دایر شود و شادروان ابراهیم پور داوود مامور این کار می شود.
رازهای ساخت یک فیلم
با مروری از تاریخ و نقش آفرینی زرتشتیان درعرصه تاریخ معاصر اما نوبت به حسن نقاشی می رسد کارگردان مستند “شاه جهان” که گفت درحوزه یزد مستندهای زیادی ساخته بودم اما همیشه علاقه داشتم در مورد تاریخ معاصر کاری انجام بدهم. در سینمای مستند نیاز به متریال های تصویری است که با استناد به آن یک فیلم مستند را بسازید، شما با انبوه بازیگر و دکورو لباس، سرو کار ندارید، سینمای مستند باید در خدمت واقعیت باشد و همین کار را دشوار می کند.
این کارگردان و مستندساز که خود در محله خرمشاه یزد به دنیا آمده می گوید به واسطه رابطه با زرتشتیان با نام “شاه جهان” آشنا بوده اما یک بار” پرویز ورجاوند” او را با “جمشید ورزا” از نوادگان “جهانیان” آشنا می کند او به ایران می آید و این باعث و بانی مکاشفه های بیشتر و بیشتر “نقاشی” می شود. زمانی که جمشید ورزا به اتفاق در اتاقی تنگ و در محلی پنهانی در خانه جهانیان گنجه ای را پیدا می کند مملو از اسناد و نامه های تجارتخانه، نوشته های “شاه جهان” به همسرش خورشید که به شرح ماوقع می پردازد و وقایع مهم آن روز را روایت می کند، حسن نقاشی عزم خود را برای یک فیلم جزم می کند.
مصاحبه مفصل او با “جمشید ورزا” و اسناد موجود باعث می شود تا او به دنبال سرنخ های واقعی داستان بگردد. به مدت ۷ ماه اسناد را مطالعه و بررسی کرد ازآنها اسکن گرفت و ارتباط بین اسناد برای روایت داستان نیز یکسال طول کشید.
“نقاشی” از این گفت که فیلم از این حالت که یک دانای کل به بررسی موضوع بپردازد قرار بود به این شیوه که راوی خورشید همسر پرویز جهانیان باشد تبدیل شود، اما نامه های مستند و ناب “پرویز جهانیان” خطاب به “خورشید” همسرش، هر دو برنامه را عوض کرد تا همان نامه های حقیقی و سرشار از حس عاشقانه و انساندوستانه و میهن پرستانه محتوای فیلم را بسازند.
متاثر کننده ترین اتفاق فیلم
ساخت فیلم از سال ۸۸ تا ۹۲ طول کشید. اما در نهایت فیلمی از آب درآمد و استقبال طوری شد که همان شبکه تلویزیونی که چنین سناریویی را رد کرده بود آن را چندین و چند بار پخش کند.
“نقاشی” در ادامه از این هم گفت که شواهد و گفتگوهایی یافت که نشان می داد جهانیان به جز نقشش در مشروطه، ایجاد تجارتخانه و نخستین بانک ملی ایرانی، و وصیتنامه ای که منجربه ساخت بیمارستان گودرز و مسافرخانه و… شده بود، حجره هایی به مسلمانان بی بضاعت داده بود و یا جهاز دختران آنان را تهیه کرده است.
اما روایت کارگردان از یکی از تماشاچیان فیلمش عجیب تر و متاثر کننده تر از همه است اینکه یکی از مخاطبان در زمان نمایش فیلم برای نخستین بار با پایان فیلم ایستاد و به سراغش آمد وقتی از او می پرسد کیست؟ میگوید من نوه قاتل هستم و بعد از قاتل شاه جهان می گوید که بعد از اینکه فهمیده پرویز در واقعیت که بوده و چه ها کرده، درویش شده دیوانی به نام او سروده و برای همیشه از زندگی معمول دست شسته است و حالا جمشید ورزا نواده شاه جهان و نوه قاتل همدیگر را می شناسند.
شگفتی تاریخ
ظاهرا تاریخ تنفر و نفرت را از آدمها دور می کند به جایش عشق را جایگزین.
اما همین قدر بدانید که بعد از مرگ شاه جهان، جایی که او در آن زیست کرده بود به نام کوچه مشروطه از سوی مردم یزد نامگذاری شد، همان وقتها بود که مردم دوستدار وی می گفتند مشروطه را کشتند. اما در واقعیت بعد از او بود که مردم یزد مبارزه شان را با محمد علی شاه و مخالفان مشروطه شدت بخشیدند. اگر به دنبال افتخاری از گذشتگانتان می گردید فیلم” شاه جهان” را حتما به تماشا بنشینید.
گفتنی است نقد و نمایش مستند شاه جهان، به بهانه صد و هجدهمین سالگرد ترور پرویز شاه جهان، دوشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۳، در خانه موزه پروین اعتصامی(ایکوم ایران) برگزار شد.







